برای قدس…

دست‌های نوچ‌شده‌ام را با دستمال‌کاغذی پاک می‌کنم. برچسب‌هایمان تمام شده پس دیگر نمی‌توانیم بسته‌بندی‌شان کنیم. نگاهی به ته کارتن مقوایی خرما می‌اندازم، دخترک می‌پرسد:چندتا مانده؟ می‌گویم: چشمی پنجاه تا فکر کنم….

تاریخ انتشار: 11:29 - پنجشنبه 1403/01/16
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
برای قدس…

به گزارش اصفهان زیبا؛ دست‌های نوچ‌شده‌ام را با دستمال‌کاغذی پاک می‌کنم. برچسب‌هایمان تمام شده پس دیگر نمی‌توانیم بسته‌بندی‌شان کنیم. نگاهی به ته کارتن مقوایی خرما می‌اندازم، دخترک می‌پرسد:چندتا مانده؟ می‌گویم: چشمی پنجاه تا فکر کنم….می‌‌تونی باقی مونده‌ها رو تو پخش کنی بعد به مردم بگی برای بچه‌های غزه دعا کنن؟ می‌گوید: نه ماماااان روم نمی‌شه. می‌گویم: می‌تونی مامان، شب امتحان می‌کنیم اگه تونستی که چه بهتر، اگه نتونستی هم اشکالی نداره من یا بابا این کار رو انجام می‌دیم.

از ماشین که پیاده می‌شویم دست‌هایش شروع می‌کنند به لرزیدن ولی کارتن مقوایی را می‌گیرد دستش و می‌گوید خودم می‌خوام پخششون کنم.چندتای اولی را هول‌هولکی و با اضطراب می‌گیرد جلوی رهگذران، بعد انگار که خیلی بهش چسبیده باشد آهسته شروع می‌کند بگوید: لطفا برای بچه‌های غزه دعا کنید. دلم غنج می‌زند و می‌گویم: ماشاءالله لاحول و … خرماهای داخل کارتن دارند یکی‌یکی تمام می‌شوند.

کلی دعا راهی غزه شده، خیلی خوشحالیم.تا اینکه می‌رود می‌ایستد درست جلوی پسر موتوری که به‌محض پیاده شدن دیدمش. می‌خواهم بدوم و بگویم: نه مامان، به این آقا نمی‌خواد تعارف کنی. می‌ترسم چیزی بگوید و دل دخترکم بشکند.

تا بیاییم خودم را برسانم کار از کار گذشته، روبه‌روی پسر موتوری ایستاده و دارد حرف‌هایش را تکرار می‌کند: آقا بفرمایید، برای بچه‌های غزه هم دعا کنید.پسر موهای مرتب ولی عجیب‌‌غریبی دارد، بوی تند و مطبوع ادکلن و تافت سرش را خیلی خوب احساس می‌کنم. میان انگشتانش هم سیگاری قرار دارد و همین‌طور که به حرف‌های دخترم گوش می‌دهد، دود سیگارش را پوفی می‌فرستد توی هوا.

یک دانه خرما برمی‌دارد، بعد خم می‌شود و دست نوازشی می‌کشد روی سر دخترم و می‌گوید: قبول باشه عموجون، حتما دعاشون می‌کنم، تو هم برای من دعا کن.
جا خورده‌ام، عکس‌العملش برایم عجیب است با آن شمایل ظاهری رفتارش برایم خیلی جالب است.

مطمئنم که خدا مثل من، مثل خیلی از ما نیست که برون را بنگرد و قال را، حتما درون را می‌نگرد…خرماهای داخل جعبه تمام شده، خرماهای برچسب‌دار هم همین‌طور. لبخند می‌زنم به‌صورت دخترم که از خوشحالی روی پاهایش بند نیست‌.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

یازده + پنج =