زنگ اصلاح

تابستان است و فرصت بازنگری در هر آنچه در تجربه سال گذشته مدارس بوده است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
زنگ اصلاح

به گزارش اصفهان زیبا؛ تابستان است و فرصت بازنگری در هر آنچه در تجربه سال گذشته مدارس بوده است. من و شما نیز که پیشتاز تدوین تجربیات آموزشی و پرورشی در لابه‌لای خطوط «اصفهان زیبا» بوده‌ایم، خوب است کمی عقب‌تر بایستیم و تصویر کلی از آنچه رخ داد را بررسی و برای سال جدید، اصلاح کنیم.

شاید بتوان مهم‌ترین دغدغه دانش‌آموزان امروزی را آمادگی برای ورود به بازار کار دانست. همین نیاز است که بسیاری از آن‌ها را از فرورفتن در نقش «دانش‌آموز» بازمی‌دارد یا دائم غر می‌زنند که این همه درس به چه درد می‌خورد! ممکن است برخی ایراد را به «نسل زِد» و غیر زِد وارد کنند که «بله متأسفانه بچه‌ها تنبل شده‌اند»؛ اما هر درد، نشانه یک بیماری است. پزشک خوب، بیمار را سرزنش نمی‌کند؛ بلکه عامل بیماری را تشخیص می‌دهد و با کمک بیمار، آن را رفع می‌کند. اینجاست که باید حتی تحول در مدرسه هم از دانش‌آموز آغاز شود (خاطرتان هست این جمله را در یکی از یادداشت‌های قبلی آورده بودیم). البته که اصفهانی‌ها گوی خلاقیت را بارها و بارها از هم‌وطنان خود ربوده‌اند؛ اما این بار می‌خواهیم کادر مدارس اصفهان و فعالان تربیتی را با نمونه‌ای از این تحول آشنا کنیم که بیش از 850 کیلومتر آن سوتر، در شرق ایران زیبا رخ داده است (خداراشکر این گونه جیب ما نیز از شائبه تبلیغ، تبرئه می‌شود). آمادگی برای ورود به بازار کار، دو جنبه اصلی در برنامه مدارس دارد: شناسایی استعداد دانش‌آموز و پرورش آن متناسب با بازار کار. مجموعه آموزشی خلاق «قرآن و زندگی» در بیرجند نیز با چنین نگرشی بر دو اصل بنیادین بنا گذاشته شده است:

1. اگر می‌خواهیم استعداد کودک و نوجوان را شناسایی کنیم، پس قرار نیست همه دانش‌آموزان در همه دروس، نمره خوبی بیاورند. نه‌تنها کادر مدرسه به دانش‌آموزان فشار نمی‌آورند تا معدل خود را با فشار به خود در همه دروس، بالا بیاورند؛ بلکه هیچ‌کس حق ندارد دانش‌آموز را به خاطر نمره پایین در یکی از دروس، حتی اگر آن درس ریاضی یا علوم باشد، «کم‌هوش» و «کودن» بداند. باید دانش‌آموز را متناسب با دروسی که در آن قوی‌تر است، به یکی از کارگاه‌ها بفرستند و از همین‌جا وارد اصل دوم می‌شویم که در ادامه می‌آید.

2. اگر می‌خواهیم استعداد دانش‌آموزان متناسب با بازار کار پرورش یابد، پس قرار نیست همه کلاس‌ها به تدریس مونولوگ و تئوری‌های بی‌فایده محدود شود؛ بنابراین مدرسه قرآن و زندگی علاوه بر کلاس‌های دروس عادی، دو مدرسه دیگر را نیز در خود دارد که با عنوان «مدرسه فرهنگ و هنر» و «مدرسه تولید» شناخته می‌شود. دانش‌آموزان بدین واسطه هم درس می‌خوانند، هم درس را بنا به استعداد خود، اجرا می‌کنند. شاید بپرسید چگونه چنین چیزی در ساعات روز می‌گنجد و آیا از بودجه‌بندی دروس عادی عقب نمی‌مانند؟ پاسخ این است که وقتی چیزی اولویت داشته باشد، جای خود را باز می‌کند؛ بنابر این کادر مدرسه این تدبیر را به کار برده‌اند که هرروز بعد از نماز ظهر، کارهای عملی جایگزین کلاس‌های دروس عادی شود.

رسیدن به چنین شرایطی آسان نبوده است. کادر مدرسه قرآن و زندگی بنا به فکر و تجربه خود، ابتکارهای زیر را به کار برده‌اند تا بتوانند آنچه گفته شد را با موفقیت به اجرا برسانند:

برای اینکه فرصت بیشتری به پرورش استعداد نوجوانان داده شود، عمده کارهای مدرسه توسط دانش‌آموزان انجام می‌شود؛ مانند طبخ غذا برای ناهار
برای اینکه دانش‌آموزان به چنین شرایطی دل بدهند، دنیای خاصی برای آن‌ها خلق شده است؛ برای مثال آن‌ها واحد پولی خاص خود را دارند و اسکناس ویژه مدرسه را چاپ و استفاده می‌کنند. نام واحد پولی آن‌ها که برگرفته از آیات قرآن است، «سعی» است.
برای اینکه دانش‌آموزان بتوانند بدون استفاده نابجا از تشویق و تنبیه عملکرد خوبی داشته باشند، سهم زیادی از شهریه آن‌ها با پولی که از انجام کارهای مدرسه دریافت می‌کنند، پرداخت می‌شود.
آیا هر معلمی از مدارس عادی می‌تواند در چنین مدرسه‌ای کارا باشد؟ راهی که برای آن‌ها در نظر گرفته شده، شرکت در فعالیت‌های «مدرسه راهبر» است تا دانش‌آموزان در کلاس‌های مختلفِ نظری و عملی از یک کل منسجم در آموزش محتوا و پرورش استعدادها بهره گیرند.
ازآنجاکه هدف‌گذاری مدرسه بدون تکمیل آن در خانه، دست‌یافتنی نیست، یک مدرسه نیز با نام «مدرسه خانواده» برای والدین در نظر گرفته شده تا آن‌ها نیز علاوه بر آشنایی با اصول مجتمع قرآن و زندگی، پا به پای کادر مدرسه و دانش‌آموزان حرکت کنند.
چه خوب است خلاقیت مدارس ما این‌چنین باشد: هم مفید و مؤثر و هم شدنی و کم‌هزینه!