به گزارش اصفهان زیبا؛ به فرهنگ دو نگاه متفاوت میتوان داشت: گاهی مقصود ما از فرهنگ، چیزی در قبال اقتصاد و جامعه و سیاست است. در اینجا فرهنگ یعنی قالبها و سوژههای فرهنگی، هنر، ادبیات، اندیشه و… گاهی هم نگاه ما به فرهنگ، روح اتفاقها و دیدههاست. در این نگاه فرهنگ، منظری است که به سیاست، اقتصاد، جامعه و هر امر دیگری نگریسته میشود.
فرهنگ پشتصحنه امور است؛ به این معنا کلیت یک روزنامه شهری، یک امر فرهنگی است. شهر نیاز به ابزارهای گوناگونی برای حرفزدن دارد. روزنامه یکی از این ابزارهاست و باید در خدمت شنیدهشدن صدای شهر باشد. گذشته، حال و آینده شهر باید بتواند در یک روزنامه شهری به سخن بیاید. «اصفهانزیبا» تلاش کرده است این نقش را ایفا کند. نگاه جناحی و حزبی، نگاه سازمانی و اداری و نگاه مهندسیشده باعث میشوند به جای شنیدن شهر، حرف در زبان آن بگذاریم. «اصفهانزیبا» در این سالهای اخیر تلاش کرده است بیشتر شنونده باشد.
از حجم نقادی موجود در روزنامه میشود به این معنا پی برد که «اصفهانزیبا» یک پروژه در خدمت شخص یا گروه نیست.«اصفهانزیبا» تلاش کرده است اصفهانی باشد؛ برای همین بسیاری از سوژههای کشوری، سهمی از صفحه اول روزنامه پیدا نکرده و از این بابت، موردانتقاد هم واقع شده است. در فضای مجازی و… گوش ما از خبر پر شده است. «اصفهانزیبا» خبرپراکن نیست. «اصفهانزیبا» صدای شهر است. برگردیم به صفحههای فرهنگ «اصفهانزیبا». تلاش شده است صدای اندیشه و هنر اصفهانی باشیم. اصفهان میتواند نقشی میانه را در فرهنگ ایران بازی کند؛ بنابراین معتقدیم هنرمند در اصفهان دستمان از حیث اثر، نفر و نظر خالی نیست؛ البته مشکلات بودجهای و تمرکزگرایی کمکم خیلیها را بهسمت مرکز کشور سوق داده است. هنرمند یا اندیشهورز اصفهانی خودش را کمتر در کار احساس میکند و اینها معضلهایی است که باید در کلان ماجرا حل شود. اصفهان صنعتی، حجاب اصفهان فرهنگی شده و طبعا روزنامه هم با این مسئله درگیر است.
مشکل دیگری در اصفهان وجود دارد؛ اینکه از حیث ارتباط با شبکههای هنری و اندیشهای شهر دچار اختلال هستیم. نگاه قشری، جناحی و غیرحرفهای به یکدیگر و به امر فرهنگ در شهر اصفهان، موجب فاصله شده است؛ گویی از یکدیگر بینیازیم. «اصفهانزیبا» هم طبعا از این قاعده مستثنا نیست؛ اما تلاش شده است این فاصلهها کمتر شود.