به گزارش اصفهان زیبا؛ به وقت تقویم ما، دو روز از اربعین سال صفرچهار، گذشت. اربعین، ما را میرساند به قصههای مشایه. به جستجو برای رسیدن به کربلا، به کمال، به اینکه باید راه را تا انتها رفت، به اینکه در سمت درست ایستادهایم، به همقدم شدن برای رسیدن به یک هدف واحد، برای رسیدن به نور به حسین علیهالسلام.
سالهاست این راه یک معشوق دارد و میلیونها عاشق. عاشقهایی که دست دلتنگیهایِ غبار گرفته یک سالهشان را میگیرند و میزنند به راه. دنیایی است این راه، پر از زیبایی، پر از قابهای ماندگار، پر از اوقاتی که خوب عصاره دل را سرریز میکند از دیدهها. آب را سه روز بر کاروان مولایمان حسین (ع) بستند و شد عاشورا. اما در این راه آنچه میبینیم آب است و سقا.
خیلیها سقا میشوند به یاد علمدار عزیزمان که مبادا لبی تشنه محضر مولایمان، برسد. اینجا بخل و حسد و غرورِ دنیا متوقف میشود. اینجا همه، جورِ دیگری میشوند. اربعین امسال چشمش به شهدای دوازده روز جنگ تحمیلی روشن شد و تن موکبها با قاب شهدای ما قشنگتر.
شهدا انگار نشسته بودند و نگاهمان میکردند. یکی کوله همسر شهیدش را گذاشته روی کوله خودش و روی آن نوشته بود به نیابت از همسر شهیدم کربلایی حانیه نادری و شهدای نبرد اسرائیل. حانیهای که قرار بود سال ها کنار همسرش عطر خوش مشایه را بریزد توی ریههایش اما موشک همه برنامه هایشان را به هم ریخت. یکی عکس عموی شهیدش از جنگ تحمیلی هشت ساله را گذاشته کنار عکس یکی از شهدای جنگ اخیر و زده بود به راه.
شهدا سالهاست پای ثابت پیادهروی اربعین هستند چه آنها که عکس شهدا را سنجاق کردهاند به کولهشان یا به پیراهنشان چه آنها که عکسی ندارند و قدم به قدم اسم شهدا را میآورند و دانه دانه قدمهایشان را هدیه میکنند به روح پاک شهدا. خیلیها زیارت نیابتی دارند به نام شهدا. درست مثل آن پسر آفتابسوخته که از جنوب خودش را رسانده به مسیر و عکس شهیدی را زده به تکپوش سفیدی که حالا دیگر رنگ خاک گرفته است. اینجا همه دل باختهاند به جگر گوشه فاطمه (س)، به حسین (ع).
موشکهای ایرانی علت غرور زائران ایرانی
قربان اسمتان بروم من. فدای قوس «ح» و شیب «س» و ناز «ی» و اقتدار «ن» نامتان شوم. میدانید آقا خیلی از رفقای من سالهاست در موسم اربعین شما خودشان را میرسانند به مسیر پیادهروی تا گوشهای از ارادت مردم دنیا به شما را با دوربینهایشان ثبت کنند که اشتراک بگذارند با خیلیها که مهر شما بیشتر از قبل قد بکشد در وجود همه ما. با چند نفر از این عکاسان همکلام شدم تا شیرینی کلامشان در جانم ری کند.
نفر اول، «حمیده محسنی» است. دوازده سال است که فعال حوزه رسانه است. کارش را با تدوین و طراحی شروع کرده و حالا میشود پنج سال که به صورت حرفهای عکاسی میکند. او اربعین امسال را متفات از سالهای گذشته دیده و از دیدههایش اینطور میگوید: «توی مسیر نجف، وقتی که ایرانیها از راننده در مورد موشکهای ایرانی سوال میکردند، هیجان خاصی در صدای راننده بود و به نظرم مواجهه بسیار جالبی با این سوال داشت. مواقعی هم که در موکبها بودم و با خانمها صحبت میکردم، بیشتر حرفها در مورد جنگ اخیر بود.»
برایش دیدن پرچم کشورمان در دست غیرایرانیها از دیگر نکات جالب این سفر بود. او صحبتش را اینطور ادامه میدهد: «امسال روی کولههای زائران تصاویر شهدای جنگ اخیر هم نظامی و هم غیرنظامی زیاد دیده میشد. همینطور صحبت در مورد موشکهای ایرانی هم خیلی بود که نهایتا همه ما شاهد چالشی بودیم که در اینستاگرام باب شد و بسیار هم پربازدید.»
به نظرش در پیادهروی امسال مردم دو وجه داشتند یک وجه ضعف و یک وجه غرور که نگاهش را چنین برایمان تشریح میکند: «وجه ضعف مردم فقط و فقط پیش امام حسین (ع) بود. آن هم لحظاتی که برای مردم غزه و ظهور حضرت حجت (عج) دست به دعا برمیداشتند یا وقتهایی که برای سلامتی مقام معظم رهبری دعا میکردند. اما وجه غرورانگیز مردم در رابطه با موشکهای ما بود که صحبت از آنها بسیار برای ما ایرانیها غرورآفرین بود.»
او حرفهایش را اینطور تمام میکند: «بیشتر زائران ثواب سفرشان را هدیه میدادند به شهدا یا قدمهایشان را نذر شهدا میکردند. علتش هم این بود که فراموش نکنیم این همه شهید دادهایم تا غرور و امنیت ما حفظ شود و البته که نه تنها امنیت خودمان بلکه امنیت داشته باشیم که همین سفر کربلا را بدون هیچ نگرانی پشت سر بگذاریم.»
شهدا برای مردم بسیار ارزشمندند
فایزه اکبری از دیگر رفقای بسیار جوان ما است که نشستیم پای حرفهایش. حدود چهار، سالی میشود که عکاسی میکند و البته که تخصصیتر، عکاسی مستند اجتماعی انجام میدهد.
به نظر او جنگ تحمیلی اخیر، عامل اصلی تفاوت در پیادهروی امسال با سالهای گذشته بود و برای تکمیل این حرفش چنین میگوید: «خیلی از مردم در مسیر عکس شهدایشان را به همراه داشتند یا موکب هایی بودند که عکس شهدا را به صورت پلاکارد درآوره بودند و میدادند به مردم که یا به گردنشان بیاویزند یا به کیفهایشان که به نظر اقدام جالبی بود.»
فائزه اکبری حرفهایش میرود به سمت خاطرهای در نجف و حضورش در موکبی که پای صحبتهای یک جانباز مدافع حرم نشسته بود و آن جانباز از همرزمهایش گفته و از شهدا. او از آن روز برای ما اینطور میگوید: «حرفهای این آقا باعث شد که من بیشتر به مسیر دقت کنم و حتی از آدمها و همکاروانیهایمان بپرسم با چه نیتی به پیادهروی آمدهاند. یکی میگفت: برای درسم، یکی میگفت: برای ظهور حضرت حجت (عج). یکی به نیابت از جاماندهها و خلاصه حاجتها با هم متفاوت بود. با دوستانم قرار گذاشتیم که به همراه گروه رسانهای، مصاحبههایی داشته باشیم و از ایرانیها بپرسیم با چه نیتی به این سفر آمدهاند.»
او در خصوص خروجی این کار میگوید: «خروجی کار عالی بود. بیشتر مردم از جنگ دوازده روز و شهدایشان یاد کردند. از این گفتند که برای دعا جهت سلامتی رهبر عزیزمان به این سفر آمدهاند و به نیت پیروزی کشورمان در برابر دشمنانش و اینکه امام حسین (ع) حافظ خودشان و بچههایشان باشد.»
این عکاس جوان از لزوم به همراه داشتن عکس شهدا در این مسیر، جواب دلنشینی میدهد: «من امسال به نیابت از جاماندگان به سفر اربعین رفتم. چون عزیزانی که به من التماس دعا گفتند برای من خیلی ارزشمند بودند. برای مردم هم همینطور است. این شهدا برایشان خیلی ارزشمندند که عکس آنها را با خودشان آوردهاند و به نیابت از آنها قدم برمیدارند.»
ملموسترین نماینده بصری از شهید عکس شهید است
مسیح مسجدی یکی از خادمین هیات هنر است و فعال فرهنگی. او از اربعین امسال اینطور برایمان میگوید: «امسال مفهوم شهید وطن برای خود ما هم بسیارملموستر و نزدیکتر بود. به نظرم بعد از جنگ اخیر مردم خودشان را بیشتر از قبل یک خانواده احساس کردند و با هر شهادتی که صورت میگرفت انگار یک عضو از خانوادهشان را از دست میدادند البته که فارغ از تفاوتهای موجود در دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک.»
به عقیده مسیح مسجدی همراه داشتن عکس شهدا قویترین اثر معنوی را در این سفر برای زائران به همراه داشته که سبب شده به یاد و به نیابت از شهدای عزیز ما قدم بردارند.
او صحبت هایش را چنین ادامه میدهد: «هرکس برای خودش علقه و عِرقی برای شخصیت شهید احساس میکند. شاید نزدیکترین و ملموسترین نماینده بصری از شهید عکسش باشد. به نظرم همراه داشتن عکس شهدا برمیگردد به همان علقه قلبی. همان طور که از دیدگاه قرآن شهدا زندهاند و آنها را عند ربهم یرزقون تصور میکنیم که هم مرتزق میشوند و هم وسیله رزق هستند، شاید یک نگاه هم این باشد که هرکسی در اربعین حاضر شده به وسیله رزقی بوده که به واسطه شهید به او رسیده است.»




