«موسی، ساخته حاتمیکیا»؛ همین تیتر انتظار من را برای دیدن این فیلم بسیار بالا برده بود؛ اینکه حاتمیکیا ادامه پروژهای باشد که سلحشور قرار بوده آن را بسازد برای من این پیشفرض را ساخته بود که قطعاً با اثری خیلی قوی مواجه خواهم بود. رسانهها و تعاریفشان هم به این ذهنیت ضریب داده بودند.
فیلم با تخصیص ندادن اسم شهید به کارش عملا کاری کمسابقه و اخلاقی در سینما کرده. اینکه فیلمساز از قهرمانهای دوران انقلاب ایران صرفا الهام میگیرد، یعنی نمیخواهد سر ظرفیتهای فرهنگی این کشور قمار کند.
به نظرم میرسید کارگردان قصه را کشته بود. فیلم موضوع ملتهب و جذابی دارد.
این فیلم برای من نکتهای که بخواهم برایش چیزی بنویسم نداشت. ولی گفتم شاید بد نباشد به بهانه این فیلم به مسائلی فکر کنیم که مبتلابه سینماست و ماحصلش میشود چنین فیلمی. در یک جمله، این فیلم جامانده از زمانه و خواست مردم بود.
فیلم های پاور به کارگردانی هادی محمدپور. در این فیلم همه چیز دست در دست هم داده است تا اثر به سرمنزل مخاطبپسندبودن پیش نرود.
«آنها مرا دوست داشتند» فیلمی است که ادعای طرح موضوعی انسانی را دارد. ولی خود ضدانسانیترین فیلم جشنواره تا این مقطع بود. فیلمی حقیقتا پوچ با ادعای انساندوستی که فقط نشانگر فلاکت بود و تعفن.
آرمان خوانساریان، فیلمکوتاهساز 30سالهای است که اولین تجربهاش را در کارگردانی فیلم بلند داستانی با فیلم «جنگل پرتقال» شروع کرده است.
همین تیتر به نظر شرح کاملی است از این فیلم. جهان فیلم، فیلم کوتاهی است. کاراکترها، چیدمان صحنهها، فیلمبرداری، دیالوگها و هر آنچه از اجزای فیلم بتوان شمرد. بزرگترین مسئله این فیلم، جهان بیمعنا و نامتجانس با زندگی مخاطب است.