این نشست جمعه شانزدهم مهر در برنامه «تفاوط» برگزار و از شبکه تلویزیونی استان اصفهان پخش شد.
اصفهان با بحرانهای متعددی روبهروست و امروز که چهره کویریِ زایندهرود (که دیگر به سختی میتوان آن را رودی «زنده» به یاد آورد) و فرونشست زمین (که حالا در گوشه و کنار شهر دارد خودی نشان میدهد) به تصاویری ثابت از شهر اصفهان بدل شدهاند، دیگر نمیتوان قلم «انکار» بر معضلات این شهر کشید و صورتمسئله را پاک کرد! در چنین وضعیتی توصیه کارشناسان، بازگشت به شناسایی هویت حقیقی اصفهان بهعنوان یک شهر «فرهنگی و تاریخی» است. شهری که بر مبنای همین دو عنصر بنا شده، به تمدنی سترگ دست یافته و به مرور زمان در اثر فاصلهای که با هویت دیرینش پیدا کرده، امروز بیش از همیشه زیر بار سنگین مشکلات کمر خم کرده است. بااینحال، شاید بتوان هنوز با استفاده از ظرفیتهای بینالمللی و فرهنگی اصفهان راه نجاتی برای آن یافت و برای بهبود حالش قدمی برداشت. موضوعی که در نشست «ظرفیتهای بینالمللی و تمدنی اصفهان» نیز مورد بررسی قرار گرفت.
صفویه، عصر شکوفایی تمدن در اصفهان بوده است
ارزیابی میزان واقعنگری در درخشان دانستن دوران حکمرانی ترکان صفوی بر اصفهان، نخستین موضوعی بود که در ابتدای این نشست مطرح شد. مجری برنامه از حاضران پرسید امروز چقدر میتوان این نگرش را که عصر صفویه دوران طلایی رشد و توسعه اصفهان بوده واقعی و درست دانست و آیا میتوان پذیرفت که اصفهان امروز با اصفهان عهد صفویه گسست فراوانی پیدا کرده، چنانکه امروز حتی امکان مرمت صحیح و اصولی گنبدی در میدان نقشجهان را نداریم؟! امیرمسعود شهرامنیا در پاسخ به این پرسش گفت: «نقطه آغاز تمدن اصفهان به قبل از دوران صفویه بازمیگردد و عصر صفوی را باید نقطه درخشان آن دانست. چنانکه اصفهان در عصر سلجوقیان نیز پایتخت بوده و آثار مهمی همچون مسجد جامع و میدان عتیق یادگارانی از همان دوران است. اما درست در آغاز هزاره دوم قمری یکباره اصفهان بهعنوان مرکز معماری، هنر، فرهنگ، سیاست و تمدن در جهان شناخته میشود که این همزمان با حکومت صفویان است.»
او با بیان اینکه عهد صفویه دوران درخشانی در زمینه حاکمیت مذهب شیعه نیز بوده است، شرح داد: «در آن دوران مذهب شیعه با عظمت ویژهای بر کشور حاکم شد. همچنین در آن دوران مکاتب زیادی در اصفهان شکل میگیرند؛ مکاتبی مانند موسیقی، فلسفه، شعر و انواع هنرهای سنتی. بنابراین فارغ از ارزشگذاریهای تاریخی باید گفت که تمدن اصفهان در عهد صفوی، تمدنی سترگ و درخشان است و نمیتوان منکر عظمت آن شد.»
اصفهان گسست تمدنی اندکی را تجربه کرده است
او اضافه کرد: «اگر اصفهان را با بسیاری از کلانشهرهای دیگر در جهان مقایسه کنیم، خواهیم دید که کمتر شهری خصوصا در جهان اسلام دارای استمرار در تمدن باشد و اصفهان جزو معدود شهرهایی است که گسست تمدنی را کمتر تجربه کرده است. اگرچه مثلا در زمان حمله مغول این گسست رخ داد یا در دوران پهلوی تلاش شد تا وجهه صنعتیشدن اصفهان به جای وجهه فرهنگی آن پررنگتر شود. اما درمجموع به گمانم اصفهان در تمدن استمرار داشته و این میتواند نقطه آغازی برای داشتن شهری نوین بر مبنای همان تمدن باشد.»
این مدرس دانشگاه، تکیه صرف به دستاوردهای گذشته و میراث گذشتگان را امری نادرست دانست و تأکید کرد: «اگر قرار باشد امروز تنها به افتخارات گذشته خود ببالیم و برای ساختن حال و آینده این شهر قدمی برنداریم، نهتنها ایستادن بر فراز تمدن صفویه کمکی به ما نخواهد کرد، بلکه چهبسا دست و پای ما را خواهد بست.» او اضافه کرد: «امروز از اصفهان توقع میرود که جایگاه خود را در رسیدن به یک کلانشهر نوین پیدا کند و بداند در جهان در کجا ایستاده است. قطعا آبشخور تمدنی صفوی در این مسیر به اصفهان کمک خواهد کرد؛ اما متوقف ماندن در آن و بیتوجهی به نیازهای جدید نیز میتواند بسیار آسیبزا باشد.»
خودمان باید تأمینکننده نیازهایمان باشیم
پسازآن شهردار اصفهان سخنش را با ارائه تعریفی از مفهوم «تمدن» آغاز کرد و گفت: «زمینههایی که میتوانند بستر شکلگیری یک تمدن را ایجاد کنند، بسیار حائز اهمیت هستند و پیش از آن باید بدانیم تمدن چه مفهومی دارد. تمدن مجموعه پاسخهایی است که برای حل مسائل جاری ارائه میکنیم که نهایتا الگویی از حیات مادی را به ما ارائه میکند.»
علی قاسمزاده ادامه داد: «هستی، یک واقعیتِ در حال شدن و تغییرِ پیوسته است و اموری مانند مدرنیته و… نیز مولود همین جریان هستند. اما در مقابلِ این تحول پیوسته میتوان چند نوع مواجهه داشت: نخست اینکه در برابر تحولات ایستاد و با جمود، انجماد و تعصب با آن برخورد کرد که به گواه تاریخ، کسانی که در برابر تحول ایستادند لای چرخه تحول خرد شدند و از بین رفتند.»
او موضع دوم را وادادگی در برابر تحول دانست و افزود: «در این حالت افراد همچون چوبی شناور هیچ مقاومتی در برابر تغییرات به وجود آمده ندارند. مواجهه سوم نیز “بهگزینی” است. یعنی از بین تحولات شکلگرفته بخشهایی را متناسب با شهر و کشور خودمان انتخاب و مونتاژ کنیم. نوع چهارم اما عبارت از این است که خودمان به پرسشهای امروز جامعهمان جواب دهیم و نیازهایمان را تأمین کنیم. اگر جواب ما به این پرسشها در کنار هم الگوی زیستی ایجاد کند، تمدن شکلگرفته است. در این حالت میتوانیم ادعا کنیم که خالق و مبدع تمدن نوینی بودهایم.»
قاسمزاده تأکید کرد: «اگر اهل جمود یا وادادگی باشیم در هر دو حالت نمیتوانیم مبدع تمدن باشیم. اگر از دیگر تمدنها تکههایی برداشته و مونتاژ کنیم موفق نخواهیم بود. پس باید این باور در فرهنگ ما ایجاد شود که خودمان میتوانیم پاسخگوی نیازهایمان باشیم تا در ادامه تمدن نوینی برای ما شکل بگیرد.»
اصفهان از هویت فرهنگی خود فاصله گرفته است
شهردار اصفهان در پاسخ به این پرسش که مدیریت شهری اصفهان طی دو سه دهه اخیر چقدر بر مبنای اصول و مبانی صحیحی که صفویان برای اداره این شهر بهویژه در زمینه سیستم آبرسانی، روابط بینالملل، امور فرهنگی و… ابداع کردند، عمل کرده است نیز گفت: «بهرغم همه زحماتی که در دورههای گذشته برای اداره این شهر از سوی مدیریت شهری متحمل شده است، متأسفانه برداشت درستی از وضعیت اصفهان وجود نداشته است؛ چراکه در هر دورهای بر اساس اقتضائات و فشارهایی که وجود داشته، تصمیمگیری شده است. اما در مجموع به اصفهان بهعنوان یک شخصیت واحد نگاه نشده و آن را امری جزئی قلمداد کردهایم؛ بنابراین اگر تحولی هم در توسعه اصفهان رخ داده، تحول موضعی و نقطهای بوده است. گویی خالی بر چهره اصفهان گذاشتهایم بدون اینکه هارمونی آن را در نظر داشته باشیم. مثلا پل یا معبری ساختهایم بدون اینکه متوجه باشیم چه نقش جدیدی بر این قامت اضافه شده است. الان متوجه شدهایم که اصفهان دارد از هویت واقعی خود فاصله میگیرد. امروز دریافتهایم که باید اصفهان را بهعنوان یک شخصیت یکپارچه دید و در این مسیر برای توسعه آن اقدام کرد.»
همراهی علما، هنرمندان و رجال سیاسی از رموز موفقیت صفویان بود
او گذشته را منبعی برای رمزگشایی در راستای اداره بهتر شهر در عصر حاضر دانست و توضیح داد: «افتخار به گذشته بیآنکه دستاوردی برای امروز داشته باشد، امر ممدوحی نیست. ما باید رموز گذشته را بازیابی کنیم و در اداره شهر از آنها کمک بگیریم. مثلا یکی از رموز تمدن صفوی ایجاد فرصت همنشینی علما، هنرمندان و رجال سیاسی در کنار هم برای یک دغدغه مشترک به اسم تمدن و شهر بوده است. این همزیستی، همدلی و همراهی محصولاتی مانند میدان نقشجهان و تمدن اصفهان داشته است. پس اگر این مسئله را بهعنوان رمزی برای شکوفایی اصفهان ارزیابی میکنیم، باید بپذیریم که تا وقتی این اقشار در کنار هم قرار نگیرند، اتفاقی نخواهد افتاد.»
برای حل معضلات اصفهان از ظرفیت خواهرخواندهها استفاده کنیم
مدیریت شهری اصفهان از سال 1378 با هدف گسترش روابط بینالمللی این کهنشهر با شهرهای تاریخی و تمدنساز جهان در خصوص امضای تفاهمنامه خواهرخواندگی با برخی از شهرهای جهان اقدام کرد و در نخستین گام با شهر بارسلون اسپانیا خواهرخوانده شد. در سالهای بعدی شهرهای دیگری همچون شیان، داکار، کوالالامپور، یاشِ و فلورانس به فهرست شهرهای خواهرخوانده اصفهان پیوستند. اینکه پرداختن به مسئله خواهرخواندهها تا امروز چه دستاوردها و منافعی برای اصفهان داشته، موضوع دیگری است که در این نشست بررسی شد.
شــهـرامنــیـــا درایـنبـاره گـفـت: «مقوله دیپلماسی شهـری که امروز جایـگــاه مهمی در عرصه بینالمللی دارد، تأکید دارد که شـهـرهــا میتوانند بازیگران مؤثری در تقویت روابط بینالملل باشند و دستاوردهای زیادی را در این عرصه از آن خود کنند. این موضوع درباره کلانشهرهایی که ظرفیتهای تمدنی بالاتری دارند، قابلیت بیشـتری دارد. اما اگر ذیل دیپلماسی شهری تعاملات متعددی میان شهرها ایجاد شود اتفاق بسیار خوبی رخ داده است. هرچند نباید در دام این سطحینگری افتاد و برخی از رویدادهای بینالمللی را بینتیجه تلقی کرد. خیلی از اتفاقهایی که در عرصه بینالمللی میافتد در درازمدت ثمرات زیادی برای زندگی و معیشت مردم دارد.»
او افزود: «اما گاهی هم نقطه آغاز این تعاملات شکل میگیرد و بعد کار به حال خود رها میشود! بخشی از این موضوع نه به مدیران شهری بلکه به این مربوط است که اساسا ساختار دیپلماسی شهری در دولتهای ما به رسمیت شناختهنشده و برای آن اعتباری قائل نیستند و حتی آن را نوعی مداخله تلقی میکنند! گاهی هم کار در حد شعار باقی میماند و به همین دلیل اثرات عمیقی بر وضعیت شهر و زندگی مردم ندارد.»
او خـاطـرنــشـان کــرد: «خـواهـرخواندگی ظرفیتهای مفیدی در خود دارد، به شرط اینکه کار به شکل جدی پیگیری شود. این مسیر حتی میتواند در ارتقای جایگاه ایران در عرصه بینالملل مؤثر باشد. حتی میتوان برای حل معضلات فعلی اصفهان از این تعاملات بهرهمند شد. مثلا امروز شهر فرایبورگ هم مانند اصفهان با بحران بیآبی مواجه شده و مدیریت شهری آن از چند سال قبل برای رفع این معضل در حال اقدام هستند. پس میتوان از تجارب این شهرها استفاده و به اصفهان در مسیر توسعه کمک کرد.»
این استاد دانشگاه همسویی سیاسی میان شورای اسلامی شهر اصفهان و دولت را فرصت ارزندهای تلقی کرد و گفت: «در حال حاضر این همسویی میتواند به تسریع اجرای برنامهها و طرحهای موجود منجر شود؛ بنابراین میتوان امروز به شهرها فرصت عرضاندام در عرصه بینالملل داد و اجازه داد تا از ظرفیتهای موجود استفاده کنند؛ چنانکه اصفهان شدیدا درگیر بحرانهای زیستمحیطی است و میتوان از این ظرفیت برای حل این معضلات بهرهمند شد.»
معضل خشکی زایندهرود مسئلهای ملی است
شهردار اصفهان در ادامه و در پاسخ به اینکه برای حل معضل خشکی زایندهرود چقدر میتوان از ظرفیتهای بینالمللی و دیپلماسی کمک گرفت، گفت: «نیازی نیست که این مسئله را در دستور کار دیپلماسی شهری قرار دهیم. مدیریت منابع آب و حل مشکل بین برخی از استانها مسئلهای ملی است و نمیتوان از ظرفیتهای بینالمللی کمک چندانی برای آن گرفت؛ مگر اینکه برای اجرای پروژهای فراخوانی ارائه داد و از این طریق از این ظرفیت استفاده کرد. اما چنین نیست که اراده کشورهای دیگر به حل این مسئله به ما کمک کند.»
برای حل معضل آب اصفهان عزم ملی وجود دارد
او با اشاره به معضل فرونشست زمین در اصفهان که بهتازگی نگرانیهای جدی را در خصوص آینده این شهر تاریخی ایجاد کرده است، افزود: «دولتمردان ما به اندازه کافی به این مسئله توجه دارند. هرچند تا قبل از بروز مسئله فرونشست، دغدغه ما بیشتر تأمین نشاط شهر اصفهان و معیشت کشاورزی بود ولی الان موضوع جدیتر شده و فرونشست تهدیدهایی جدی برای بناهای تاریخی و حتی سکونتگاههای مردمی ایجاد کرده است. بااینحال، دولتمردان قطعا پیگیری خواهند کرد و عزم ملی برای حل معضل آب اتفاق خواهد افتاد و نیازی به گشودن پای دیگران برای حل این مسئله نیست. چهبسا که این موضوع میتواند از سوی سایر کشورها به اهرم فشاری برای ما تبدیل شود.»
دستگاههای شهری از ظرفیت خواهرخواندگی اصفهان استفاده کنند
قاسمزاده به ارائه توضیحی درباره محتوای تفاهمنامههای منعقدشده میان اصفهان با شهرهای خواهرخوانده پرداخت و گفت: «در این تفاهمنامهها ظـرفــیـتهــــای خـــوبــــی بـــرای شــهــــر پیشبینیشده که همه دستگاههای شهری مانند دانشگاهها، مراکز صنعتی، اهل فرهنگ و هنر و… میتوانند از آن استفاده کنند. اما اینکه چرا تا امروز بهرهبرداری درستی از این ظرفیت نشده، از سویی به وضعیت سیاسی و بینالمللی کشور مربوط است که تا امروز قبض و بسطهایی در آن رخ داده و از سوی دیگر به اهمال خود ما در اصفهان برمیگردد. هرچند در این میان برخی از دستگاهها همچون دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان از این ظرفیت استفاده خوبی کرده و با برخی از خواهرخواندهها تعامل علمی برقرار کردند. چنانکه مثلا اساتید دانشگاه اصفهان با اساتید دانشگاه فرایبورگ تعاملاتی داشتند.»
او تأکید کرد: «اگر دستگاههای مختلف در شهر اصفهان کمی دست از تنگنظری برداشته و وارد این عرصه شوند، میتوانیم از این ظرفیت بهرهمند شویم. اگرچه در زمینه اقتصاد و صنعت تحریمها موانعی را برای ما ایجاد کرده، ولی در زمینههای فرهنگی و هنری مانعی در میان نیست. حتی حوزه علمیه اصفهان نیز میتواند وارد این عرصه شود؛ چنانکه در زمان مدیریتم در معاونت فرهنگیاجتماعی شهرداری اصفهان، در سفری به آلمان دیداری با اعضای کلیسا داشتم و متوجه شدم آنها به برقراری ارتباط با علمای حوزه علمیه اصفهان تمایل دارند. بنابراین از آنها دعوت کردیم به اصفهان آمدند و بعد با دعوت آنها هیئتی از حوزه علمیه اصفهان به آلمان سفر کرده و ارتباط خوبی میان این دو گروه شکل گرفت.»
ظرفیتهای اصفهان در برنامههای توسعه را نادیده گرفتهاند
«هجرت نخبگان از اصفهان» موضوع دیگری بود که در این نشست مطرح شد. مجری برنامه خطاب به مهمانان گفت که بهزعم برخی از نخبگانی که اصفهان را ترک کردهاند، فضای بستهای بر سر این شهر سایه انداخته که غالبا مانع از ادامه فعالیت در آن شده است. بنابراین برای گشودن این فضا چه باید کرد؟
امیرمسعود شهرامنیا در پاسخ به این پرسش گفت: «اساسا در توسعه شهری، موضوع توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است و ما برای اصفهان نیازمند یک الگوی توسعه پایدار هستیم به نحوی که توسعه رخ بدهد، بیآنکه به ظرفیتهای موجود ما آسیبی وارد کند؛ چنانکه صنعتیکردن اصفهان برخلاف توسعه پایدار در اصفهان بود و امروز موجب ایجاد بحران شده است. بنابراین اگر بخواهیم معضلات اصفهان را به فضای بسته آن تقلیل دهیم، به گمانم چندان درست نیست. نه اینکه مشکلی در این زمینه وجود ندارد، اما مهمتر این است که تا وقتی نهادهای قوی در زمینه توسعه فعال نباشند حتی از فرهنگ توسعه هم کاری برنمیآید.»
او اضافه کرد: «اساسا مشکل اصفهان نهادهای توسعه در آن است. باید پرسید چقدر برنامههای درازمدت برای توسعه وجود دارد و چقدر اساسا توسعه اولویت محسوب میشود. آن هم توسعه پایدار که به اقتضائات توجه میکند. مثلا در شش برنامه توسعه که بعد از انقلاب در ایران نوشته شده کمتر به ویژگیهای بومی شهرها و استانها نگاه شده و شهری مانند اصفهان که جذابیتهای فرهنگی زیادی دارد عملا در زمینه اعتبارات و… موردتوجه قرار نگرفته است. در حالیکه اصفهان ظرفیت عظیمی در زمینه گردشگری دارد.»
شهر اسلامی چگونه شهری است؟
شهردار اصفهان در آیین تودیع و معارفه خود، هدفش را تبدیل اصفهان به شهری اسلامی دانست. اینکه شهر اسلامی چگونه شهری است، پرسشی بود که علی قاسمزاده در توضیح آن گفت: «تعاریف زیادی برای شهر اسلامی وجود دارد که آنچه مدنظر من است، شهری است که هم در زمینه کالبد و نما و هم در زمینه عمل و محتوا به مؤلفههای اسلامی نزدیک شود. شهر اصفهان از سویی مملو از گنبدها و گلدستههای مساجد است و از سوی دیگر در زمینه تنظیم شعائر مذهبی ظاهری متناسب خواهد داشت. خیلی از دوستان در همین سطح متوقف شدهاند و شهر اسلامی را شهری میدانند که کالبد آن اسلامی باشد. اما من معتقدم که باید کمی با نگاهی عمیقتر، هویت و شخصیت شهر را هم اسلامی کرد؛ چنانکه میزان اسلامیت شهر به میزان ظهور اسماءالحسنی در آن است. یعنی چون خداوند عادل، عالم، رزاق، جمیل، نظیف و… است، شهر هم باید این صفات را در خود متجلی کند. حسن این نکته این است که حد یقفی در آن نیست و باید همواره در مسیر آن حرکت کرد.»
اصفهان باید مقصد مهاجرت باشد، نه مبدأ
قاسمزاده با بیان اینکه از دیگر رموز اداره شهر در عصر صفوی تبدیل اصفهان به مقصد مهاجرت نخبگان بود، گفت: «اصفهان باید شهر زندگی باشد و نخبگان و خواص علاقهمند به حضور در این شهر شوند. این در حالی است که روند مهاجرت به اصفهان در حال حاضر ارزش افزودهای برای شهر ندارد و حواشی مختلفی را نیز ایجاد میکند. نهاد شهرداری با توجه به اختیاراتی که دارد، میتواند با نگاه محلهمحوری و در نظر گرفتن مسائل بافتی هر محله با مشارکت خود مردم، اصفهان را در این مسیر قرار دهد.»
او در پایان خطاب به شهروندان اصفهانی خاطرنشان کرد: «هدف ما در ابتدا مسئلهیابی در شهر با کمک شما شهروندان است. در این راستا از حضور نخبگان و سرمایهگذاران استقبال میکنیم تا با تشکیل اتاقهای فکر به حل معضلات بپردازیم. آحاد مردم نیز شهرداری را از خود بدانند و این نهاد را بهعنوان تسهیلگری تلقی کنند که برای ایجاد تمدنی نوین دراصفهان دست در دست آنها گذاشته است.»