به واقع اگر اصفهانِ عهد صفوی را فارغ از کمبودها و مشکلات کم و بیشی که به طور طبیعی بر سر همه شهرهای جهان سایه میاندازد زیر ذرهبین توجه ببریم، خواهیم دید که اصول شهرسازی و شهرداری در آن دوران به کاملترین شکل ممکن ارائه و اجرا شده و بسیاری از آن الگوها نیز میتوانند در دوره کنونی نیز مورد استفاده قرار گیرند. جالب است بدانید که اصفهان به دلیل قرار گرفتن در فلات مرکزی ایران از ابتدا به عنوان سرزمینی مواجه با بحران خشکسالی شناخته شده است. بنابراین برنامهریزی مدون و دقیق برای استفاده و بهره برداری از منابع آبی، تلاش برای حفظ و صیانت از سفرههای آب زیرزمینی، تعیین حقابههای معقول و مشخص برای اقصی نقاط شهر جهت تامین آب شرب و کشاورزی و… در دستور کار کارگزاران شهر قرار داشته است. به نحوی که در دوران صفویه که اصفهان پایتخت کشور بوده، این سرزمینِ خشک به بهترین شکل ممکن اداره شده و معضل تقسیم آب نیز به نحوی منطقی و اصولی در آن برطرف شده است. این در حالی است که امروز اصفهان در معرض جدی بحران بی آبی قرار دارد که یکی از تبعات شوم و فاجعه بار آن، فرونشست زمین است.
یکی دیگر از مصادیق بارز حکمرانی موفق ترک تباران صفوی در اصفهان، گردآوری نخبگان از سرتاسر ایران و سایر کشورها در اصفهان و ایجاد بستری برای تعامل و ارتباط موثر آنها با همدیگر بوده است. چنانکه در آن دوران هنرمندان، علما، اندیشمندان، صنعتگران و رجال سیاسی مطرحی در اصفهان حضور داشتهاند و به عنوان طبقه خلاق شهر، در شکوفایی حوزه تخصصی شان گامهای بلندی برداشتهاند. ثمره این حضور و فعالیت را میتوان شکلگیری مکاتب فکری و هنری متعددی همچون مکتب موسیقی، مکتب نگارگری، مکتب فلسفی، سبک ویژه معماری و… در اصفهان دانست که تا امروز و با گذر بیش از چهار قرن همچنان با به دنبال داشتن نام «اصفهان»، به عنوان آبشخور اصلی این حوزه ها شناخته میشوند.
نمونههای مختصری که ذکر شد در کنار دهها راهکار دیگری که کارگزاران صفوی در راستای شهرداری و کشورداری ارائه کردند، به مثابه الگوهایی است که در همه این چهار قرن میتوانسته سرلوحه عملکرد و اقدامات مدیران شهری در اصفهان قرار گیرد و این شهر را که از ابتدا بر دو ستون محکم فرهنگ و هنر استوار بوده، به هویت اصلیاش نزدیکتر کنند. اما آنچه اصفهان امروز با آن دست و پنجه نرم میکند نشان از آن دارد که نه تنها از این الگوها برای اداره شهر استفاده نشده، بلکه از الگوهایی ناسازگار با شرایط اقلیمی و فرهنگی اصفهان استفاده شده است! چنانکه اصفهان در دوران پهلوی به سوی صنعتی شدن حرکت کرد و در این زمینه نیز گوی سبقت را از دیگر شهرها ربود. اما ثمرات آن اقدامات ناهمگون با ذات این شهر امروز بیش از پیش خود را در کالبد و روح اصفهان نشان داده و اصفهان را به ورطه بحرانهایی جدی کشانده است.