کدام بناهای اصفهان را سراغ دارید که معماریشان را بشود همزمان با دو کلیدواژه «معاصریت» و «اصفهانی بودن» توصیف کرد. به عبارت دقیقتر، اگر بخواهید ده بنای منتخب اصفهان را نام ببرید که معماری معاصرِ همپیوند با اصول فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، کالبدی، اقلیمی و شرایط خاص بستر خود را داشته باشند، چه اسامی به ذهنتان متبادر میشود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش میتوانید به کتاب 384 صفحهای جوهره مکان؛ پژوهشی در باب معماری کردن در اصفهان (The essence of place; research on architectural activity in Isfahan) مراجعه کنید.
در پی خلق «تاجمحل» های معاصر
«به بنایی همچون تاج محل در هند که مینگریم افسوس بر ما حاکم میشود که روزگاری جغرافیایی بودیم با سابقهای بزرگ در معماری که معماران آن پیرو شرایط محیطی حاکم بر جغرافیایی دیگر، مکانی با جوهره معماری ایرانی خلق میکردند. این پرسش در ذهنمان نقش میبندد که چرا در دوره معاصر همچون بسیاری از کشورها زیرساختهایی جهت ایجاد یک جریان مستقل در معماری فراهم نکردهایم؟» محمدرضا قانعی در یادداشتی که در مقدمه کتابش با عنوان «جوهره مکان» آمده، با این بند، روایتهایش را آغاز کرده است؛ اما عصر سهشنبه 29 آذرماه وقتی رو به تالار بارعام طبقه سوم عالیقاپو و مهمانان مراسم رونمایی ایستاد، صحبتهایش را با اشاره به 35 سال پیش آغاز کرد؛ زمانی که تازه به ایران بازگشته بود و میخواست به عنوان معمار فعالیت کند. او تأکید کرد: «برایم پرسشهایی مطرح بود؛ مثلا اینکه اینجا تعریف معماری چیست؟ چه ارتباطی با فرهنگ دارد؟ رابطهاش با بوم و بستر فیزیکیاش چیست؟ اگر بخواهم خدمتی به کشورم بکنم، چطور باید معماری کنم؟»به روایت او، یک پژوهش اولیه زیربنای تألیف کتاب بوده و فرایند نوشتن کتاب بر اساس تدقین بافتی همپیوند پیش رفته که در آن بتوان با تعیین شاخصههایی برای معماری زمینهگرا در اصفهان، آن دسته از بناهای معاصر را شناسایی کرد که معماریشان پیوسته با فرهنگ خودی باشد و درعینحال معمارانشان طرحی نو درانداخته باشند؛ چنان که این بناها فرزند خلف بستر و زمانهشان محسوب شوند. نکته مهم دیگر در روایتهای قانعی آنجاست که تأکید میکند: «افسوس که معماری معاصر آنجایی که به گذشته خود توجه میکند، در حد جزئیات و آرایهها فروکاسته شده است.»او البته از جریانهایی برای بازیابی معماری گذشته معاصرسازی در دهههای 40 و 50 شمسی و برگزاری دو کنگره معماری در اصفهان هم نوشته است؛ اما افسوس میخورد که در دهههای متأخر معماران غالبا به خوانش محدود از معماری گذشته بسنده کردهاند و وجه تقلید در آثارشان غالب شده است.جانِ کلام قانعی در یادداشت ابتدای کتاب و صحبتهایش در مراسم رونمایی «جوهره مکان» این بود: «ما تلاش کردیم با آسیبشناسی این جریانها در کنار معماران نسل جدید، درکی نو از پیوند معماری معاصر با گذشته و بستر خود ایجاد کنیم و با سادهسازی فرمی، بیان جدید از معماری ایرانی داشته باشیم… اگر رویکردهای جدید و البته پراکنده گروهی از معماران دغدغهمند در اصفهان کنار هم قرار گیرد، میتوانیم با تدوین معیارهایی این معماری را از مرزهای کشور فراتر ببریم.»محمدرضا قانعی در بخشی از صحبتهایش در مراسم رونمایی به فعالیتهایی که در قالب دفتر معماری پلشیر انجام دادهاند اشاره و تأکید کرد: «در این سالها همیشه اولین پرسشی که در ابتدای طراحی پروژهها مطرح میشد، این بود که این پروژه چطور با زمینه و بستر خودش ارتباط برقرار کند. در سال 94 پروژهای از طرف وزارت راه و شهرسازی به من محول شد با عنوان “شناخت معماری همپیوند با بافت در اصفهان”. آن سالها، عباس آخوندی با اندیشه ایرانشهری در رأس وزارتخانه بود. باید پروژههایی را شناسایی میکردیم که از سال 1300 به بعد ساخته شده و با بستر و زمینه خودشان ارتباط خوبی برقرار کردهباشند. در این پژوهشها شهر اصفهان را به سه لایه تقسیم کردیم؛ بافت تاریخی، بافت بینابینی (توسعههای بعد از سال 1300) و لایه نویی که بعد از انقلاب شکل گرفته بود.»او از فعالیتهایی که درزمینه شناسایی میراث ملموس و ناملموس انجام شده است هم یاد کرد و شرح داد که در شهر اصفهان 77 اثر معمارانه دارای ویژگیهای موردنظر پژوهش، انتخاب شدند. به روایت قانعی، مثلا یکی از ویژگیها، «رعایت حق همسایگی» و «عدم خودنمایی در محله و بافت» بوده است. این بناها بعد از بررسیهایی که داورهای داخلی (مانند حمیدرضا سپهری و چهرههای دیگر) و داورهای خارجی (مانند یورگ کورت گروتر و توماس میر ویزر) انجام دادند، انتخاب شده بودند.محمدرضا قانعی صحبتهایش را در نشست رونمایی با یک آرزو به پایان برد: «امیدوارم بعد از مدتها تقلید بتوانیم معماری مؤلفی را داشته باشیم که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته باشد. زمانی بود که ما معماری و معمار صادر میکردیم و تا جغرافیای خیلی دورتر تأثیر داشتیم. امیدوارم بتوانیم یک نسل معمار مؤلف و واقعی را در آینده داشته باشیم که بتوانند جبران خرابیها را بکنند و بتوانیم مثل گذشته بدرخشیم؛ البته امروز هم معمار ایرانی داریم که شهرت جهانی داشته باشد؛ اما معمار ایرانی شهیری که معماری ایرانی را به جهان عرضه کند، میخواهیم.»
میراثیاندیشیدن، واپسگرایی نیست!
سهند منشی که نام او را روی جلد کتاب «جوهره مکان» میبینیم، یادداشت آغازینش را با یک بند، بسیار مهم در توصیف زیست امروز ما، چنین آغاز کرده است: «میراثیاندیشیدن نه یک رویکرد واپسگرا بلکه کنشی به تمامی مدرن است که امروز و آینده ما را بازتعریف میکند. شیوه زیستن ما در دوران معاصر نشان داده است که ما نهتنها میراثداران شایستهای نبودیم، بلکه حتی میراثی اندیشیدن را نیز فراموش کردهایم.»او در سخنرانیاش هم اظهار امیدواری کرد که کتاب «جوهره مکان» آغازی باشد بر پژوهشهای بیشتری که توسط معماران دغدغهمند انجام خواهد شد تا مسیر را از «سودجویی»، «سطحینگری» و «مدپرستی» به سمت شناخت نظریات شکلگرفته در باب پیوند معماری با محیط و بستر خود، اندیشهورزی و خلقهای معمارانه متناسب با نیازهای امروز ایران پیش ببرد.
زمینه، زمانه، ساحت و نقش؛ چهار کلیدواژه مهم برای معماری
دکتر امیرمحمد اخوان صحبتهایش را با تبریک بابت زادروز مهندسان مشاور پلشیر آغاز کرد و از مسجد شیخ لطفالله و عالیقاپو و بناهای مشابه بهعنوان مکانهایی یاد کرد که هم اعتبار معماری و تاریخی دارند و هم هنوز میتوانند پاسخگوی خیلی از نیازهای زمانه باشند.اخوان که بهعنوان پژوهشگر و معمار شناخته میشود، تأکید کرد که باید به جای «زمین» به «زمینه» فکر کرد و به جای «زمان» به «زمانه» اهمیت داد؛ نگرشی که همواره معاصرسازی را در معماری و شهرسازی و پروژههای توسعه شهری مطرح میکند. به روایت او، دو واژه دیگری که میتواند و باید در خلقهای معمارانه مورد توجه قرار گیرد، «ساحت» به جای مساحت و «نقش» به جای نقشه است. در توضیح این نگرش او توجه مخاطبان را به پروژههایی مانند «مسجد شیخ لطفالله» جلب کرد؛ بنایی که در ساحت جهانی مطرح شده است؛ درحالیکه مساحت محدودی دارد و نقشی را 400 سال بازی کرده و خواهد کرد و باید به درستی شناخت و درک کرد.او که 30 سال است سابقه همکاری با شرکت پلشیر را دارد، چاپ کتابهایی مانند جوهره مکان را زمینهساز نقد و گفتوگو درباره پروژههای معمارانه دانست.در بخش دیگری از مراسم، امیرعباس زرینکمر، که اجرای مراسم رونمایی از کتاب جوهره مکان را برعهده داشت، یاد ایرج اعتصام، یکی از چهرههای معماری ایران، را گرامی داشت و فوت او را تسلیت گفت.
نگرشی که به خلق «مجتمع عباسی» انجامید در مقابل آن که «ارگ جهاننما» ساخت!
اندیشه مشیری، مدیرعامل زنجیره فرهنگی هنری ایران، سخنران دیگر مراسم رونمایی بود که انجام این پروژه و پروژههای مشابه را نقطهعطفی در دوران کاری خودش ذکر کرد. به روایت او، در یک سوی نقطهعطف، فعالیتهای طراحی معمارانه است و در سوی دیگر، فعالیتهای فرهنگی و آموزشی در حوزه معماری.او به روند انجام پژوهشها، مستندنگاریها و مصاحبهها اشاره کرد و از این موضوع گفت که آهستهآهسته توجه او به محیط اطراف، بناها، ساختمانهای مجاور تکبناها، تأثیراتشان بر محیط، فرصتها و محدودیتها و ضوابطی که در طول زمان توانسته بر طراحی آنها تأثیرگذار باشد، جلب شده است.به روایت او، مجتمع تجاری عباسی و مجتمع تجاری پارک دو بنایی هستند که شهروندان تعلق خاطر خوبی به آنها پیدا کردهاند؛ همچنین مجتمع مسکونی امین که به خوبی در بستر نشسته است و ساختمان بانک شاهی (تجارت) که حتی با داشتن پلان و نمای غربی به خاطر استفاده از آجر، توانسته است حق همنشینی با بافت تاریخی ارزشمند پیرامونش را بهجا بیاورد و چشمها را آزار ندهد؛ اتفاقی که برای ارگ جهاننما و مجموعه فرشچیان نیفتاد و حالا این دو مجموعه به عنوان فضاهایی شناخته میشوند که بهرغم قرارگرفتن در موقعیتهای عالی شهری و تلاشهای فراوانی که برای زندهنگهداشتنشان صورت گرفته، ناکام ماندهاند.ترانه یلدا، معمار، سخنران آخر مراسم رونمایی بود که از محمدرضا قانعی بهعنوان معماری یاد کرد که هم به لحاظ تئوری و نظری حرفهایی برای گفتن داشته و هم در اجرا، دست قوی دارد. او از خاطرههای همکاریهایش با قانعی در طراحی میدان تاریخی رشت و فعالیتهای او در بافتهای تاریخی خرانق و اردکان هم یاد کرد و گفت: «خلاقیت از شناخت عمیق به دست میآید و این ویژگی در نگاه قانعی وجود دارد و معماری امروز او را میسازد. رویه او درباره حفظ بافتهای تاریخی در عین پاسخگویی به نیازهای امروز بسیار مهم است. دفتر ایشان (بنای صفوی که به دفتر پلشیر شناخته میشود و در کوچه سنگتراشها قرار دارد) را اگر دیده باشید متوجه صحبتهای من میشوید.»
«جوهره مکان»؛ کتابی برای معماران، ایرانپژوهان و اهالی فرهنگ
اولین چاپ کتاب «جوهره مکان» امسال توسط فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران در تهران، روانه بازار شده است و یازده فصل دارد که عبارتانداز: سکونتگاه ما در وضعیت انتقادی، «منطقه، زمینه و معماری»، «نظرورزیها درباره زمینه»، «شهر بهمثابه یک بستر»، «تاریخشناسی معماری معاصر ایران و جهان»، «اندیشهورزی هنر در ایران»، «اندیشهورزی معماری در ایران»، «جوهره اصفهان»، «معاصریت اصفهان از منظر انتقادی»، «ده بنا» و «پیوند با بستر».سید محمد بهشتی، حمیدرضا سپهری، اسکندر مختاری طالقانی، یورک گورت گروتر و محمود درویش از جمله چهرههایی هستند که در ابتدای کتاب، یادداشتهایی به قلم آنان منتشر شده است.در یادداشت خواندنی سید محمد بهشتی معماری به حیات انسان تشبیه شده و آمده است: «حیات انسان ذومراتب است؛ مراتبی از آن اموری است که از ثباتی برخوردار و آهنگ تغییر آن بسیار کند است و مراتبی هم وجود دارد که باید هر زمان نو به نو شود تا طراوت و تازگیاش را حفظ کند.»حمیدرضا سپهری هم در یادداشت جالبتوجهش دو روایتی را آورده که درباره اصفهان از زبان دو فرنگی و به فاصله یک هزاره گفته شده است! روایت اول همان روایت مشهور ناصرخسرو قبادیانی است که نقل مجالس ماست: «من در همه جای سرزمین پارسیگویان شهری نیکوتر و پاکتر و آبادانتر از اصفهان ندیدم.» اما روایت دوم از مارتین ویور (Martin Weaver)، مدیر برنامه مطالعاتترمیم آثار تاریخی، تکاندهنده است؛ آنجا که در مقالهاش برای همایشی در سال 1974 در دانشگاه هاروارد نوشته است: «پرسشی که با احترام تمام از سخنرانان حاضر دارم این است که آیا ما در کارهای مربوط به حفاظت از اصفهان این گوهر نشانده بر تارک میراث بشر هر آنچه را لازم است، انجام میدهیم؟»محمود درویش هم در یادداشتش کتاب جوهره مکان را چراغ راهی برای مدیران، تصمیمگیران و دستاندرکاران ساختوساز میداند برای رسیدن به شهری سازگار با بستر و معماری زمینهگرا.تقریبا همه فصول کتاب حرفهای جالبی برای گفتن دارند؛ اما فصل دهم برای اهالی گردشگری و اصفهانشناسی جذابیت بیشتری دارد و حتی میتواند راهنمایی برای تعریف مسیرهای ویژه اصفهانگردی هم باشد. در این فصل، اسامی و مشخصات 77 اثر معمارانه منتخب اصفهان ذکر شده و سپس به تفصیل درباره 10 بنایی که بهطور ویژه دربارهشان توضیحهایی ارائه شده است، میخوانیم. اسامی این 10 بنا عبارتانداز: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (معمار: مسعود جهانآرا، نشانی: خ مطهری، تقاطع پل فلزی، سال ساخت: 1347-1348)، مجتمع تجاری عباسی یا آمادگاه (معمار: الیاس یاسی گبای، نشانی: روبهروی هتل عباسی، سال ساخت: دهه 1350)، مجتمع مسکونی امین (نام معمار: فلیپ جانسون، نشانی: خیابان آبشار اول، روبهروی پل خواجو، سال ساخت: 1352، کارفرما: آقای امین)، مجتمع اداری پلیاکریل (معمار: محمدرضا قانعی، امیرهوشنگ یزدان- مهندسان مشاور پلشیر، نشانی: خ آبشار، تقاطع بزرگمهر، سال ساخت: 1371)، کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان (معمار: مهندسین مشاور پلشیر، سال ساخت: 1381، نشانی: خ باغ گلدسته، روبهروی پــارک هــشــتبهـشــت)، فرهنگسرای فرشچیان (معمار: فرهاد احمدی، فرزین تولائیان و جلال اسدی اسکندری، نشانی: خ توحید، تقاطع پل آذر، سال ساخت: 1385)، خانه قانعی (معمار: محمدرضا قانعی، اشکان قانعی، سال ساخت: 1391، نشانی خ میر، حدفاصل پل هوایی و میدان فیض)، مجتمع مسکونی نگین جلفا (معمار: علیاکبر صارمی، تقی رادمراد، نشانی: محله جلفا، جنب چهارسوقیها و نهر شایج، سال ساخت: 1365)، مجتمع تجاری ماهور (معمار: دفتر فرایند منطقی در طراحی معماری، الهام گرامیزاده و احسان حسینی، نشانی: ابتدای خ توحید میانی، همجوار کلیسای حضرت مریم (س))، خانه آبان (معمار: گروه طراحی، فضا، رویداد و شهر ، محمد عرب و مینا معینالدینی، سال ساخت: 1397، نشانی: جنوب مجموعه میدان نقش جهان و همجوار با بازار حسنآباد).در شناسنامه کتاب اسامی مختلفی ذکر شده است؛ ازجمله نیما پیراسته (طراح جلد)، پژمان نظرزاده آبکنار (ویراستار و صفحهآرا)، شیوا اسعدی (گرافیست تصاویر)، ناره گراگوسیان (گرافیست معماری)، آرش اربابان، حسین نصوحی، حسین رشیدی، زهرا بابایی، مرضیه ابراری، پریناز چرمدوز، محمد نیکدستی و زهره بیگی هم برداشتها ومستندسازیهای کتاب را انجام دادهاند. خلاصه اینکه «جوهره مکان» کتابی است که به طور ویژه برای علاقهمندان معماری، ایرانشناسی، گردشگری، فرهنگ و اصفهانشناسی جذاب به نظر میرسد و میتواند اطلاعات خوبی را به مخاطبان منتقل کند.