شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از محدوده 500 هزار واحدی ابتدای سال، حالا بر فراز یک میلیون واحد ایستاده است. هدفی که شاید بسیاری از سهامداران برای پایان سال در نظر گرفته بودند. اکنون و در کمتر از دو ماه، شاخص بازدهی نزدیک به صددرصد به ارمغان آورده است. هرچقدر شاخص بیشتر اوج میگیرد صدای مخالفان سرمایهگذاری در بورس هم بلندتر میشود و حباب بودن شاخص بیشتر از گذشته مطرح میشود. فارغ از روشهای ارزشگذاری و تحلیلهای بنیادی که میتواند ازنظر آکادمیک حبابی بودن شاخص را بررسی کند، در اینجا از بعد روانشناسی رشد شاخص را بررسی میکنیم.
رشد چند ده هزار واحدی شاخص در هرروز
افراد زیادی این روزها از رشد چند ده هزار واحدی شاخص در یک روز تعجب میکنند و آن را شبیه نوسانات نرخ دلار و طلا میدانند؛ اما باید توجه داشت که رشد 40 هزار واحدی شاخص در یک روز، اگرچه ازنظر عددی، بزرگ به نظر میرسد اما ازنظر درصد رشد شاخص، مقوله اعجابآوری نیست. اگر در زمان شاخص 100 هزار واحدی، شاخصکل 4 هزار واحد افزایش مییافت، اکنون رشد 40 هزار واحدی شاخص کل به همان میزان شاخص را بالاتر برده است. به عبارت سادهتر رشد 4 درصدی شاخص کل در یک روز، چیزی نیست که امروز به وقوع پیوسته باشد. درنتیجه تأکید روی تعداد صفرهای میزان رشد شاخص، معیار قابل قبولی نیست.
همهچیز در عرضه و تقاضا نهفته است
در ادامه باید میزان عرضه و تقاضا را در این بازار بررسی کرد. کفه تقاضا امروز سنگینتر از عرضه است. میزان ورود شرکتهای جدید به بازار سرمایه هم نتوانسته تا این لحظه بخش قابلتوجهی از تقاضای خرید را پوشش دهد. افراد زیادی را در اطراف خود میشناسیم که با فروش طلا، مسکن، خودرو و ارز پا به این بازار گذاشتهاند. برآیند ورود و خروج نقدینگی به بازار در هرروز بیش از هزار میلیارد تومان است و این جریان ورودی هرروز ادامه دارد. درنتیجه تعداد سهامی که در بازار وجود دارد، مشخص است و از سوی دیگر تقاضا هرروز افزایش مییابد. نتیجه آن، افزایش قیمت سهام به دلیل افزایش تقاضا برای خرید است. برای درک بهتر در نظر بگیرید که این روزها پراید به مرز 90 میلیون تومان رسیده است. در شرایطی میتوانیم بگوییم قیمت پراید حباب دارد که هرکسی بتواند با مراجعه به نمایندگیهای سایپا و پرداخت وجه نقد، در همان لحظه پراید خود را تحویل بگیرد. برای فروش یک محصول یا خدمت به قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن، میتوان هزار دلیل جور کرد، شرایط اقتصادی کشور مهمترین آن!
عصر جدید بورسی
و اما مهمترین نکتهای که این روزها باید در نظر گرفت، «عصر جدید» سرمایهگذاری است. در دهه هفتاد و اوایل هشتاد، سرمایهگذاری روی مد خرید سیمکارت میچرخید. سیمکارتی که هرکسی میتوانست به قیمت 440 هزار تومان خریداری کرده و بعد در بازار آزاد به قیمت بیش از 800 هزار تومان بفروشد. مدتی بعد، خریدوفروش حواله خودرو مد شد و عصر جدیدی برای سرمایهگذاران پایهگذاری کرد. مؤسسات مالی و قرضالحسنهها نیز نمونه دیگری از مد سرمایهگذاری هستند که تا همین دو سال پیش نیز، بحثشان داغ بود. برخی از این مؤسسات سودهای 28درصدی پیشنهاد میدادند و برخی وامهایی چند برابر میزان سپرده اعطا میکردند. حالا میتوان ادعا کرد که شیوه سرمایهگذاری در ایران وارد عصر جدیدی شده است. شاید به اعتقاد برخی از افراد، با اولین اصلاح قابلتوجه شاخص، افرادی زیادی بازار سرمایه را ترک میکنند و به دیگر بازارهای موازی سرک میکشند. عدهای هم اعتقاددارند اکنون دورانی است که بورس در بورس است و ممکن است نیمه دوم سال طلا یا دلار گزینه اول سرمایهگذاری باشد، اما برای نقض این ادعاها، ادله قابلتأملی وجود دارد. سال 97 دلار 19 هزارتومانی که به اعتقاد خیلی از افراد حباب داشت، درنهایت تا مرز 11 هزار تومان اصلاح کرد و هیچگاه به قیمت ابتدای سال 97 نزدیک هم نشد. پس تصور اینکه روزی شاخص کل بورس به 300 یا 400 هزار واحد برسد، دور از ذهن و منطق است. از سوی دیگر، اکنون فارغ از جریان قابلتوجه نقدینگی که هرروز به بازار تزریق میشود، با حجم انبوهی از سهامداران جدید روبهرو هستیم. پنجاه میلیون نفر قرار است به لطف سهام عدالت به سهامداران بازار سرمایه اضافه شوند. بخش دیگری نیز از طریق پذیرهنویسی صندوق سرمایهگذاری سهام دولت، به بازار اضافه میشوند، میزان افرادی که فارغ از این دو موضوع و به خاطر علاقه یا سودای کسب سود پا به این عرصه میگذارند را هم باید به این گروه اضافه کنیم، نتیجه آن حضور 60 تا 70 درصدی مردم در بازار سرمایه تا پایان سال است. شاید بخش قابلتوجهی از این افراد بعد از اولین معاملات یا یکی دو ماه تجربه سهامداری، بازار سرمایه را برای همیشه کنار بگذارند، اما شرایط بازار دیگر به شرایطی که چند صد هزار نفر جهت بازار را تعیین میکردند بازنمیگردد. فرقی ندارد شرایط اقتصادی کشور بهخصوص عرضه شرکتهای بزرگ و حمایت دولت به بازار عمق بخشیده باشد یا سودای کسب سودهای چند صددرصدی پای افراد زیادی را به بازار بازکرده باشد، شرایط بازار حالا متفاوت از آن چیزی است که در سال گذشته با آن وفق پیداکرده بود. حالا عصر جدید سرمایهگذاری آغازشده است.