آلودگی هوا سالهاست که پیچیده لای نفسهای اصفهانیها و همنشین آنهـا شده؛ فـرقش فقط این است که تابستانها ریزگردها به این کلانشهر قشونکشی میکنند و جان شهروندان را به لب میرسانند و زمستانها پدیده وارونگی هوا ابر سیاه را بالای سر آسمان شهر اصفهان فیکس میکند تا تکان نخورد و ذرات معلق را بر سر شهر بپاشد. حالا دیگر متهمان آلودگی هوای این کلانشهر را همه میشناسند و بهخوبی میدانند که وسایل حمل و نقل و صنایع و مازوتسوزی و… سلامت محیطزیست و شهروندان را نشانه گرفتهاند و تا به هدفشان هم نرسند، کوتاه نمیآیند؛ مقصرانی که هر کدامشان به دلیل کوتاهی دستگاهها و سرکشی از انجام وظایفی است که قانون هوای پاک، مصوب سال 1396 به عهده آنها گذاشته است. پُر بیراه نیست اگر بگوییم که قریب به اتفاق این دستگاهها شاید تا به الان یکبار هم نیم نگاهی به مفاد این قانون نیانداختهاند؛ چه برسد به اینکه بخواهند به آنها عمل کنند و به اجرایش پایبند باشند؛ البته اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم، باید بگوییم برخی از این دستگاهها بهصورت نصفونیمه به این وظایف عمل کردهاند. نمونهاش هم خود سازمان حفاظت از محیطزیست که بهعنوان یکی از متولیان اصلی در این حوزه بهشمار میرود و مدام انگشت انتقاد را به سمت سایر دستگاهها نشانه میگیرد و توپ آلودگی هوا را به زمین دیگران میاندازد؛ اما خودش از انجام وظایف تعیینشده کوتاهی میکند. همین چند روز پیش بود که سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس شورای اسلامی گفت که سازمان حفاظت محیطزیست بیش از 60 تکلیف در اجرای قانون هوای پاک داشته که کمتر از 10درصد تکالیف را انجام داده است! سؤال اساسی این است: وقتی دستگاهی که از مهمترین متولی حوزه رفعآلودگی است به وظایف خود عمل نمیکند و خیلی راحت از آن عبور میکند، چگونه میتوان از باقی دستگاههایی که حفاظت از محیط زیست شاید جایی در برنامهکاریشان نداشته نباشد، داشت؟ حقیقت این است که آلودگی هوا فرزند ناخلفی است که کسی گردنش نمیگیرد و امیدی به رفع یا بهبود آن هم نمیتوان داشت؛ حالا تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل!