دل که بی تاب می‌شود

در ورودی درِ دل من، صافی موجود هست که غیر تو را نمی‌پذیرد …دلم تو را طلب می‌کند …غیر تو را خوار می‌شمارد. آری واقعیت این‌گونه است حقیقتی به جز حسین (علیه السلام) حقیقتی فرومایه است…

تاریخ انتشار: 12:55 - سه شنبه 1402/05/24
مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه
دل که بی تاب می‌شود

به گزارش اصفهان زیبا؛ صدای رسایی به بلندی تاریخ، به روشنی خورشید و به عمق عشق به گوش می‌رسد…گوش‌هایم را تیز کرده‌ام… می‌خواهم صدایت را بشنوم چرا که صدای تو مرهم دل من است …صدای تو آفتاب فروزان زندگی‌ام است و رنگ بوی تو من را معطر کرده …جلوه تمام‌رخ حق در تو نمایان است …می‌دانی در زندگی‌ام چگونه هستی؟

همچون ستاره‌ای در آسمان تاریک، همچون ماه غرق در آرامش و مانند روزنه‌ای هستی که نه‌تنها عالم را درست و صحیح نشانم دادی، بلکه عصاره دنیا‌شناسی را هدیه‌ام کردی و یاد دادی رسم درست زندگی‌کردن را…

هنوز هم نمی‌دانم چه شد که عشق تو جوانه‌ای در دلم زد و چطور عاشقت شدم!!! نام تو آشناترین نام در بین نام‌های تمام عمر است … رفتار تو سرمشقی در سخت‌ترین لحظات عمر کوتاه من بوده است…حرف‌هایت همان محرک‌های عمل من است …با عشق به تو گام برداشته‌ام و سعی کرده‌ام دل خود را حرم امن تو قرار
دهم …

حرم امنی که وقتی بزرگواری چون حسین‌بن‌علی (علیه السلام) در آن قرار دارد، هر آنکس که می‌خواهد وارد شود باید اذن بگیرد …در ورودی درِ دل من، صافی موجود هست که غیر تو را نمی‌پذیرد …دلم تو را طلب می‌کند …غیر تو را خوار می‌شمارد. آری واقعیت این‌گونه است حقیقتی به جز حسین (علیه السلام) حقیقتی فرومایه است… حرف دل یا شاید درد‌دل باشد ولی می‌دانم می‌شنوی پس می‌گویم …

دلم برای حرمَت پر می‌کشد … وجودم محتاج هوای تازه بین‌الحرمین شده… دست‌هایم وابسته شش‌گوشه شده … وجودم التماست می‌کند… دلم تمنایت می‌کند … من را در آرامش صبح حرمت وارد کن…و تنها غروب کربلاست که….

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سه − یک =