به گزارش اصفهان زیبا؛ منطقه شمالغرب شهر اصفهان یکی از زیستگاههای کهن است که از گذشتههای دور، آبادی و قریههای بسیاری در آن قرار داشته است.این قریهها سالها بعد به شهر پیوستند و امروز بخشی از محلههای شهر اصفهان هستند و نامهای کهن آنها همچون رهنان، کوجان، بابوکان، لمجیر و… نشان از قدمت تاریخی آنها دارد.
منطقه شمالغرب اصفهان، روی کمربند سرتاسری سبز مزارع شمال شهر اصفهان قرار داشت و یکی از قطبهای بزرگ کشاورزی مرکز ایران بود. بسیاری از سیاحان و جهانگردان که در طول تاریخ به اصفهان سفر کردهاند و از آنها سفرنامهای به جای مانده، به این منطقه سرسبز و حاصلخیز شمال شهر اصفهان که بهنوعی محل ورود آنها به شهر اصفهان از سمت شمال کشور بوده است، اشاره کردهاند.
مادام دیولافوا فرانسوی که در دوران ناصرالدینشاه قاجار به ایران سفر کرد، باوجود خرابیهای بسیار که اصفهان پس از صفوی به خود دید، لحظه ورود خود به اصفهان را اینگونه شرح داده است: «شهر اصفهان یا حاکمنشین ایالت عراق در پایه این کوه سراشیب واقع و در بخار لاجوردیرنگ غرق شده است. محصول زیاد و اشجار بسیار مانند شنل سبزی آن را احاطه کرده است. برجهای بزرگ با کنگرهها و آجرها با موزاییک زینت یافته، از هر طرف در مزارع پراکنده هستند و کبوتران زیادی با سرعت دستهدسته بهطرف آنها میروند. اکنون به شهر زیبای اصفهان نزدیک شدیم؛ یعنی همان اصفهانی که نصف جهان و جزو زیباترین زیباییهای روی زمین است و در دنیا به درخت پرگل بهشتی معروف و ممدوح شعرای ایران است و همه مانند صنمی آن را میپرستند. در اطراف جاده، محصول فراوان فرش زمردینی روی زمین گسترانیده و مانند بهار دائمی چنان این ناحیه را زینت داده که گویی رشک بهشت برین است. هوا از بوی گلهای زیاد کاملا معطر شده و مایه سرور و وجد و نشاط است. نهرهای آب صاف مانند چشمههای حیاتبخش در جریان هستند. اصفهان تصوری است از بهشت برین. باری از چند دهکده گذشتیم و در میان مزارعی افتادیم که خربزه و هندوانه زیاد روی آنها را پوشیده بودند. زمین سیاه و مرطوب بود و هنوز آثاری از آبیاری داشت. آب در جویبارها زمزمهکنان از میان مزارع ذرتهای خوشهدار میگذشت و سواحل سرسبز رود نیل و باغهای قشنگ مصر علیا را به خاطر میآورد.»
یکی از این قریههای شمالغربی اصفهان، قریه کوجان بود. وجهتسمیه آن «کی+او+جان» بود؛ یعنی جایی که قنات و آب فراوان دارد. کوجان بیشهزاری سرسبز و حاصلخیز بود که بیشتر زمینهای آن برای کشت سیفیهایی همچون خیار و گوجه و خربزه به کار میرفت. نقل شده است، زمانی ظلالسلطان، حاکم اصفهان، به آنجا دعوت میشود و از آن محله، خوشش میآید و بزرگان چند باغ را پیشکش او میکنند. اکنون این باغها به اسم باغ شازده و باغ سلطانی و محله مسعودیه معروف هستند.
این قریه تا دهه پنجاه شمسی یکی از مراکز کشاورزی و در چهارکیلومتری شهر اصفهان بود. در 1353 تعداد80 فروند هواپیمای جنگنده تامکت F-14 از آمریکا خریداری شد؛ اما نیروی هوایی ارتش ایران قادر به عملیاتیکردن آنها بدون آموزش قبلی نبود؛ بنابراین مقرر شد شرکت مهندسی هواپیمایی گرومن یک تیم بزرگ از کارمندان آمریکایی برای آموزش خلبانان و آموزش تکنسینها به ایران بیاورد.
شرکت گرومن برای تشویق کارمندان و خانوادههایشان بهمنظور کار و زندگی در اصفهان تصمیم گرفت یک شهر کاملا جدید به سبک آمریکایی برای اسکان آنها بسازد. در 1354 «شهرک خانه اصفهان» ساخته و سریعا مسکونی شد. اولین مجموعه از این پروژه «شهرک نیروی هوایی» نام داشت که قرار بود 100 خانواده آمریکایی تا پایان دوره آموزش در آن ساکن شوند؛ سپس منازل جهت اسکان به خانوادههای ارتشی ایران تحویل شود. بعدتر خانههای بیشتری نیز ساخته شد و محله خانه اصفهان «رنگ زندگی به سبک آمریکایی» به خود گرفت.
چمنهای خانگی که نمادی از سبک زندگی آمریکایی است و پرچینهای کمارتفاعی که چمنها را از یکدیگر جدا میکرد، صحنه انجام فعالیتهای خانوادگی، از مینیگلف تا باربیکیو بود. منازل خانه اصفهان بهصورت مجموعههای دوازدهتایی در یک بنبست طراحیشده بودند. هر خانه دارای دو واحد بهصورت دوبلکس با اتاق کودکان در پشت و اتاق نشیمن و اتاقخواب اصلی در جلو، با پنجرههای مرتفع تا سقف و رو به خیابان بود.
بچهها از بنبست مشترک بهعنوان زمینبازی استفاده میکردند؛ جایی که میتوانستند توپبازی و دوچرخهسواری کرده یا بدمینتون بازی کنند؛ درضمن محوطه چمن اتاقهای نشیمن را به بنبست متصل میکردند؛ بنابراین، زمینبازی کودکان همیشه در محدوده دید والدین قرار داشت. فضاهای داخلی مجهز به اثاثیه استانداردی بود که مطابق با سبک زندگی آمریکایی در اواسط دهه 1970 وجود داشت.
با وقوع انقلاب اسلامی پروژه نیروی هوایی گرومن نیمهکاره ماند و منازل در اختیار ارتش و دولت ایران قرار گرفت و محل سکونت کارکنان نیروی هوایی شد؛ همچنین با شروع جنگ ایران و عراق بسیاری از خانوادههای آسیبدیده خوزستانی به این منطقه مهاجرت کردند. به دلیل تفاوت فرهنگ ایرانی با معماری شهرک و سبک زندگی آمریکایی، تغییراتی در ساختار این محله ایجاد و منازل و معابر، محصورتر و خصوصیتر شد. بنبستها کوچه شده و پرچینها به دیوار تبدیل شدند و زمینهای چمن جای خود را به باغچههای درختان سرو و کاج دادند.
در طول سالهای اخیر بسیاری از خانههای اولیه خانه اصفهان تخریب شدند و در معرض ساختوساز قرار گرفتند و این منطقه رنگی متفاوت از ماهیت اولیه خود گرفت. تنها شهرک نیروی هوایی تا حدودی به همان شکل و معماری اولیه باقی بود؛ تا اینکه در 1397 خبرهایی مبنی بر ایجاد ترکها و فرونشستهایی در این منطقه از اصفهان به گوش رسید و اینکه شهرک نیروی هوایی به دلیل بروز خشکسالی و پدیده شوم فرونشست شهر اصفهان خالی از سکنه شده است.
همزمان با ساخت خانه اصفهان در 1353 در همسایگی این شهرک، پروژه دیگری نیز درنظر گرفته شد. مهندس محمدقلی ملکپور پس از دريافت مدرک مهندسی معماری و شهرسازی از آلمان، شركت ام-جی-ام را كه مخفف حروف نام و نامخانوادگی خودش بود در اصفهان تأسیس كرد و سه ميليون مترمربع انواع پروژههای ساختمانی را در ايران انجام داد كه بزرگترین آنها ملکشهر اصفهان بود؛ شهرکی که نام آن برگرفته از نامخانوادگی خود مهندس ملکپور بود.
در تابستان 1356 گروهی از معماران بینالمللی و برنامهريزان امور شهری ضمن بازديد از ايران، ملکشهر را بهعنوان يک پروژه موفق و بهثمررسيده مورد تشويق قرار دادند.
ملکشهر در دهه ۱۳۶۰ به دلیل مزیتهای زیرساختی و دسترسی به مراکز تجاری و خدماتی بهسرعت رشد کرد و به یکی از پرجمعیتترین محلههای شهر تبدیل شد. هرچند محلههای خانه اصفهان و ملکشهر قدمتی کوتاه و تاریخی پرفرازونشیب داشتهاند، در کمتر از چهار دهه به یکی از مناطق پرتردد، پرجمعیت و پررونق شهر تبدیل شده و از محلههای مشهور و بزرگ شهر اصفهان شدند.
در سالهای اخیر به دلیل قطع تداوم جریان دائمی رودخانه زایندهرود، شهر اصفهان به یکی از شهرهای صدرنشین بیشترین فرونشست زمین در جهان تبدیلشده که در این میان، زنگ خطر هشدار برای کمربند سرسبز و پربار قدیم شمال شهر اصفهان بهعنوان پرخطرترین نقاط شهر به صدا درآمده است؛ شهری که در طول تاریخ یکی از برخوردارترین منابع زیستی و حیاتی را داشت؛آنطور که ناصرخسرو قبادیانی حدود هزار سال قبل در وصف آن چنین نوشت: «اصفهان شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فروبرند، آبی سرد و خوش بیرون آید» و حتی تا همین چند سال قبل در بسیاری از مناطق شهر در هنگام گودبرداری پروژههای ساختمانی، آبافتادگی به دلیل سطح بالای آبهای زیرزمینی یکی از پدیدههای شایع بود؛ اما متأسفانه با مدیریتهای غیراصولی منابع آبی به چنین وضعی رسیده که در معرض خطر متروکهشدن قرار گرفته است.
مایه تأسف است، کشور ما که از هزاران سال قبل در امر مدیریت آب سرآمد جهان بود و در همین شهر اصفهان علاوه بر تخصیص و تقسیم آب بهوسیله مادیها، سطح آبهای زیرزمینی شهر نیز از طریق سدکردن پل خواجو تنظیم میشد و مایه شگفتی جهانیان بود، اکنون به یکی از ضعیفترین و پرتنشترین مناطق آبی جهان تبدیل شده است. علیهذا، پدیده فرونشست در میان محلههای شهر اصفهان، بیش از همه در منطقه خانه اصفهان و ملکشهر ظهور پیداکرده و تخریبهای پیشآمده در آنجا خبرساز شده است.
با ادامه روند فعلی و خشکیهای مداوم و ازدسترفتن نفوذپذیری زمین، تعداد ترکهای دهشتبار بر زمین و درودیوار روزبهروز بیشتر میشود و خطر متروکشدن دیگر مناطق همچون شهرک نیروی هوایی دور از انتظار نیست.
سزاوار نیست منطقهای که هزاران سال آباد و در امر کشاورزی پیشرو بود، منطقهای که در دوران معاصر به یکی از مدرنترین و زیباترین محلههای شهر اصفهان تبدیل شد، به چنین سرنوشت نامیمونی دچار شود.