به گزارش اصفهان زیبا؛ امسال هم مثل دوسال قبل با خانواده راهی مسیر کربلا شدیم و مثل همیشه میگویم این سفر، آنهم خانوادگی، تفاوت و لذت دیگری دارد. همانطوری که اباعبدالله(ع) با اهلبیتش راهی کربلا شد و این خانوادگیراهیشدنها سِرّ بزرگی دارد. امسال هم مثل سالهای پیش عمودها را یکییکی با کالسکه پسرم پشت سر میگذاشتیم و در حال و هوای خودم بودم که یکی از موکبدارها داد زد: «البطیخ، البطیخ!»
تا به حال چنین کلمهای را نشنیده بودم. سرم را از روی کنجکاوی چرخاندم که ببینم چه چیزی را به زائران تعارف میکند. دیدم پسر موکبدار عراقی سینی هندوانه را روی سرش گذاشته و نشسته بود وسط مسیر …
گرمای هوا بهقدری عطشم را زیاد کرده بود که دلم بیش از یک قاچ میخواست. نهفقط من؛ هرکس که به سمت سینی میرفت سهچهارقاچ به دست داشت. قاچهای هندوانه شتریشکل بودند. درست مثل بچگی که برایشان ذوق میکردم، این بار هم حال دلم خوش شد. هندوانهها شتری بودند؛ اما شکل هندسیاش کمی با آن دوران فرق میکرد؛ شبیه مثلث بود؛ مثلثی قرمز با دانههای سیاه که روی آنجا خوش کرده بودند.
در گیرودار قاچ هندوانه بودم که تصویرش برایم یادآور تصاویر دیگری شد. یادم افتاد جایی نوشته بود هندوانه سی سال است که به نماد فلسطینیها تبدیل شده. ترکیب رنگ قرمز، سبز، مشکی و سفید هندوانه درست مثل ترکیب رنگ پرچم فلسطین است. ذهنم درگیر فلسطین و مردم غزه بود که چشمم افتاد به تصاویر شهدایی که روی هر عمود نصب شده بود.
بهخاطر علاقهای که به طرحهای گرافیکی دارم، خیلی زود توجهم را جلب کرد. عکس هر شهید را روی یک چفیه فلسطینی مونتاژ کرده بودند و نماد مثلث قرمز را هم زیر عکس هنرمندانه جای داده بودند. همیشه تصاویر فرماندهان شهید مقاومت را نصب میکردند.این بار اما بین این فرماندهان چشمم به عکس حاجقاسم و ابومهدی افتاد. باورم نمیشد عکس شهیدهنیه را هم زده بودند!
تابهحال ندیده بودم که شیعه اینقدر یک نفر از اهل تسنن را بزرگ و گرامی بدارد و تصویرش را در بالاترین نقطه مسیر نصب کند. بهراستی که این روزها زمانه پیوند تاریخی است؛ وقتی سردار سلیمانی در عراق شهید میشود، اسماعیل هنیه در ایران و سردار زاهدی در سوریه، یعنی جهان اسلام همه با هم، همقسم شدهاند برای شکست و نابودی شیطان بزرگ .
همچنان که خیره شده بودم به عکس اسماعیل هنیه جوانک عربی به شانهام زد و گفت: « روه، روه.» به گمانم میخواست بگوید چرا وسط جاده خشکت زده و برو.
کمی که دورتر شد، کاروانی را دیدم که بر کولههایشان پرچمهای متحدالشکلی از فلسطین را آویزان کردهاند. وسط پرچمها و روی خط سفیدش نوشته بود «کربلا طریق الاقصی» پرچم کاروانها از قدیم معرف اهل کاروان بوده؛ طوری که اگر از دور چشمت به پرچمشان خورد اسمورسمشان را بفهمی. اسمورسم این کاروان هم از شعار پرچمهایشان مشخص بود: «راه قدس از کربلا میگذرد»؛ شعاری که از زمان دفاع مقدس زمزمه تمام رزمندگان بود و امروز انگیزه ما در مشایه برای آزادی قدس.
اربعین حسین این حس را القا میکند که وجدان ما باید به سمت غزه و رفح بچرخد تا به تمام جهان یادآوری کند که خون مردم بیگناه در فلسطین بر بمبهای آمریکایی و جنایات صهیونیستی پیروز خواهد شد؛ درست همانطور که خون امام حسین (ع) بر شمشیرهای اموی پیروز شد.
اربعین امسال بوی غزه و حمایت از آن و برائت از رژیم صهیونیستی را میداد. این همایش جهانی امروز به آوردگاه شعور و اشتیاق و حماسه و احساس درباره مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم تبدیل شده و زغال گداخته وقایع غزه را در دلهایمان با نسیم اربعین شعلهورتر کرده است. باشد که به آتش خشم و انتقاممان یخهای غیبت، بین ما و امام آب و ظهور نزدیکتر شود.