ظرفیت‌های نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان در اصفهان، نیازمند چیست؟

توسعه دانش‌بنیان؛ در انتظار نیمه گمشده نهادمندی

بیش از دو دهه است که اصفهان جزو استان‌هایی تعریف شده که محوریت توسعه آن رویکرد گردشگری و دانش‌بنیان است …

تاریخ انتشار: 10:12 - شنبه 1403/06/17
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
توسعه دانش‌بنیان؛ در انتظار نیمه گمشده نهادمندی

به گزارش اصفهان زیبا؛ بیش از دو دهه است که اصفهان جزو استان‌هایی تعریف شده که محوریت توسعه آن رویکرد گردشگری و دانش‌بنیان است؛ بنابراین سیاست‌گذاری در جهت توسعه دانش‌بنیان و تبدیل اصفهان به قطب دانش‌بنیان در کشور و منطقه باید به‌عنوان یکی از محورهای اصلی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی این استان در نظر گرفته شود. با این‌حال و به‌رغم گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان و شهرک‌های علمی‌تحقیقاتی در سطح استان اصفهان، هنوز برنامه و طرح جامعی در این حوزه تدوین نشده و معضلات و مسائل، اهداف و چشم‌انداز و همچنین راهبرد عملی جهت رسیدن به افق موردانتظار برای اصفهان، شناسایی و احصا نشده است.

به نظر می‌رسد یکی از جنبه‌های اصلی توسعه دانش‌بنیان در استان اصفهان، «توسعه شهری دانش‌بنیان» باشد. توسعه شهری دانش‌بنیان رهیافت و رویکردی جدید است که در دهه‌های اخیر مطرح شده و از این مقوله به‌عنوان محور توسعه در شهرها یاد می‌شود. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های شهر دانش‌بنیان، داشتن محیطی خلاق و مکانیسم اجتماعی و نهادی پویا برای خلق دانش است.

یکی از دلایلی که تاکنون برنامه جامعی برای توسعه دانش‌بنیان در اصفهان تدوین نشده، می‌تواند این باشد که وضعیت نهادمندی در اصفهان به میزان ظرفیت نهادی که شهر و استان اصفهان دارد، پیشرفت نداشته است. در این راستا پژوهشی با عنوان «تحلیل ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان» توسط مصطفی دهقانی انجام شده که در آن در پی شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان در اصفهان است.

نویسنده در این مقاله از زبان اندیشمندان مختلف، ابعاد گوناگون ظرفیت نهادی را موردبررسی و مطالعه قرار می‌دهد و نهایتا شاخص‌های منابع دانش، منابع ارتباطی و توانایی بسیج‌کردن را به‌عنوان ابعاد سه‌گانه ظرفیت نهادی لازم و مخصوص اصفهان بیان می‌کند. این نویسنده در ادامه پژوهش خود به این یافته دست پیدا می‌کند که در شهر اصفهان هشت عامل وجود دارد که می‌تواند ظرفیت نهادی اصفهان را بر اساس معیارهای سه‌گانه‌ای که گفته شد، تحت تأثیر قرار دهد.

هشت عامل ظرفیت نهادی

از بین این هشت عامل، «محیط مشوق و حمایتگر تولید و استفاده از دانش» که به مواردی همچون تشویق به استفاده از دانش، استقبال از ایده‌های جدید و آموزش مهارت‌های تجربی و سنتی خاص شهر اصفهان مربوط است، بیشترین درصد را در ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان دارد.

عامل دومی که توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان به آن بستگی دارد و از آن اثر می‌پذیرد، «آسایش و امنیت شغلی» است که عواملی مثل امنیت شغلی، آسایش روانی، الزام قانونی برای همکاری و تناسب تخصص و مهارت افراد با شغلشان ذیل این دسته تعریف می‌شوند.

عامل سوم اثرگذار بر ظرفیت نهادی توسعه دانش‌بنیان شهر اصفهان، «آمادگی و قدرت اقتصادی کنشگران» است. این عامل نیز به قدرت مالی کنشگران، آمادگی بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های نوین و خاص و امکان ایجاد گروه‌ها و نهادهای جدید وابسته است.

عامل چهارم، «فضای شهری مناسب برای حضور و گفت‌وگوی افراد» است. این عامل به زیرعامل‌هایی مثل کیفیت فضای کالبدی شهر برای گفت‌وگو و انتقال تجربیات، مدارا و تحمل اجتماعی برای حضور افراد خلاق غریبه و میزان فضاهای شهری مناسب برای گفت‌وگوی افراد وابسته است.

«اراده سیاسی و مدیریت راهبردی» عامل بعدی است که مواردی مثل توانایی مدیریت شهری در رهبری و بسیج عمومی، نگاه برنامه‌ریزی راهبردی بلندمدت و اراده سیاسی و مسئولیت‌پذیری روی آن اثرگذاری دارد و برای آن تعیین‌کننده است.

عامل ششم و هفتم اثرگذار بر توسعه شهری دانش‌بنیان، به ترتیب «مشارکت کنشگران با یکدیگر» و «روابط همکاری با مدیران» است. بر این دو عامل نیز مواردی همچون روابط کاری در شهر، ثبات روابط همکاری با تغییر مدیریت یا تغییر سیاسی اثرگذار هستند.

در ادامه پژوهش، نویسنده با بررسی و اندازه‌گیری کیفی هر یک از هشت عامل ظرفیت نهادی، بیان می‌کند ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارد؛ به‌گونه‌ای که «قدرت اقتصادی کنشگران» که بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده، از مجموع 100 امتیاز، کمتر از 50 امتیاز گرفته است. دراین‌بین، «فضای شهری مناسب برای حضور و گفت‌وگوی افراد» نامناسب‌ترین عامل از بین عوامل یاد شده است.

در پایان نویسنده، نتیجه می‌گیرد که به‌ دلیل عدم اراده سیاسی کافی و بینش راهبردی عمیق برای تحقق توسعه شهری دانش‌بنیان، کنشگران به‌ویژه مدیران، اعتماد کمتری به همدیگر دارند و در نتیجه تمایل به همکاری در چنین شرایطی کاهش پیدا می‌کند. به‌تبع این وضعیت، محیط مشوق و حمایتگر تولید و استفاده از دانش، شامل زیرساخت‌های سخت و نرم، را ایجاد نخواهد شد.

شهرداری، شورای شهر و استانداری؛ ذی‌نفعان اصلی اصفهان

از بین عواملی که بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش‌بنیان اثرگذار است اراده سیاسی کنشگران، مشارکت آن‌ها با یکدیگر و همکاری با مدیران جزو عواملی است که نشان می‌دهد کنشگران و ذی‌نفعان اثرگذاری بسیاری در تحقق توسعه شهری دانش‌بنیان دارند. بر همین اساس تحلیل وضعیت و قدرت اثرگذاری آن‌ها بر شهر مهم است.

در همین راستان و در مقاله دیگری با عنوان «تحلیل ذی‌نفعان توسعه شهری دانش‌بنیان» که توسط مصطفی دهقانی، دکتری شهرسازی دانشگاه تهران، نوشته شده، نویسنده سعی کرده ‌ذی‌نفعان ‌کلیدی را ‌برای ‌تقویت ‌اعتماد ‌و‌ همکاری ‌شبکه روابط ‌بین ‌آن‌ها برای توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان شناسایی و تحلیل کند.

او معتقد است شهر اصفهان 14 ذی‌نفع کلیدی دارد که استانداری اصفهان، اداره کل راه و شهرسازی، اداره‌کل میراث فرهنگی و گردشگری، اداره کل فرهنگ و ارشاد، سازمان برنامه و بودجه، مخابرات استان اصفهان، شورای شهر اصفهان و شهرداری اصفهان جزو ذی‌نفعان اول این شهر محسوب می‌شوند.

در این پژوهش تک‌تک ذی‌نفعان از نظر میزان و نوع قدرت و منافع ارزیابی شدند و موقعیتشان معلوم شد. باتوجه به آنچه در مقاله مذکور آمده است، ما جایگاه و وضعیت سه نهاد استانداری، شورای شهر و شهرداری را بررسی می‌کنیم. از دیدگاه نویسنده، استانداری اصفهان از نظر قانونی (اختیارات و ابزارهای رسمی قانون‌گذاری)، قدرت سیاسی (نفوذ، روابط و رسانه‌ها)، قدرت اجتماعی (مشروعیت، اعتبار و شهرت)، منافع اعتباری (مشروعیت و حمایت اجتماعی)، منافع سیاسی (حمایت سیاسی بالادست) و منافع عملکردی (دستیابی به اهداف و مأموریت‌ها) قدرت و منافع زیادی دارد. به‌طورمشابه، شورای شهر نیز از نظر قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت اجتماعی، منافع اعتباری، منافع سیاسی و منافع عملکردی دارای قدرت و اثرگذاری زیادی در توسعه شهری دانش‌بنیان است؛ درحالی‌که شهرداری اصفهان فقط از نظر میزان قدرت اقتصادی، میزان منافع اعتباری و منافع عملکردی، در این توسعه تأثیر دارد.

بر اساس یافته‌های پژوهش، استانداری اصفهان می‌تواند در زمینه اصلاح ضوابط و مقررات فعالیت‌های دانش‌بنیان و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای آن، تضمین‌های مالی و سرمایه‌گذاری، افزایش ظرفیت مدیریت بحران، کاهش تضادهای بین‌سازمانی و افزایش در یکپارچگی‌های سیاست‌گذارانه، افزایش مشارکت شهروندان و افزایش انسجام اجتماعی اعمال قدرت کند تا بر توسعه شهری دانش‌بنیان اثرگذار باشد.

در این مقاله به نقش سیاست‌گذارانه شورای شهر هم اشاره و بیان شده است که می‌تواند در زمینه‌های اصلاح ضوابط و مقررات بازدارنده کسب‌وکار دانش‌بنیان و تأمین نیازهای اطلاعاتی و مدیریت دانش برای سیاست‌گذاران توسعه شهری و تضمین‌های مالی برای سرمایه‌گذاری اعمال قدرت کند.

علاوه بر این، شورای شهر در زمینه دیپلماسی شهری نیز می‌تواند فعالیت گسترده‌ای داشته باشد و از این منظر، تجارب شهرهای دیگر جهان را در زمینه توسعه شهری دانش‌بنیان در شهری مثل اصفهان به اشتراک بگذارد. اضافه بر این، شورای شهر به‌طور مستقیم می‌تواند بر اجرای طرح‌های توسعه شهری نظارت داشته باشد و از این طریق مسائل و مشکلات شهروندان را رصد و حل کند و در ادامه نیز با رصد خود طرح‌ها، می‌تواند هزینه‌های تهیه طرح‌ها را کاهش دهد.

در این پژوهش همچنین آمده است که شهرداری باید توسعه شهر دانش را به‌عنوان راهبرد کلیدی در برنامه راهبردی شهر و سند توسعه چشم‌انداز شهری در نظر بگیرد، بانک داده و مطالعات شهری را ایجاد کند و خدمات الکترونیک را گسترش دهد، سرانه‌هایی برای استقرار شرکت‌های دانش‌بنیان در شهر تعیین و فضای شهر را برای حضور طبقه نوآور و خلاق مناسب‌تر کند، دیپلماسی شهری را گسترش دهد، کیفیت محیطی شهر اصفهان و تاب‌آوری آن در برابر بحران را افزایش دهد و برای جذب سرمایه‌گذاران و گردشگران و دانشگران خارجی تلاش کند. این موارد نیز جزو حوزه‌هایی است که شهرداری از طریق آن می‌تواند در توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان اعمال قدرت کند.

نویسنده در قسمت نتیجه‌گیری با بیان اینکه مهم‌ترین چالش رویارویی تحقق شهرهای دانش، ضعف حکمروایی و چارچوب‌های نهادی ناکارآمد، پایین‌بودن ظرفیت نهادی و همکاری ضعیف ذی‌نفعان توسعه شهری دانش‌بنیان اصفهان و اعتماد پایین بین آن‌هاست، ادامه می‌دهد که ظرفیت‌سازی و تقویت اعتماد و همکاری و انسجام شبکه روابط ذی‌نفعان اصلی شهر دانش، ابزاری مناسب برای تغییرات پارادایمی به‌سوی توسعه شهری دانش‌بنیان محسوب می‌شود.

گفتمان معنابخش نهادمندی

نهادمندشدن ظرفیت‌ها نیازمند ساختاری منسجم است که رفتارهای سازمانی و اهداف سیاست‌گذارانه در آن تبدیل به نهاد شوند. این ساختارها نیز فقط از طریق قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری در نهادهای بالادست سازمان ایجاد می‌شوند. بر اساس یافته‌های پژوهش، دو ذی‌نفع اصلی شهر اصفهان، یعنی شورای شهر و استانداری، بیشترین تأثیر را روی اصلاح ضوابط و ایجاد ساختارها و تأمین زیرساخت‌ها و تعیین اهداف دارند؛ اما نوک پیکان شهرداری است که با قدرت اقتصادی خود خواهد توانست اهداف را تأمین کند.

نکته مشخص در این پژوهش این است که قرارگرفتن سایر سازمان‌ها و ادارات در کنار هم به‌عنوان ذی‌نفعان توسعه شهری دانش‌بنیان حکایت از این دارد که شهر اصفهان نیاز به گفتمان معنابخش برای یکپارچه‌کردن همه این نهادها ذیل یک معنا و محور مشترک دارد. این، نیمه گمشده همه نهادهایی است که بخشی از توسعه‌مندی شهر اصفهان به آن‌ها وابسته است که شهرداری نیز یکی از آن‌هاست.

شهرداری یکی از سازمان‌هایی است که به نسبت سازمان‌های دیگر، قدرت اقتصادی بیشتری دارد؛ بنابراین از نظر فعالیت‌های عمرانی و پروژه‌های اجرایی در شهر قدرت تعیین‌کنندگی زیادتری دارد؛ به همین دلیل جدای از بحث سیاست‌گذاری که بیشتر منوط به مقررات بالادستی در شورا و استانداری است، می‌تواند تعیین‌کنندگی اقتصادی خود را در راستای توسعه زیرساخت‌های دانش‌بنیان به کار گیرد. اما استفاده از این ظرفیت اقتصادی در راستای تهیه و اجرای طرح جامع دانش‌بنیان نیازمند گفتمانی است که این ظرفیت را در کنار سایر ظرفیت‌های نهادی و سازمانی استان همچون یک کل یکپارچه قرار دهد تا این سیستم واحد، خروجی‌های هم‌افزا و هم‌راستا داشته باشند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

هفده − 8 =