به گزارش اصفهان زیبا؛ از زمانی که سردار شهید سلیمانی به نیروی قدس سپاه پاسداران رفت تا زمانی که اسم او بر زبانها افتاد، بیش از ۱۵ سال گذشت و این فرد، برای بسیاری از ایرانیها گمنام، ولی برای بسیاری از دشمنان نامآور بود. او کسی بود که ساختار نظامی در حزب الله را تغییر داد، به واسطه او جنوب لبنان آزاد شد، در جنگ ۳۳ روزه، او به صورت میدانی، در جنگ حضور داشت. اما باز هم کسی او را نمیشناخت. با این حال او بود که سنگر به سنگر، جبههها را فتح کرد و جلو رفت.
زمانی یکی از سناتورهای آمریکایی در یک تریبون رسمی با تاکید بر اینکه باید سلیمانی را بکشیم، گفت هرجایی که پا میگذاریم، او زودتر از ما آنجا را فتح کرده است. قائله داعش که به راه افتاد، باز هم کسی او را نمیشناخت. اما مردم میدانستند که این سربازان ایرانی بودند که نگذاشتند سامرا و کربلا و نجف و حتی اربیل کردستان عراق سقوط کند.
اما رفته رفته اسم قاسم سلیمانی بر زبانها افتاد و بیش از قبل عکسها و صحبتهای او بین مردم و در شبکههای اجتماعی پخش شد. اما چرا قاسم سلیمانی، یک فرد نظامی و امنیتی رده بالا که بیش از ۱۵ سال چراغ خاموش و به دور از کار رسانهای فعالیت میکرد، در عرض یکی دو سال، بعد رسانهای پیدا کرد؟
با پاسخ به این سوال است که میفهمیم چرا باید یاد حاج قاسم را امروز نیز زنده نگه داریم. او برای بسیاری از مردم، خاطره دوران از دست رفته بود و در یک کلام، اسطوره بود؛ اسطورهای که از نظر دشمنان ،نباید در ذهن مردم ماندگار بماند.
شخصیت قاسم سلیمانی همه مولفههای اسطوره شدن را داشت: از چهره و چشمان نافذ و بلاغت در کلام گرفته تا شجاعت در میدان و حضور بیآلایش و ساده در جامعه خود، از مردمداری و آغوش باز بر روی همه تا خشم و غضب بر هر آنچه ضد ایرانی است، حتی معنویت حاج قاسم هم تکرار نشدنی بود وقتی که از مستمعان خود در یک سخنرانی استشهاد گرفت که او را چگونه آدمی یاد میکنند.
جمع بین صلابت، شجاعت، رحم، مهربانی، اشکها و لبخندهای او، قاسم سلیمانی را به اسطورهای تکرار نشدنی و البته قابل درک در ذهن مردم ایران تبدیل کرد؛ اسطورهای که برگردان شخصیتهای تاریخی همچون مالک اشتر و عمار یاسر بود.
در نظر دشمنان، این شخصیت که اکنون به یک کاریزما تبدیل شده و چیزی را در چشم مردم زنده کرده که آنها فقط از کتب تاریخی آن را خوانده یا از زبان علمای دینی شنیده بودند، باید شکسته شود و اولین راه آن این است که از بستری که مردم هر روز در آن حضور دارند، رانده شود. به همین دلیل است که ما به عنوان یک رسانه، وظیفه داریم تا حتی به قیمت بعضی از خطرات، در زمانی که بمباران رسانهای میخواهد عکسی از او نباشد، عکس او را بالا ببریم. اصطلاحاً میخواهیم یاد او را زنده نگه داریم، ولی در حقیقت میخواهیم بگوییم با یاد او، این ما هستیم که زندهایم و هنوز نمردهایم.