
در بیشتر کتابهای مهم تاریخ هنر، تعداد هنرمندان زن، در مقایسه با هنرمندان مرد، ناچیز و انگشتشمار است و تاریخنگاران هنر وقتی درباره مفاهیمی مانند هنرمند، نابغه و استاد حرف میزنند، بهصورت پیشفرض منظورشان مردان است. در کتاب تاریخ هنر ارنست گامبریچ که شاید معروفترین کتاب تاریخ هنر باشد، بهندرت به نام زنان برمیخوریم و تحولات و آفرینشهای هنری بهصورت دست و دلبازانهای به مردان اختصاص یافته است. در دوران معاصر، بهرغم موفقیتهای چشمگیر زنان در استیفای حقوق خود، همچنان ردپای تبعیضهای مختلف جنسیتی در نهادها، فضاها و تاریخنگاریهای هنری بهوفور به چشم میخورد.













در ماههایی که گذشت، میلیاردها انسان گسست از زندگی پیشین و سازماندهی مجدد زندگی اجتماعی خود را تجربه و تمرین کردند. ما زندگی روزمرهمان را برای رسیدن به اهداف مشخص، تقسیمبندی میکنیم و از خلال آن میدانیم که چه مقدار زمان با چه کسانی خواهیم گذراند. این دقیقا یک عمل اجتماعی است. سازوکارهای اجتماعی کلیدی زندگی هرروزهمان منجمله خانه، محیط کار و سازمانهای آموزشی همگی در این تقسیمبندیها جای میگیرند. یکی از سؤالاتی که شاید این روزها مهم باشد، این است که آیا از خلال این بحران، مکان، فضا و زمان دیگر همان معنای سابق را میدهند؟ در شرایط عادی، فضاهای عمومیای وجود دارند که برای همه در دسترساند تا اوقات فراغتشان را بگذرانند، دیگران را ملاقات کنند، رفتوآمد کنند یا زندگیشان را برنامهریزی کنند. مکانهایی همچون پارکها، زمینهای بازی، کافهها و خانه. درواقع ما در شرایط معمولی، میان فضاهایمان و میان زمانهایمان مرزبندی مشخصی داریم. در جای مشخص و زمان مشخص کار مشخصی انجام میدهیم.













«امبرتو اکو» یکی از نمادهای فلسفه پاپ در قرن بیستم است. موافقانش او را یک روشنفکر همهکاره مینامیدند و منتقدانش به او لقب فیلسوف تلویزیونی داده بودند. او در زمینههای مختلفی فعالیت میکرد: رمان مینوشت، در حوزه نقد سینمایی و ادبی قلم میزد، در باب فلسفه نظر میداد و مقالههای سیاسی و اجتماعی تألیف میکرد. نوشتههای او بااینکه ازلحاظ نظری و فلسفی عمق و جدیت چندانی ندارد، اما به خاطر در برگفتن دایره وسیعی از مسائل بشری میتواند برای مخاطبان جذاب و مهیج باشد.













به نظر فوکو، دولت تنها نهادی است که در آن قدرت در شکل نهایی خود مشاهده میشود؛ درحالیکه قدرت عمیقا ریشه در روابط جامعه دارد و میتوان آن را در تمامی عرصههای اجتماع و روابط (حتی عاشقانه) پیدا کرد. به همین دلیل نباید منشأ روابط قدرت را در نهادها جست، زیرا باعث توضیح قدرت به دست قدرت میشود و روابط قدرت را صرفا به اشکال قانونی یا مبتنی بر اجبار، محدود میکند. قدرت ریشه در تاروپود جامعه دارد. قدرت در تمام جامعه جاری است و نقشی مستقیما مولد ایفا میکند.













حتما در زندگی روزمره برای شما هم اتفاق افتاده که با دوستی بر سر نامگذاری موضوعی اختلافنظر داشتهاید؛ یعنی او میگفته که «این یک فاجعه است» ولی شما آن را یک «حادثه» خواندهاید. شما سعی کردید دوستتان را راضی کنید که این اتفاق را یک حادثه صرف بداند، ولی او در مقابل پافشاری کرده که […]













پس از کشته شدن جورج فلوید و تظاهرات گسترده مردم آمریکا علیه نژادپرستی در ماههای اخیر، «سیاه»بودن اهمیت دوچندانی یافته است؛ رنگی که در طول تاریخ در میان طیف گستردهای از رنگهای دیگر، عنوان شومترین، حیوانیترین، خطرناکترین و ترسناکترین رنگ را به خود اختصاص داده است. سیاهی برای بیشتر مردم نماد فقدان تمام چیزهای زیبا […]













هنگامیکه در حوزه علوم اجتماعی از قدرت صحبت میشود، فوکو یکی از اولین اسمهایی است که به خاطر میآید. این تداعی تنها به دلیل صحبت از قدرت یا تحلیل آن نیست، بلکه به این قضیه بازمیگردد که فوکو نگاهی متفاوت از پیشینیان به مفهوم قدرت دارد؛ نگاهی پیچیده که شامل عرصههای گوناگون میشود. قدرت در […]













از دهه 1950 میلادی، نظریههای فرهنگی در پی آن شدند تا ورود فرهنگ را به عرصههایی که تا پیش از آن چندان به نظر افراد مهم و تأثیرگذار نبود، تبیین کنند. در چنین برههای که ادعاهای پرزرقوبرق مدرنیته در باب نهتنها فرهنگ، بلکه در ارائه کلان روایتهای مدعی اصلاح -که در پی توصیف جهان آکنده […]













صدرالمتالهین حکیم خانهبهدوشی بود که به جرم آزادگی روح و فکر مجبور شد از پایتخت و پایتختنشینان روی گرداند. او آثار فلسفی متفکرانی چون سقراط و فلاسفه هم عصر او، افلاطون، ارسطو و شاگردانش و همچنین دانشمندانی چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را دقیقا بررسی کرد و موارد ضعف آنها را باز شناخت […]













مارتین بوبر فیلسوف، متفکر دینی، فعال سیاسی و آموزگار شهیر آلمانی-یهودی قرن بیستم است. او در رشته فلسفه و تاریخ هنر در دانشگاههای وین، برلین، لایپزیگ و زوریخ تحصیل کرد. رساله دکترایش در سال 1904 به نظریههای تمایز در اندیشههای نیکلاس کوزایی و یاکوب بومه پرداخت، اما بیانیه نیچه در باب هیچانگاری قهرمانانه و انتقادش از فرهنگ مدرن بیشترین تأثیر را بر بوبر گذاشتند که سبب تمایل هرچه بیشتر او به ریشه یهودی و فرهنگ مذهبیاش شد. گرچه بوبر با مقامات اسرائیلی همکاری تنگاتنگ و روابط دوستانهای داشت، همواره با سیاستهای دولتی آنان مخالف بود.













پیش از اینکه به این نابغه بزرگ موسیقی بپردازیم لازم میدانم به بررسی نقش موسیقی در کاهش رنج و حرکت به سمت خوشبختی از دیدگاه فیلسوف فرهنگ و شاعر فیلسوف فردریش ویلهلم نیچه بپردازم. امروزه کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که با افکار و اندیشههای این فیلسوف پرآوازه آشنایی نداشته باشد یا حداقل یکی […]













گفتوگوی زنده اینستاگرامی با ایران درودی، نقاش پرآوازه معاصر، علاقهمندان بیشماری را به صفحه موسسه فرهنگ سینا میکشاند. فاصلهها به مدد فضای مجازی برداشته شده است و مشتاقان بسیاری منتظر دیدن و شنیدن صدای هنرمند محبوبشان هستند. آشنایی و تحصیل در فرانسه درودی را قانع کرده است تا به دعوت انجمن دوستی ایران و فرانسه […]