تحقیقهای خبرنگار اصفهانزیبا نشان میدهد که انجام تست، تزریق هر دز رمدسیویر، رسیژن یا وصل سرم به بیمار کرونایی در منزل بین 100 تا 400هزار تومان آب میخورد و اگر خیال آن را داشته باشید که برای بیمارتان پرستار مقیم در منزل استخدام کنید، باید به ازای هر ساعت پرستاری بین 35 تا 40هزار تومان پول ناقابل را خرج کنید؛ اگر در این دو سال پولی در کیسهتان مانده باشد!
بله، این روزها از دلالان هویج و ترهبار و دارو تا مدعیان تولید و واردات واکسن از قبل این بیماری منحوس به نان و نوایی رسیدهاند؛ جز مردمِ در تنگنامانده که به عددی در آمار ابتلا و مرگ، تقلیل پیدا کردهاند!
باد خودخواهی در چرخ مالی کرونا!
شواهد نشان میدهد اقتصاد کرونا در موازنهای هوشمندانه، همانقدر که چرخه مالی قسمی از کسبوکارها را پنچر کرد، ارقام بالایی را در چرخه مالی برخی دیگر دمید و باعث شد حسابهای آنها چاقوچله شود. حالا، اصلا کاری با دلالان ناصرخسرو، احتکارکنندگان هویج و سرم قندینمکی، فروشندگان قبر و خدمات کفنودفن و مدعیان تولید و واردات واکسن نداریم که توپ را در زمین هم میاندازند؛ روی سخن ما با سودجویانی است که به بهانه ارائه خدمات پزشکی با تمرکز بر کرونا، به نان و نوایی رسیدهاند!
جنگ علیه کرونا از جیب ما!
میگویید نه! کافی است با یک جستوجوی ساده در اینترنت دانا عبارت «ارائه خدمات کرونایی در منزل» را بنویسید و ببینید که در سایت دیوار یا دیگر سایتها، انواع و اقسام مؤسسات و افرادِ وارد و ناوارد با تیتردرشت از تزریق و پانسمان و نگهداری از بیماران عزیز ما در منزل، با تمرکز بر بیماری منحوس کرونا خبر میدهند. بنابراین، داستان ازاینجا شروع میشود؛ از جایی که مخاطبان روزنامه اصفهان زیبا در تماس با این رسانه خواهان آن شدند تا سری به این مؤسسات بزند و از چندوچون کاسبی آنها باخبر شود؛ مؤسساتی که اغلب از اواخر سال 98 مثل قارچ روییدند و مشغولذمهاید اگر فکر کنید ربطی به شیوع کرونا داشتهاند! نه، اغلب آنها از سر دلسوزی به این کار روی آورده و برخی نیز حتی در فکر معیشت عام و تدبیر مدن بودهاند؛ مثلا سایت جهاددانشگاهی دانشگاه علومپزشکی اصفهان در 12 آذر 99 که بحران کرونا تازه جولان میداد، از ایجاد مرکز ارائه خدمات پزشکی در منزل خبر داده بود.
مــدیـــر مــرکــز درمــان در مـنــزل جهاددانشگاهی اصفهان، دراینباره خاطرنشان کرده بود: «این مرکز از ابتدای همهگیری ویروس کرونا در کنار سایر کارکنان بخش درمان خدمترسانی به همشهریان را آغاز کرد و تاکنون نیز با ارائه خدمات ویژه و هدفمند در کنار مردم در مبارزه با این بیماری به یاری آنها شتافته است.» دست تظلم خواهی را از طریق امواج تلفن بهسوی مرکز پیام جهاددانشگاهی دراز میکنم.
اپراتور میگوید که باید برای دریافت اطلاعات خدمات درمان در منزل عدد یک را بفشارم. میفشارم. خانمی در پاسخ به پرسشهایم میگوید: «اگر مشکوک به کرونا هستید، از شما در منزل تست کرونا میگیریم و اگر نیاز به اقدامات درمانی دارید، پزشک اعزام میکنیم.»
او هزینه تست کرونا در منزل را 390 هزارتومان اعلام میکند و هزینه تزریقات را 180 هزارتومان! و البته در نکتهای قابلتوجه گوشزد میکند که «دز اول رمدسیویر حتما بایستی در بیمارستان و زیر نظر پزشک متخصص انجام شود.» نکتهای که هیچکدام از افراد یا اینکه مؤسسات دیگر به آن اشاره نمیکنند.
رفتوآمد سیصدهزارتومانی!
به روی خودم نمیآورم و طی وبگردی مفصلی به یک مرکز پرطرفدار ارائه خدمات در منزل که در حوالی میدان شهداست، برمیخورم؛ مرکزی که در سال 98 تأسیسشده و طبق اطلاعات موجود در همین سایت، به کلیه کشور خدمات میرساند و تاکنون نیز بیش از 12 میلیون نفر از آن بازدید کردهاند! تماس میگیرم. مردی که شیوه سخنگفتن و پاسخگوییاش با دلالها مو نــمــیزنــد و کمی هم البته مخمور به نظر میرسد، میگوید: «برای هریک از خدماتی که میدهیم، تعرفه جداگانه داریم.»
از او درباره پرستاری از بیماران کرونایی در منزل میپرسم و مو به تنم سیخ میشود!
او میگوید: «هر رفتوآمد 300 هزار تومان آب میخورد و اگر پرستار مقیم هم بخواهید، ساعتی 35 تا چهل هزارتومان، ناقابل!»
در این میان برق ایشان هم میرود و داد میزند: «عباس آقا برقی شومام رفتهس؟!» با آهواسف تماس را قطع میکنم و به این مسئله فکر میکنم که هزینه خدمات درمان یک بیمار کرونایی، بسته به پیشرفت بیماری، از صفر تا صد، چقدر هزینه برمیدارد؟ و این تازه، سوای قیمت گزاف داروهاست، اگر بتوانید پیدا کنید!
بازاریابی برای بیماری یا خدمت به کرونا؟
به سراغ مورد بعدی میروم که در آگهیاش قید کرده است: «در خدمت بیماران کرونایی عزیز نیز هستیم. کلیه اقدامات با نازلترین قیمت انجام میشود.» ایشان که در منطقه سعادتآباد اصفهان سکنا گزیده است، با آبوتاب از این مسئله حرف میزند که: «جان بیمار شما جان ماست؛ بنابراین خدمت بیماران کرونایی هم میرسیم!» آب دهانم را قورت میدهم و از قیمتها میپرسم. خانم با پیچشی در صدا میگوید: «ببین جانم، اگر پرستار یا دکتر بیاید و برود 350هزار تومان هزینهاش میشود و اگر تزریقات هم داشته باشید، بستگی به تعداد دارد. ما از 150هزار تومان شروع میکنیم و بسته به تعداد، تخفیف کمی هم میدهیم.»
او همچنین پیشنهاد میدهد: «اگر دارو ندارید، میتوانیم برایتان تهیه کنیم و اگر بیمار معرفی کنید، از خدمات ویژه بهرهمند میشوید.» بازاریابیشان هم خوب است!
تزریقات
در جستوجوی مورد بعدی به آگهـی «تــزریقــات، وصل سرم، تزریق سوزن و خدمات پرستاری» برمیخورم و تماس میگیرم. ایشان نیز در آگهیاش قید کرده است: «پرستار خانوم با 25 سال سابقه در بیمارستانهای دولتی و خصوصی.» او میگوید: «فقط سرم وصل میکنم و صدهزار تومان میگیرم؛ البته در محدوده ملکشهر؛ چون خارج از آن نمیصرفد!» مورد بعدی، شخصیتی است که بــهصــورت تخصصی به تزریق رمدسیویر ، رسیژن و داروهای مرتبط با درمان کرونا میپردازد.
او نیز خودش را مدیر تیمی حرفهای و مجرب از آقایان و بانوان مجرب در امر پرستاری معرفی میکند که در محدوده خیابان وحید، چهارراه خاقانی قرار دارد.
این سرتیم پرستار که خانمی کاربلد است، میگوید: «خدمات سرم و تزریقات بهصورت جداگانه 150 هزار تومان است؛ به شرطی که در محدوده باشید.»
رمدسیویر دارید یا جور کنم؟
جستوجوی آخرین آگهی نیز خالی از لطف نیست. این آگهی اذعان میدارد : «یکی از مؤسسات خدمات درمانی که در منطقه مرداویج قرار دارد، با کادری مجرب برای انجام کلیه خدمات سرپایی با کارکنان کاملا آموزشدیده و دارای مدرک و مجوز کار از نظام پرستاری و سابقه کار در اورژانس، ICU، CCU و بخشهای ویژه کرونا آماده ارائه خدمت است.»
تماس که میگیرم، مردی که مشخص است در محیط بیمارستان قرار دارد، پاسخ میدهد و البته از دادن قیمت طفره میرود و بعد از کلی چانهزنی میگوید: «هر نوع تزریق 100هزار تومان است و اگر قرار باشد موردی به سرم اضافه شود هم محاسبه و محسوب میشود.»
او در آگهیاش قید کرده است که پرستارانی برای مراقبتهای 8، 12 و 24 ساعته هم در اختیار دارند و قیمت هر ساعت مراقبت، 35 هزار تومان است. از هزینه تزریق رمدسیویر هم میپرسم. ابتدا با لحنی سؤالی میپرسد: «دارید؟» و ادامه میدهد: «اگر دارید که باید از بچهها قیمت بگیرم؛ اما اگر ندارید، میتوانم جورکنم!» قرار میشود که خبر بدهد و نمیدهد. پاسخگونبودن سیستم درمان استان بهدلیل حجم بالای مراجعهها، موجب بهوجودآمدن بازار کار موازی برای عدهای از کادر درمان و بیش از آنها، مؤسسان این شرکتهای خدمات پزشکی شده است. گویا کرونا برای هرکه آب نداشته برای آنها نان داشته است!