او در گفتوگو با اصفهانزیبا، ضمن تحلیل این آمار و ارائه راه حل، گوشزد میکند بیاعتمادی به واکسن، ریشه در تقلیل سرمایههای اجتماعی دارد. او معتقد است: «وقتی سرمایه اجتماعی در جامعه تقلیل پیدا میکند، گروههای مرجع تحت فشار قرار میگیرند؛ در نتیجه مورد بیاعتمادی واقع میشوند و مردم کمتر به سراغ آنها و توصیههایشان میروند. این در حالی است که مثلا در دهه شصت با شرایط قابل قبولی در مورد واکسنها و به خصوص در مورد واکسن اطفال روبهرو بودیم.»
چرا برخی از مردم همچنان به واکسن کرونا بیاعتمادند؟
اولین ضربه آنجایی وارد شد که متخصصان امـــــــر به مردم گفتند چنانچه واکسن بزنید مبتلا نمیشوید، اما مشخص شد عده بسیار کمی که به صورت کامل و حتی با برخی واکسنهای معتبر واکسینه شدهاند، پس از مدتی مبتلا شده و برخی نیز متاسفانه فوت کردند. پس از آن، شیوع شایعات و وفور اطلاعات غلط موجب دامنزدن به این بیاعتمادی شد. درواقع، اطلاعرسانی غیردقیق و ناشفاف مسئولان از کل فرایند کووید 19 و واکسیناسیون، مردم را سردرگم و درنتیجه بیاعتماد کرد. شاهد آن بودیم که در شش ماه گذشته، وعدههای بسیاری درمورد تولید و واردات واکسنهای داخلی و خارجی داده، اما محقق نمیشد.
چرا اینگونه ایم؟
وقتی سرمایه اجتماعی در جامعه تقلیل پیدا میکند، گروههای مرجع تحت فشار قرار میگیرند؛ در نتیجه مورد بیاعتمادی واقع میشوند و مردم کمتر به سراغ آنها و توصیههایشان میروند. این در حالی است که مثلا در دهه شصت با شرایط قابل قبولی درمورد واکسنها و بهخصوص واکسن اطفال روبهرو بودیم. حتی زودتر از کشورهای منطقه به کارخانههای سرم و واکسنسازی دسترسی داشتهایم. اما چرا اینگونهایم؟ فرض کنید در زمان آلودگی هوا به شهروندان گفته میشود از وسایل نقلیه شخصی استفاده نکنند، چون به آلودگی دامن می زند. مردم با وجود اینکه بر این نکته واقفاند به دلیل بیاعتمادی به اطرافیان، بی اعتمادی به مسئولانی که چنین توصیهای میکنند و تا حدود زیادی پایبندبودن به فردگرایی از اتوموبیل شخصی استفاده میکنند. بیاعتمادی برخی به واکسیناسیون هم از همین الگو پیروی میکند. وقتی سرمایه اجتماعی کاهش مییابد، مردم به ارتقای سلامتشان در جامعه بیاعتقاد میشوند و میزان مشارکت و اعتماد به نتایج آن پایین میآید؛ به همین دلیل سعی میکنند کمتر از این توصیهها استفاده کنند یا نکنند.
یعنی ریشه دار است؟!
زمینه و بستر این مسئله در کشور ما به لحاظ سیاسی اقتصادی اجتماعی وجود دارد، ولی در دوره جدید نیز این طور نیست که جامعه ما متأثر از جوامع دیگر، فضای مجازی، شایعات و اطلاعات غلط نباشد. قطعا تأثیر دارد.
چرا موفق به مدیریت افکار عمومی برای رسیدن به واکسیناسیون حداکثری نشدیم؟
این مسئله هم ناشی از همان بیاعتمادی و تقلیل سرمایههای اجتماعی است. اعتماد مردم به صدا و سیما و مسئولان باید در سطح قابل قبولی باشد اما نیست. مردم دیگر اطلاعاتشان را صرفا از مبادی رسمی دریافت نمیکنند. آنها اطلاعاتشان را از رسانههای مختلف، به شیوههای مختلف و در اشکال مختلف دریافت میکنند و گاهی خودشان شروع به تحلیل اطلاعات میکنند و سبک و شیوه زندگیشان را بنا به تحلیل این دادهها تغییر داده یا اصلاح میکنند. بنابراین نمیتوان صرفا یک پدیده، فرد یا رسانه را در این زمینه مؤثر دانست.
چرا مردم به یک واکسن خاص اعتماد بیشتری دارند؟
فکر میکنم این مسئله ریشهای تاریخی در جامعه ما دارد، ضمن اینکه برخی از حوادثی که در گذشته رخ داده بر این مسئله بیتأثیر نیست. همچنین باوری عمومی نسبت به پذیرش اجناس تولید داخل و برخی کشورهایی که اجناسشان وارد میشود وجود دارد. چکیده آن باور این است: این اجناس از کیفیت عالی برخوردار نیستند. متاسفانه این باور گاهی با واقعیات اطراف نیز جور درمی آید. مثلا وقتی شایع میشود واکسنی که با یک آرانای خاص در خارج کشور تولید میشود مصونیت 94 درصدی دارد، همزمان واکسنی در داخل کشور در حال ساختهشدن است که اطلاعات خاصی از آن در دسترس عموم نیست و اطلاعات مربوط به یک واکسن وارداتی که استفاده عمومی پیدا کرده نیز در اختیار مردم قرار نمیگیرد، تصوری را به وجود میآورد که ممکن است مرغ همسایه غازتر از باقی مرغهای محله باشد.
چرا از پذیرفتن نتایج خوبی که جهان در رابطه با واکسیناسیون به دست آورده سرباز میزنیم؟
افراد باید بتوانند در جامعه به یکدیگر اعتماد کنند تا این اعتماد به دولتها و کارهای آنها نیز تسری یابد. ما باید واقعیتها را ببینیم. جامعه و سیستم درمان کشور حداقل در دهههای اخیر با چنین اپیدمیای روبهرو نبوده و این کار را سخت میکند. علاوه بر این ما باید به شرایط سیاسی و اقتصادی کشور هم توجه کنیم. ما در حال طی کردن دوره تحریم هستیم. برای واردکردن یک واکسن یا واکسنها و تکنولوژیهای مبارزه با بیماری باید در شرایطی برابر قرار داشته باشیم، اما در این شرایط قرار نداریم و شرایط حال حاضر کشور را نیز میدانیم. از سوی دیگر، مورد هجمه اخبار و… از خارج هستیم و میدانیم که مرگ یک فرد برای کشور ما یک فاجعه است، چه رسد به دویست هزار نفر. ببینید چه افرادی را از دست دادهایم که هرکدام نقشهای اجتماعی متعددی در جامعه داشتهاند. اینها قطعا نتیجه سوءمدیریت است و مسئولان نتوانستند مردم را پشتیبانی کنند با این حال، فرایند واکسیناسیون را مثبت ارزیابی میکنم.
راهکاری برای تشویق مردم واکسننزده، به واکسیناسیون دارید؟
یکی از راهها توصیههایی است که گروههای مرجع مثل پزشکان، روحانیون، ورزشکارها، اساتید دانشگاه، بازیگرها و افراد ذینفوذ در جامعه دارند. واقعیت این است که ما برای نفوذ اجتماعی حتما باید از خود مردم استفاده کنیم و نگاه عمودی به جامعه نداشته باشیم؛ بلکه باید نگاهمان افقی باشد و در نتیجه مردم را درگیر این پروژه عظیم کنیم. به این ترتیب، مردم، مردم را برای انجام واکسیناسیون تشویق میکنند. استفاده از انجی اوهایی که در حوزه بهداشت و درمان فعالیت میکنند نیز بسیار حائز اهمیت است. همچنین باید پاسخ برخی از سوالاتی که مردم درباره واکسیناسیون دارند به صورت علمی و خارج از تعصب بیان شود تا مردم بیشتر اعماد کنند. باید برای مردم سیستمهای تشویقی در نظر گرفت. همیشه نمیشود با تنبیه کردن مردم را مجبور به انجام رفتاری کرد. مردم باید به صورت شبکههای درهمتنیده اجتماعی همدیگر را مجاب به استفاده از واکسن کنند. در نهایت، شکستن برخی پروتکلها بر طبق نظریه نظامهای بهداشتی میتواند زمینهای برای تشویق مردم باشد