سنن مشروط به علم
این دسته از سنن در صورتی فعال میشوند که شخص به آنها علم داشته باشد؛ یعنی آنها را بشناسد. اگر انسان این دسته از قوانین را نشناسد و ناخودآگاه مقدمات آنها را فراهم کند، این سنن فعال نمیشوند و نتیجه آنها برای شخص رقم نمیخورد؛ زیرا علم و شناختی در خصوص این قوانین نداشته است.
سنن غیرمشروط به علم
اما آن دسته از قوانین که جایگاه مهمی دارند، سنن غیرمشروط هستند. در این سنن اصلا مهم نیست که شخص به آنها علم دارد یا خیر؛ بلکه حتی اگر هیچ شناختی درباره این دسته از سنن نداشته باشد، ولی مقدمات فعالشدن آنها را فراهم کند، باز هم این سنن اجرا خواهند شد. قبلتر بیان شد که یک بخش از سنن الهی، قوانین علوم تجربی هستند. قوانین علوم تجربی قوانینی هستند که عالم ماده با آنها مدیریت میشود. تمام قوانین علوم تجربی از نوع سنن غیرمشروط به علماند؛برای مثال، یکی از قوانین علوم تجربی قانون جاذبه زمین است. با دقت در این قانون میتوان بهخوبی معنای «غیرمشروط به علم» را دانست. شخصی را فرض کنید که از قانون جاذبه زمین هیچ شناختی نداشته باشد و اصلا نداند که این قانون وجود دارد. حال اگر این شخص یک لیوان را از بالا رها کند، آیا قانون جاذبه عمل میکند یا خیر؟ قطعا پاسخ مثبت است و لیوان به سمت پایین رها میشود؛ پس مهم نیست که شخص به قانون جاذبه علم داشته باشد یا خیر؛ حتی اگر در صورت جهل به این قانون، مقدمات آن را فراهم کند، باز هم این قانون فعال میشود و نتیجه خود را بروز میدهد. پس وقتی میگوییم بعضی از قوانین حاکم بر هستی غیرمشروط به علم هستند، یعنی شناخت یا عدم شناخت شخص بر اجرای این قوانین تأثیری ندارد.
اهمیت سنن غیرمشروط به علم
این دسته از سنن از اهمیت ویژهای برخوردارند و علت این اهمیت این است که اگر شخص این دسته از قوانین را نشناسد و ندانسته مقدمات فعالشدن آنها را فراهم کند، نتیجه آنها در زندگیاش جاری میشود. حال ممکن است سنتی را فعال کند که نتیجه مثبتی در زندگیاش داشته باشد. در این صورت مشکلی نیست؛ اما کار زمانی سخت میشود که شخص ندانسته سنتی را فعال میکند که اثر سوء و شاید جبرانناپذیری در زندگیاش داشته باشد. شاید شما هم در زندگی با این شرایط روبهرو شدهاید که گاهی اوقات، مشکلاتی در زندگی برایتان روی میدهد که اصلا نمیدانید علتش چیست و به قول معروف نمیدانید از کجا آب میخورد. در این موارد، به احتمال زیاد شما سنتی را ندانسته فعال کردهاید و اکنون نتیجه آن سنت در زندگی شما جاری شده است. دقیقا به همین علت است که این دسته از سنن اهمیت بسیار ویژهای در زندگی انسان دارند و شخص باید به دنبال شناخت آنها باشد تا بتواند زندگی خود را بهتر مدیریت کند و از طرف دیگر، از بروز حوادث نامطلوب در زندگیاش جلوگیری کند و نیز بتواند رویدادهای موردنظر خود را در زندگی جاری کند.
یک پرسش اساسی
ممکن است این پرسش پیش بیاید که اگر من قانونی را نشناسم و ندانسته آن را فعال کنم و نتیجه بدی در زندگی من داشته باشد، این از انصاف به دور است؛ زیرا من به آن سنت علم نداشتم. برای تبیین پاسخ، باید مجدد به سراغ قانون جاذبه برویم. به نظر شما اگر شخصی قانون جاذبه را نشناسد و یک شیء بسیار ارزشمند را به گمان اینکه در فضا معلق میماند، رها کند و شیء بشکند، چهکسی مقصر است؟ طبیعتا خود شخص مقصر است که هنوز قانون جاذبه را نیاموخته؛ زیرا قانون جاذبه از اسباب اصلی مدیریت عالم ماده است و وقتی که شخص در عالم ماده زندگی میکند، باید قوانین این عالم را بیاموزد و اگر به دلیل نشناختن این قوانین آسیبی ببیند، خود او مقصر است.همان طور که میدانید، یک بخش از قوانین علوم تجربی قوانین زیستی هستند که بخشی از این قوانین مربوط به قوانین حاکم بر بدن انسان است. حال اگر شخص به قوانین حاکم بر بدن که از سنن الهی هستند، علم نداشته باشد و با رعایت نکردن این قوانین به بدن خود آسیب برساند و سلامتی خود را از دست بدهد، چهکسی مقصر است؟ قطعاخود شخص و نمیتواند کسی را ملامت کند؛ زیرا او وظیفه داشته که تا اندازهای از قوانین حاکم بر بدن اطلاع یابد تا بتواند سلامتی خود را حفظ کند و این از عدالت به دور نیست. درباره سایر سنن الهی نیز به همین صورت است و شخص باید قوانین الهی را که مربوط به زندگی بشر در دنیاست، بیاموزد و اگر در صورت عدم شناخت، بعضی از این سنن را در زندگی خود جاری کند و نتیجه بدی ببیند، خود شخص مقصر است؛ برای مثال، اگر سنتی را که مربوط به کاهش رزقوروزی است، ندانسته فعال کند و از جهت روزی در زندگی دچار مشکل شود، خود او مقصر است.انشاءالله در مطالب بعدی به بیان سایر مقدمات سنن الهی خواهیم پرداخت.