دکتر موسوی در این برنامه که به میزبانی دکتر عاطفه کمالو، روانپزشک اطفال، برگزار شد، از راه و روش مواجهه بزرگسالان با سوگِ کودکانه گفت و به والدین پیشنهاد داد تا با شکستن تابوهای معمول در خصوص مرگ و زندگی، این موضوعها را بهصورت رودررو با کودکانشان در میان بگذارند؛ چون به گفته آروین یالوم، روانشناس «بچهها بیش از توقع ما مرگ را میشناسند!»
در ابتدای این برنامه، دکتر شکوفه موسوی با بیان تجربههای عملی خود در کار با کودکانی که هر دو یا یکی از والدینشان را در دوران کرونا از دست دادهاند، گفت: «همه ما به یاد داریم که وقتی کرونا شایع شد، بسیار ترسناک و مبهم بود. ترس و ابهامی که موجب تشدید ترس و اضطراب در جامعه شد. در این میان اما بودند افرادی که بهرغم وضع موجود، بنا به وظیفه شغلی و انسانیشان به دیگران کمک روحی میدادند. این افراد، کارکنان مراکز مختلف درمان بودند که ما اکنون آنها را با نام کادر درمان میشناسیم.»
او ادامه داد: «آنچه میدیدم این بود: افراد در مقابل این استرسورها واکنش نشان میدادند. ترس، اضطراب و وسواس بیشازحد معمول دیده میشد و این مسئله، در میان افرادی که بیماریشان کنترل شده و بهویژه در میان کودکان شایع شده بود، موجب تشدید این اختلالها شد. مثلا کسانی که ترس از بیماری و… داشتند، واقعیت بیرونی برایشان ممکن شده بود. این اتفاق در حالی رخ داد که مشخص نبود این ترس چه اندازه از بیماری ناشی شده و چه اندازه از محیط. واقعیت امر این بود که همه آدمها درگیر بودند و کسی نمیتوانست کمک کند. حالا اما فضای وحشت را پشت سر گذاشتهایم.»
با بچهها درباره مرگ سخن بگوییم
این روانپزشک اطفال افزود: «مسئلهای که بسیار با آن مواجه شدم و شاید در فرهنگ ما پررنگ باشد، این بود که بزرگترها از طرح مسئله مرگ با کودکان واهمه دارند. آروین یالوم میگوید “بچهها بیش از توقع ما مرگ را میشناسند”. او در کتاب “رواندرمانی اگزیستانسیال” فصلی را به این موضوع اختصاص داده است. همچنین برونو بتلهایم در کتاب “افسون افسانهها” میگوید “حتی داستانهایی که درباره واقعیت هستند هم به مسائل مهم نمیپردازند”. او عقیده دارد در افسانهها به مسائل کلی پرداخته میشود. بتلهایم درباره نحوه آشناسازی کودکان با مرگ معتقد است که “باید کودکان را مستقیما به وسیله داستانها با این مقوله آشنا کنیم؛ چون در جهان افسانهها میتوان حقایق مهم را بدون به هم ریختن امنیت کودک مطرح کرد. نتیجه: کرونا بیش از همه واقعیتها این مسئله را به ما نشان داد و باعث شد تا به مسائل کودکان جور دیگری بنگریم.»
دکتر موسوی با طرح این پرسش که چرا والدین از آشنایی کودکان با مرگ واهمه دارند، گفت: «یکی دیگر از مواردی که در این دوران با آن بسیار مواجه شدم این بود که والدین ایرانی درباره عواطف و تمایل به مرگ و خودکشی با بچهها صحبت نمیکنند. شاید لازم نباشد برای کودکان کتابهای خاصی را درباره مرگ بخوانیم؛ اما اگر بتوانیم کتابها و فـیـلـمهـای کـلاسـیـک را در دستـرس بچهها قرار دهیم، کمککننده خواهد بود.»
درک سوگ در گرو رشد انسانهاست
او ادامه داد: «درک سوگ با سطح رشد انسانها مرتبط است. درک کودک از سوگ و مرگ با نوجوان و بزرگسال متفاوت است. مثلا آشنایی کودک سازگار با سوگ و مرگ در نسبت با کودک دیگری که در شرایط عادی هم مشکل دارد و دست خودش نیست، تفاوت دارد. اینکه کودک چه کسی را از دست داده و چه رابطهای با او داشته یا شرایط اجتماعی و اقتصادی که توسط آن والد مهیا میشده و حالا از دست رفته چه بوده است نیز، بر اندازه، عمق و نحوه سوگواری تأثیر بسیاری دارد.»
این روانپزشک اطفال تصریح کرد: «نحوه سوگواری کودک با دیگران متفاوت است. او در این دوران دچار اختلالهای رفتاری میشود؛ چون برای زندهماندن به حمایت والدین نیاز دارد و وقتی یک یا هر دو والدش را از دست میدهد، ترس بسیاری او را فرامیگیرد. فروید میگوید “تا وقتی پدرم زنده بود خودم را از مرگ دور میدیدم.” بنابراین وقتی کودکی یک از والدهای خود را از دست میدهد، میترسد که دیگر والد خود را نیز از دست بدهد. به همین خاطر است که رفتارهای بسیار وابستهای نشان میدهد و اگر دو والد را از دست بدهد میتوانیم فکر کنیم چه فاجعهای رخ داده است.»
سوگ نوجوانی و اختلالهای رفتاری
دکتر موسوی با طرح پرسش دیگری مبنی بر اینکه کدام رده سنی بیش از دیگر ردهها از کرونا آسیب دید، گفت: «فکر میکنم همه ما. کودکان ورود به اجتماع را از دست دادند. نوجوانان به اندازه کودکان از همصحبتی با والدین خود لذت نمیبرند و روشهای مدیریت کودکان برای نوجوانان کاربرد ندارد؛ چون نوجوان باید با همسالان خودش حشرونشر داشته باشد. موضوعی که این روزها به یک مسئله تبدیل شده است: نوجوان از خانه بیرون میرفت و خانواده فکر میکردند پروتکلها را رعایت نمیکند.» او ادامه داد: «سوگ در نوجوانان موجب بروز اختلالهای رفتاری مانند نشاندادن رفتارهای ضداجتماعی نیز میشود. مراجعان نوجوانی داشتم که مادرشان فوت کرده و خانواده آنها را مورد مؤاخذه قرار میداد؛ چون گمان میکردند که بیاحتیاطی آنها باعث مرگ آن مادر شده است. با تمام این احوال، مرگ کرونایی سوگواریهای مألوف ما را نداشت. سوگ کرونا سوگ تنهایی بود و افراد سعی میکردند مراسم ختم برگزار نکنند و این مسئله را تنهایی بر دوش گرفتند؛ حالا اگر همراه با احساس گناه فردی باشد که دیگر کار خیلی سختتر میشود.»
سوگ کودکانه: موعظه، پند و سانسور ممنوع!
این روانپزشک اطفال همچنین درباره اینکه بزرگسالان باید چگونه به پرسشهای سوگوارانه کودکان و نوجوانان پاسخ بدهند، گفت: «درخصوص هر کودک باید خاص برخورد کرد. سوگ از مراحل مختلف میگذرد و باید مقداری صبوری پیشه کرد. سوگ در محور زمان میگذرد و نمیشود کوتاهش کرد؛ چون میانبر ندارد. بنابراین باید به فرد اجازه حرفزدن بدهیم. احساساتش را سانسور نکنیم. با پرتکردن حواس بچه چیزی حل نمیشود. ما باید چنین تحملی داشته باشیم؛ زیرا اینجاست که آدمها رشد میکنند. اساسا هر مشکلی باعث رشد یا پسرفت آدمها میشود. نباید بهیکباره از کودکی که یکی از والدینش فوت کرده انتظار رشد تواناییهایش را داشته باشیم. بگذارید بچهها روند سوگ خودشان را طی کنند. ما باید در اختیار آنها باشیـم.» او ادامه داد: «بتلهایم درباره مهمبودن افسانهها میگوید “انسانها در زندگی روزمره به مرکزیت خودشان نگاه میکنند و دید گسترده ندارند، حالا اگر گسترده نگاه کنیم میفهمیم که بر هر که بنگری به همین درد مبتلاست. “پس لطفا برای داغدیدگان موعظه نکنید؛ چون پس زدن هیجانها داغ آنها را طولانیتر میکند. به یاد داشته باشید که باید با بچهها در اینباره بهطور مستقیم صحبت کنید. صحبت در اینباره به بچهها جسارت میدهد. سانسور نکنید. من معتقدم کسی که درباره و به هنگام سوگ پند و نصیحت میدهد، رفتاری خشونتآمیز پیشه کرده است.»
دکتر موسوی در پایان این نشســت مجازی تأکید کرد: «بهعنوان کسانــی که در حوزه سلامت کار میکنیم معتقـد به پیشگیری هستیم. مهمترین کــار ما والدین، داشــتـن رابـطــه خــوب با بچههاست. ما در این بستر میتـوانـیـم چیزهای مختلفی بگذاریم. باید از متخصصان کمک بگیریم و درعینحال متوجه باشیم که مهمترین مرجع، کتاب است و میتوان از فیلم تئاتر و… نیز کمک گرفت. یادمان باشد من نمیتوانم به سوگواری کودکم کمک کنم؛ مگر اینکه خودم هم ظرفیتش را داشته باشم؛ بنابراین، سوگ یک روند است و حداقل کار ممکن درباره آن، هم حسی کردن.»