نداشتن موزه عکس، فقدان تاریخی برای اصفهان است

«تکه‌هایی از تاریخ عکاسی اصفهان» با تک‌جمله‌های چند عکاس قدیمی باقی‌مانده شهر در قاب دوربین و رنگ سیاه‌وسفیدش آغاز می‌شود. فرقی نمی‌کند عکاسخانه‌دار باشند یا عکاس هنری یا مطبوعاتی. هرکدام جمله‌ای می‌گویند و ما را به دنیای غریب عکاسی در سال‌های نه‌چندان قریب شهرمان می‌برند. به زمانی که عکاسی آنالوگ و عکاس‌باشی ارج و قربی داشت و عکاس با چه ذوق و سلیقه‌ای عکس‌ها را چاپ می‌کرد.

تاریخ انتشار: 09:44 - یکشنبه 1400/09/7
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
no image

به دوران شکوه لوبیتل‌ها واهمیت تک به تک شات‌ها، به دنیای عمیق عکس‌های سیاه و سفید و اشتیاق حضور روبه‌روی دوربین عکاس‌ها… به آن روزها که عکاسی موروثی بود و پسر کنار پدر ثبت لحظه را می‌آموخت. به دنیای چند عکاس زن و آن زمان که خانم عکاس‌باشی از زنان شهر عکس‌های اختصاصی می‌گرفت.
حامد قصری در این مستند با عنوان «ظهور و ثبوت» بخش‌هایی از گذشته عکاسی شهر را از زبان راویان باقی‌مانده و به گواه اسناد و عکس‌ها تصویر کرده است؛ گفت‌وگوها و تصاویر اصلی که به 150 ساعت می‌رسد بعدا در قالب مجموعه‌ای ارائه می‌شود.
آخرین برنامه «قاب در قاب به روایت سینما» که از سوی دفتر تخصصی سینما وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان به مناسبت نکوداشت روز اصفهان تدارک دیده شده بود، به نمایش مستند «ظهور و ثبوت» (تکه‌هایی از تاریخ عکاسی اصفهان) اثر حامد قصری اختصاص داشت.
در این برنامه که با حضور علاقه‌مندان به سینما و عکاسی در کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار شد، مصطفی حیدری رئیس دفتر تخصصی سینمای شهرداری اصفهان با اشاره به نمایش این مستند در خانه هنرمندان ایران در روز اول آذرماه اظهار داشت: برای ساخت مستند ظهور و ثبوت 150ساعت مصاحبه با 50نفر انجام شده که قرار است به صورت مجموعه تدوین شود که اینجا در نهایت 50دقیقه از آن تدوین شده است. او ادامه داد: متأسفانه برخی اساتیدی که در این مستند با آن‌ها صحبت شده در این سال‌ها از دنیا رفته‌اند.

نداشتن موزه عکس فقدانی تاریخی برای اصفهان است

محمدمهدی رحیمیان، دانش‌آموخته و مدرس عکاسی و رئیس هیئت‌مدیره انجمن عکاسان ایران که دبیری و عضویت در شورای سیاست‌گذاری جشنواره‌های مختلف عکاسی را در کارنامه خود دارد نیز در این برنامه به بیان نکاتی درباره ایجاد موزه‌های عکاسی و اهمیت آرشیو عکس پرداخت.
رحیمیان نداشتن موزه عکس را فقدانی تاریخی برای شهری چون اصفهان دانست و ادامه داد: تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز قطب‌های تاریخ عکاسی ایران در 180 سال گذشته بوده و هستند که البته شهر رشت نیز در ادامه به این فهرست اضافه می‌شود.
او افزود: فقدان موزه عکس با توجه به گنجینه‌هایی که در سطوح مختلف در استان اصفهان و مرکز ایران با محوریت اصفهان وجود دارد، واقعا به چشم می‌آید.
به گفته این استادیار دانشگاه، در اصفهان مانند دیگر شهرهای ایران آرشیوهای عکاسی به صورت غیرمتمرکز، پراکنده و حتی پنهان در خانه‌ها، مراکز پژوهشی، دانشگاهی و سازمان‌های مختلف وجود دارد و برخی مجموعه‌های شخصی نیز با مهاجرت صاحبان آن‌ها، به خارج از کشور منتقل شده است.
رحیمیان عکس‌ها را بیانگر عواطف، نگاه و قابلیت‌های پدیدآورندگان آن‌ها دانست و ادامه داد: یک آرشیو درواقع یک نهاد است که نقش اساسی در سازمـــــــان‌دهـــــــی، تصمیم‌ســـــازی و تصمیم‌گیری دارد، درحالی‌که تا همین امروز در ایران نهادی برای آرشیو نداریم.

ناصرالدین شاه و پشت‌نویسی عکس‌ها

او وزارت امور خارجه ایران را یکی از قوی‌ترین مراکز جمع‌آوری و نگهداری اسناد دیپلماسی و عکس دانست و گفت: شاید پس از وزارت خارجه، کاخ‌موزه گلستان دومین مرکزی باشد که اسناد تصویری دوره قاجار شامل عکس، نقاشی و تصویرسازی را نگهداری می‌کند.
رئیس هیئت‌مدیره انجمن عکاسان ایران ناصرالدین قاجار را نخستین شخصی دانست که در ایران عکس‌ها را پشت‌نویسی کرده و برای آن‌ها شرح نوشته است: این شرح‌نویسی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و این اقدام ناصرالدین شاه ریشه در علاقه وافر او به عکاسی داشته است. ما هنوز کاری برای استحکام آنچه در عهد ناصری و پس از آن در آلبوم‌خانه کاخ‌موزه گلستان انجام شده، انجام نداده‌ایم.

ضررهای تاریخی حاصل از بی‌توجهی به شرح‌نویسی عکس

رحیمیان با انتقاد از اینکه امروزه عکاسان خبری به شرح‌نویسی برای گزارش‌های تصویری خود بی‌توجه هستند، ادامه داد: متأسفانه اغلب تعدادی عکـــــس با یک عنــــوان در خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری منتشر می‌شود که برای هیچ‌کدام از عکس‌ها شرح‌نویسی نشده و افراد حاضر در تصاویر و تاریخ و مکان آن واقعه مشخص نیست و این نوع ارائه عکس توسط عکاس نشان دهنده این موضوع است که ما تنها مهارت عکاسی را به دست آورده‌ایم، بدون اینکه با تمام وجوه فرهنگی آن آشنا شویم که موجب ضررهای تاریخی مختلف می‌شود.
او با بیان اینکه بسیاری از عکس‌های دوران انقلاب و دفاع مقدس را به دلیل نداشتن شناسنامه از دست داده‌ایم، خاطرنشان کرد: آرشیوهای بزرگی از این عکس‌ها در حال نابودی بود. جالب است که در سال‌های اخیر کتاب‌های انگشت‌شماری با استفاده از این عکس‌ها و اسناد به چاپ رسیده و دچار فقر آرشیو عکس هستیم.
این دانش‌آموخته و مدرس عکاسی با تمجید از مصاحبه شفاهی با کارشناسان و دست‌اندرکاران صنعت و هنر عکاسی در اصفهان در مستند ظهور و ثبوت گفت: تولید این مستند 50دقیقه‌ای تنها یکی از نتایج انجام این گفت‌وگوها است؛ اما این مطالعات به یادگار باقی می‌ماند، چون عکاسان ما و حتی خود من برخلاف ناصرالدین‌شاه خاطرات روزانه و گزارش فعالیت‌های خود را نمی‌نویسیم.

برای راه‌اندازی موزه عکس اصفهان باید اتاق فکر تشکیل  داده شود

رحیمیان با اشاره به مصاحبه مفصل خود با «رضانور بختیار» عکاس اصفهانی در سال 84 گفت: تمام این گفت‌وگوها باید آرشیو شده و با اسناد تاریخی دیگری از آن دوران تطبیق داده شود. باید متن این مصاحبه‌ها را بدون ویرایشْ پیاده و در پژوهش‌های تاریخی بررسی کرد که آیا این گفته‌ها با شواهد و مستندهای تاریخی هم‌سو و منطبق هست یا خیر؟
او ادامه داد: برای ایجاد یک موزه عکس باید به کانسپت آن و اتاق فکری که قرار است موزه را بسازد بسیار اهمیت دهیم. ما باید بدانیم موزه عکس قرار است براساس چه رویکردی ساخته شود و چه بخش‌هایی داشته باشد و نیرویی که آن را می‌سازد از آموزش کافی برخوردار است یا نه؟
رئیس هیئت‌مدیره انجمن عکاسان ایران با بیان اینکه نباید عکس‌های قدیمی را مانند آنچه در کاخ‌موزه گلستان انجام می‌شود اصلاح‌رنگ کنیم، چون مواجهه تاریخی با آن اثر از بین می‌رود، تأکید کرد: باید اسناد تاریخی را جمع‌آوری، نگهداری و برای پژوهشگران دسترسی‌پذیر کنیم. این پژوهشگر ممکن است دانش‌آموز دبستانی یا متوسطه و دانشجوی سال اول یا دکترا باشد.
رحیمیان با بیان اینکه برای شکل‌گیری موزه عکس اصفهان ابتدا اتاق فکر آن باید شکل بگیرد، افزود: شهرهایی در ایران در معرض خطر زلزله هستند؛ باید موزه‌های منطقه‌ای و ناحیه‌ای هم ایجاد کنیم تا تمام ذخایر ما در یک روز به وسیله زلزله یا هر تخریب دیگری نابود نشود.

دستاوردهای عکاسی ایران در 50 سال اخیر در حال ازبین‌رفتن است

او با بیان اینکه لزوما قرار نیست آرشیوهای شخصی که در منازل نگهداری می‌شود به موزه‌های عکس اهدا شود، تصریح کرد: اما موزه عکس به عنوان یک بایگانی ملی باید اطلاع داشته باشد چه تعداد عکس با چه مشخصاتی در اختیار هر شخص است.
رئیس هیئت‌مدیره انجمن عکاسان ایران با بیان اینکه متأسفانه دستاوردهای عکاسی ایران در 50 سال اخیر در حال ازبین‌رفتن است، تأکید کرد: باید برای حفظ این گنجینه برای آیندگان تلاش کنیم، چون با نداشتن آرشیو و موزه عکس، برآوردی از وضعیت موجود عکاسی ایران برای مسیر آینده هم نداریم.

 ظهور دیجیتال و سقوط عکاسخانه‌های قدیمی ‌

در ادامه، مستند ظهور و ثبوت به تهیه‌کنندگی دفتر تخصصی سینمای سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان و حامد قصری به نمایش درآمد. قصری که در این مستند به سراغ چهره‌های مختلف ماندگار عکس مانند فخرالدین فخرالدینی، امان‌الله طریقی، رضانور بختیار، اکبر امامی، پریسا دمندان، مرتضی بخردی، اشرف‌السادات مقصودی، مصطفی و محمدعلی شیردره، مجید کورنگ بهشتـــــی، عبدالله هاشمی‌نســـــب، اصغر شیرازی و دیگران رفته، درباره آن گفت: دلایل مختلفی باعث شد عکاسخانه‌های قدیمی اصفهان یکی پس از دیگری رو به انحطاط برود و از آن‌ها تنها یک اسم باقی بماند. زوال آنالوگ و ظهور دیجیتال یکی از دلایل سقوط عکاسخانه‌های قدیمی شهر اصفهان محسوب می‌شود و این موضوع گریبان کل جهان عکاسی آنالوگ را گرفت.
او ادامه داد: زوال آنالوگ و ظهور دیجیتال در ابتدا با مقاومت عکاسان اصفهان روبه‌رو شد؛ اما عکاسانی که فرزندانشان هم در کنار آن‌ها کار می‌کردند و به نوآوری جدید علاقه‌مند بودند، توانستند قدری از شکست تجاری عکاسخانه‌های پدرانشان بکاهند؛ اما دیجیتال کار خودش را کرده بود و گویی کاری از دست هیچ‌کس برنمی‌آمد.
قصری عدم نسل‌سازی از سوی خود عکاسان در دهه‌های پایانی فعالیت عکاسخانه‌های قدیمی را دیگر دلیل انحطاط آن‌ها دانست و ادامه داد: اگر در گذشته برخی فرزندان عکاسان راه پدران خود را ادامه داده و برخی عکاسان برجسته به تربیت شاگرد پرداختند، اما در دهه‌های آخر نایی برای شاگردپروری، آموزش و ادامه شیوه گذشتگان دیده نشد.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    رها کیوان

برچسب‌های خبر