آذر دانشجو بود، دانشجویی که رسالتش را خوب شناخته بود، دانشجویی که باید وقایع را بهدرستی ببیند، حوادث را رصد کند و در بهترین زمان، با بهترین عملکرد اقدام کند. آذر هویت ملیاش را میشناخت، در مقابل یک فکر غلط و یک سیاست وابسته ایستاد.
ما سالهاست که در ایران با جنبش دانشجویی خداحافظی کردهایم و این را باید علنی کنیم. شاید اصلا دوران جنبشها تمام شده است و نباید منتظر جنبش یا دانشجو باشیم.
اگر امروزه بخواهیم جنبش دانشجویی را توصیف کنیم، باید بگوییم که حال این جنبش چندان مساعد نیست و دچار رخوت و بیعملی شده است.
همانطور که حضرت آقا میفرمایند، دانشجو باید سیاسی باشد؛ هدف از این جمله هم این است که دانشجو از حالت رخوت خارج شود. جهاد تبیین نیز میگوید دانشجو باید فعال سیاسی باشد تا به رخوت دچار نشود.
یکی از پرتحرکترین و سرزندهترین جریانهای هر کشوری، جریان دانشجویی است، جریانی که با توجه به سابقه خوب در نظر مردم، عموماً با استقبال جامعه مواجه میشود.
آسیبشناسی وضعیت دانشگاه و دانشجویان بهعنوان نخبگانی که پیشرفت آینده کشور به دست آنها رقم خواهد خورد، یکی از مهمترین دغدغههایی است که در کشورهای توسعهیافته موردمطالعه قرار میگیرد.
در حال حاضر دانشجویان کمتر بهدنبال فعالیتهای دانشجویی در قالب تشکل و انجمن هستند و جای خالی تشکلات منسجم دانشجویی و فعالیتهای سیاسی دانشگاهی کاملا حس میشود.
به نظر میرسد شواهد و استدلال زیادی لازم نخواهد بود اگر بگوییم دانشگاه و علم در جامعه «دانشبنیان» بیش از هر زمان دیگر جریان اصلی تعیینکنندهای برای آینده این سیاره شده است؛ خصوصا در جامعهای در حال گذار مانند ایران که در کار ساختهشدن است.