خداحافظی با جنبش‌های دانشجویی در دانشگاه‌های ایران

ما سال‌هاست که در ایران با جنبش دانشجویی خداحافظی کرده‌ایم و این را باید علنی کنیم. شاید اصلا دوران جنبش‌ها تمام شده است و نباید منتظر جنبش یا دانشجو باشیم.

تاریخ انتشار: 12:34 - شنبه 1402/09/18
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
خداحافظی با جنبش‌های دانشجویی در دانشگاه‌های ایران

به گزارش اصفهان زیبا؛ اصطلاحی که این روزها زیاد نام برده می‌شود، جنبش دانشجویی است. باید بگویم که ما دیگر جنبش دانشجویی نداریم؛ البته یک روزهایی جنبش‌هایی داشتیم؛ مثلا 16آذر1332 یا 13آبان1358 که قله‌های جنبش دانشجویی است یا در 18تیر1378 یک دوره جنبش‌های دانشجویی داشتیم؛ اما بعد از دهه 80 دیگر جنبش دانشجویی نداشتیم و حرکت‌ها، اتفاق‌ها و ماجراهای دانشجویی داشتیم.

ما سال‌هاست که در ایران با جنبش دانشجویی خداحافظی کرده‌ایم و این را باید علنی کنیم. شاید اصلا دوران جنبش‌ها تمام شده است و نباید منتظر جنبش یا دانشجو باشیم.

ویژگی جنبش‌های دانشجویی پیشین

جوانان ما در جنبش‌های دانشجویی گذشته منتقد بودند، معترض بودند، پرسشگر بودند، آرمان‌گرا و ایدئولوژیک بودند، راهبرهایی مثل دکتر شریعتی و بازرگان داشتند؛ یک دورانی هم شهید مطهری در دهه شصت و هفتاد به‌عنوان رهبر این جریان بود که البته آن زمان شهید شده بود؛ ولی اندیشه‌هایش رهبری می‌کرد.

در خصوص نقاط ضعف این جنبش‌ها می‌توان گفت؛ افراد ساده بودند، کم‌سواد بودند، خلأ تئوریک داشتند، زود بازی می‌خوردند، ساختارشکن بودند، انتقادناپذیر بودند، تشخیص مسئله‌شان گاهی اشتباه بود، تشخیص اهم و مهمشان گاهی اشتباه بود.

بعضی‌ها قانون‌گریز بودند و عیب‌هایشان را فرافکنی می‌کردند و به گردن دیگران می‌انداختند و صرفا از دیگران انتقاد می‌کردند. جنبش دانشجویی نتوانسته بود جلوی سوءاستفاده بقیه از خودش را بگیرد. جنبش‌ها محل سربازگیری دانشجویان توسط عوامل بیرون از دانشگاه شده بود.

کار سلبی خوبی می‌کردند؛ ولی کار ایجابی خوبی نداشتند. همین طور که الان هم چنین است. به قول عزیزی، بلدوزرهای خوبی هستند؛ اما نمی‌توانند دو آجر را روی هم بگذارند.

کار سلبی‌شان هم از نوع برجک‌زنی است؛ مثلا یک تریبون آزاد برگزار کرده یا با سخنرانی و بیانیه افراد را تخریب می‌کنند؛ درحالی‌که انتقادشان بر اساس آگاهی نیست و گاها روش افراطی هم دارند؛ البته اخیرا در دیدار با رهبری به‌نظر می‌رسد دانشجویان پخته شده‌اند و حرف‌های عمیق‌تری را می‌شنویم.

عاملان اضمحلال جنبش دانشجویی در ایران

دونفر سرعت جریان جنبش دانشجویی را کند و آن را خنثی کردند.

– یکی دکتر سروش که با ژست‌های انقلابی و لیبرالیزه‌کردن جنبش‌ها، جنبش را از دورن خلع‌سلاح کرد. او با ژست‌های انقلابی و ایدئولوژیک ضد هر انقلاب و ضد ایدئولوژی شد. درواقع مانع و ضدکنشگری شد.

– آقای خاتمی هم جنبش‌ها را وارد حکومت کرد و بر این اساس از آنجا که خودشان مسئول بودند، نمی‌توانستند هم انتقاد کنند و هم حکومت.

حرکات اخیر دانشجویی

– یک عده در اوایل دهه هشتاد خواستند که جنبش عدالت‌خواه را بنا کنند که به دلایلی راه به جایی نبرد.

– اوایل دهه نود هم عده‌ای خواستند همچون روزهای اول انقلاب جنبش‌ها مارکسیستی راه بیندازند؛ مثل مجله‌هایی که در دانشگاه‌ها چاپ می‌شود و مواردی از این قبیل که راه به جایی نمی‌برند.

– یک سری هم دنبال این هستند که شاخه احزاب را در دانشگاه‌ها شکل دهند؛ همان اتفاقی که در دهه شصت و هفتاد اتفاق افتاد. این موضوع باعث می‌شود بلوغ سیاسی و اجتماعی شکل نگیرد و دانشجویان نتوانند روی پای خودشان بایستند.

عوامل تأثیرگذار بر دانشجویان

یک‌موردی که امروزه بر دانشجو تأثیر می‌گذارد، فضای مجازی است. بر این اساس دیگر دلیلی ندارد که دانشجو در خیابان حضور پیدا کند و راهپیمایی کند.

وقتی می‌بیند این را در یک فضایی با هزینه کمتر و تأثیرگذاری بیشتر انجام می‌دهد، دلیلی برای حضور در خیابان و برگزاری جلسه ندارد؛ البته امروزه در همه دنیا همین‌طور است و باعث شده که حرکت‌های خیابانی و فضاهای فیزیکی اجتماعی کم‌رنگ شود.

مورد بعد این است که در روزهای کرونا که دانشگاه‌ها نیمه‌تعطیل شدند، افتی داشتیم که هنوز هم احیا نشده است. به همین خاطر تنها راهی که می‌تواند آن جریان پیشین را احیا کند و جلوی بعضی از نفوذهای شبکه اجتماعی را بگیرد، اردوهای راهیان نور، راهیان پیشرفت، جهادی و حتی زیارتی است.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

4 + سیزده =