صفر تا صد برنامه‌های 25 آبان با مردم بود

تشکیل و راه‌اندازی ستاد شهدا در اصفهان به سال‌های اوایل جنگ و حدود سال 60 برمی‌گردد؛ اما تشییع 370 شهید در 25 آبان 61 بهانه‌ای برای قوت و انسجام بیشتر فعالیت‌های این ستاد شد.

تاریخ انتشار: 10:08 - پنجشنبه 1402/08/25
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
صفر تا صد برنامه‌های 25 آبان با مردم بود

به گزارش اصفهان زیبا؛ «ستاد شهدای اصفهان»؛ جایی که از سال 60 و درست از روزهایی که آمار شهدا رو به افزایش می‌گذارد، سنگ بنایش را در اصفهان می‌گذارند و کلیدش را به دست «حاج‌اکبر علی‌یار» می‌دهند؛ مردی که معتقد است با آمدنش به این ستاد، «عیش» و البته «نوش»ی متفاوت برای خود و خانواده‌اش فراهم کرده است.

ساختمان «ستاد شهدا» آن سال‌ها در خیابان عباس‌آباد بوده، اما زیر نظر بنیاد شهید فعالیت داشته است و البته کارکنانش از نهادهایی همچون سپاه، ارتش، جهاد سازندگی و هلال‌احمر، استانداری و شهرداری انتخاب می‌شدند؛ باوجوداین، علی‌یار معتقد است که این ستاد از صفر تا صد کارهایش، مردمی انجام می‌شده و قطعا نقش مردم در پیشبرد امور آن، پررنگ بوده است؛ درست مثل آنچه در روز بیست‌وپنجم آبان 61، به نمایش گذاشته می‌شود… .

چه شد که به فکر راه‌اندازی ستاد شهدا در اصفهان افتادید؟

تشکیل و راه‌اندازی ستاد شهدا در اصفهان به سال‌های اوایل جنگ و حدود سال 60 برمی‌گردد؛ اما تشییع 370 شهید در 25 آبان 61 بهانه‌ای برای قوت و انسجام بیشتر فعالیت‌های این ستاد شد.

این‌طور بگویم که ما اوایل جنگ با این حجم زیاد شهدا مواجه نبودیم؛ اما به‌مرور و با افزایش تعداد شهدا و بیشترشدن کارهای مربوط به آن‌ها، نیاز به مجموعه‌ای داشتیم که به‌صورت منظم‌تر و در قالب اداری کار را پیش ببرد؛ لذا از همان آبان سال 61 بود که ستاد شهدا رنگ‌وبوی دیگری به خود گرفت.

بنیاد شهید این ستاد را اداره می‌کرد؟

استانداری، شهرداری، سپاه، ارتش، هوانیروز، بهداری، جهاد سازندگی، امام‌جمعه و نماینده ولی‌فقیه، صداوسیما و… هرکدام در این ستاد یک نماینده داشتند؛ اما کل مجموعه ستاد شهدا زیرمجموعه بنیاد شهید بود و توسط این نهاد مدیریت می‌شد.

ستاد ساختمان مجزایی داشت؟

بله؛ یک ساختمان مجزا با تابلوی ستاد شهدا که در خیابان عباس‌آباد قرار داشت.

چقدر نیرو برای اداره این ستاد داشتید؟

این ستاد بیشتر با کمک و اتکا به نیروهای مردمی اداره می‌شد؛ به‌گونه‌ای که هم‌زمان با اعلام اطلاعیه، سیل مردم بود که با امکانات و هرچه در توان داشت، به کمک ما می‌آمد؛ انگار مردم منتظر همین اطلاعیه‌ها و فراخوان‌ها بودند.

عمده فعالیتی که در «ستاد برگزاری مراسم شهدا» انجام می‌شد، چه بود؟

این ستاد از زمانی که یک شهید وارد اصفهان می‌شد، کار خود را آغاز می‌کرد؛ به این صورت که در ابتدا پیکر شهدا را از مناطق جنگی به اصفهان و پس‌ازآن به سردخانه‌ بیمارستان‌های شهر منتقل می‌کرد.

ناگفته نماند این موضوع مربوط به زمانی است که سردخانه کهندژ هنوز راه‌اندازی نشده بود؛ پس‌ازآن نیز به خانواده شهید اطلاع‌رسانی و مقدمات دیدار آن‌ها با شهیدشان فراهم می‌شد.

غسالخانه اصفهان در خیابان فیض، نقطه دیگری بود که شهدا به آنجا منتقل می‌شدند و بعد از انجام مراحل غسل و کفن،‌ آن‌ها را برای تشییع به مساجد محله‌هایشان می‌بردند.

تدفین شهدا در گلستان‌شهدا و برگزاری مراسم ختم، هفته و چهلم و حتی سالگرد، چاپ اعلامیه و عکس و بنر و نصب حجله برای شهدا نیز از دیگر اقداماتی بود که توسط این ستاد انجام می‌شد.

پس با این اوصاف، فعالیت شما صرفا استانی بوده است.

نه، صرفا استانی هم نبوده است. بعضی‌ اوقات شرایطی پیش می‌آمد؛ مثلا افرادی از استان‌های دیگر پس از مجروحیت در مناطق جنگی برای درمان به بیمارستان‌های اصفهان منتقل می‌شدند.

اگر این افراد در همان مراکز درمانی اصفهان به شهادت می‌رسیدند، این ستاد موظف بود در صورت داشتن هویت شهیدان، بعد از اطلاع به خانواده‌‌‌هایشان، پیکر آن‌ها را به استان‌ها یا شهرستان‌های مربوط منتقل کند.

ستاد شهدا فقط امور مربوط به شهدا را پیگیری می‌کرد؟

نه؛ اتفاقا یکی از مهم‌ترین وظایف ستاد شهدا، رسیدگی به امور مجروحان جنگی و جانبازان بود؛ به این صورت که بعد از هر عملیات به ستاد آماده‌باش داده می‌شد تا قبل از میزبانی از پیکر مطهر شهدا، ابتدا به استقبال جانبازان و مجروحان آن عملیات بروند و بر اساس هماهنگی‌های لازم با تمامی بیمارستان‌های شهر، به این افراد خدمات‌رسانی کنند و آن‌ها را مورددرمان قرار دهند؛ ضمن اینکه ما در هر بیمارستان یک نماینده برای رسیدگی به امور جانبازان و مجروحان جنگی داشتیم و بخش درمان یکی از مهم‌ترین بخش‌های ستاد بود.

زمانی که اطلاع دادند قرار است 370 شهید در اصفهان تشییع شود، آیا ستاد آمادگی انجام این برنامه را داشت؟

کارکنان ستاد برگزاری مراسم شهدا، همیشه بعد از انجام هر عملیاتی در حالت آماده‌باش قرار داشتند و مقدمات لازم را برای تشییع شهدای آن عملیات، فراهم می‌کردند.

در همین راستا و در خصوص عملیات محرم با آن تعداد شهید فراوان نیز، ستاد آمادگی لازم را از چند روز قبل از ورود پیکر شهدا به اصفهان کسب کرده بود.

یعنی شما شرایطی را که آن موقع پیش آمد، خاص و بحرانی نمی‌دانید؟ آیا اصفهان واقعا آمادگی پذیرش این شرایط را داشت؟

در نوع خودش خاص و غیرمنتظره بود؛ به‌طوری‌که ما برای انجام کارهای این شهدا مجبور به استفاده از نیروی مردمی شدیم؛ مثلا درباره غسل شهدا، امروز صبح که بچه‌های تیم تغسیل مشغول به کار شدند تا فردا صبح، یعنی دقیقا 24 ساعت مستمر، این برنامه ادامه داشت.

با همه اوصاف و آمادگی که ستاد داشت، شرایط به‌قدری ناگهانی پیش آمد که بسیاری از کارهای شهدا در آن روز،‌ توسط نیروهای مردمی انجام شد؛ از غسل و کفن و بستن تابوت شهدا بگیر تا تشییع و تدفین آن‌ها در گلستان‌شهدا. حتی مواردی را داشتیم که خود مادر شهید برای غسل و کفن فرزندش اقدام کرد.

پس عملا می‌توانیم بگوییم آن روز کار دست مردم بود.

بله، دقیقا آن روز همه مردم، چه پیر و چه جوان، داوطلبانه پای کار آمدند؛ مخصوصا بازاری‌های اصفهان حضور ویژه‌‌ای در این میان داشتند.

مشکل‌ترین کار ستاد در رابطه با تشییع شهدای 25 آبان چه بود؟

یکی از مشکل‌ترین کارها خبردهی به خانواده‌های شهدا بود. به‌هرحال قرار است به بیش از سیصد خانواده خبر شهادت عزیزانشان داده شود. اینجا دیگر نمی‌توانستیم سراغ نیروهای مردمی برویم و باید از نیروهای بنیاد و مددکاران استفاده می‌کردیم؛ چراکه کار، حساسیت خاصی داشت.

ازیک‌طرف، زمان نداشتیم و از طرف دیگر، تعداد شهدا زیاد بود. جدای از این‌، امور مربوط به شهدای یزد و شیراز و چهارمحال‌وبختیاری نیز با اصفهان بود.

چرا یزد و شیراز و چهارمحال‌وبختیاری؟

آن زمان ازلحاظ نظامی، اصفهان منطقه 2 کشور به‌حساب می‌آمد و استان‌های یزد، شیراز و چهارمحال‌وبختیاری زیرمجموعه آن قرار داشتند. این امر باعث شده بود در وهله اول میزبان شهدای این استان‌ها در اصفهان باشیم و بعد در خصوص انتقال آن‌ها به شهرهایشان اقدام کنیم.

شهدای هر عملیاتی که مربوط به این سه استان بودند، اول به اصفهان می‌آمدند؟

بله؛ این شهدا ابتدا وارد اصفهان و پس از اطلاع‌رسانی توسط ستاد شهدا، بین استان‌های مربوط، توزیع و به شهرهای خودشان منتقل می‌شدند.

از چه زمانی شهدا وارد اصفهان شدند؟

نخستین کانکس شهدا تقریبا از 11 آبان وارد اصفهان شد و تا سه‌چهار روز بعد از پایان عملیات محرم ادامه داشت. درباره عملیات محرم بیش از یک‌هزار شهید به‌مرور و کانکس به کانکس وارد اصفهان شدند.

درست است که 370 پیکر مطهر از این تعداد شهدا را در یک روز تشییع کردیم، اما در روزهای بعد هم تشییع یکصد و خورده‌ای و دویستایی شهید از این عملیات را داشتیم.

این 370 شهید را در یک مقطع زمانی نیاوردند؟

نه؛ پیکر مطهر این 370 شهید را به‌مرور و در چند مقطع زمانی به اصفهان آوردند؛ حتی شب 25 آبان که فردای آن، برنامه تشییع شهدا را داشتیم هم، تعداد دیگری شهید مجددا وارد اصفهان شدند که همین موضوع خودش استرس و نگرانی چندبرابری به ما وارد کرد.

این شهدا هم باید همان 25 آبان تشییع می‌شدند؟

ما خودمان مانده بودیم که چه باید بکنیم؛ اما وقتی موضوع به اطلاع مسئولان رسانده شد، آیت‌الله طاهری، امام‌جمعه وقت اصفهان، تأکید کردند که این تعداد شهید نیز حتما فردا (25 آبان) با دیگر شهدا تشییع و شبانه به خانواده‌هایشان اطلاع‌رسانی‌شده و غسل و کفن شوند.

و این اتفاق افتاد؟!

بله؛ همان شب دقیقا این تیمی که مشغول غسل‌دادن شهدا بودند تا فردا صبح، یعنی دقیقا 24ساعته کار را انجام داده و این شهدا را غسل دادند، کفن کردند و در تابوت‌هایشان قرار دادند و برای تشییع آماده‌ کردند و به محله‌هایشان انتقال دادند.

آن‌طور که شنیده‌ایم شما برای غسل و کفن پیکر این شهدا با نبود مکان مناسب و امکانات کافی مواجه بودید.

بله؛ تعداد شهدا به‌قدری زیاد بود که مکان قبلی کفاف شستن پیکر این‌همه شهید را نمی‌داد؛ برای همین سردخانه‌ای را که در خیابان کهندژ بود و به‌عنوان سردخانه میوه و مرکبات کاربرد داشت، مورداستفاده قرار دادیم؛ البته بماند که برای گرفتن همین مکان هم با مشکلاتی روبه‌رو بودیم.

درباره غسل و کفن پیکر شهدا هم که در همین مکان انجام می‌شد، از نیروهای مردمی کمک گرفتیم.

حتی پدر و مادر شهدا…

ما از پدر و مادر هیچ شهیدی نخواستیم که برای شستن پیکر شهیدشان بیایند؛ اما آن‌قدر آن زمان ایثار به زیباترین شکل ممکن متجلی شده بود که برخی از مادران شهدا که برای شناسایی بچه‌هایشان به معراج آمده بودند، داوطلبانه از ما خواستند اجازه بدهیم خودشان پیکر فرزندانشان را غسل و کفن کنند.

مگر این شهدا با هویت معلوم نیامده بودند؟

چرا؛ ولی باتوجه به اینکه برخی از این شهدا در آب غرق ‌شده بودند، صورت‌هایشان قابل‌شناسایی نبود و وزنشان هم چندبرابر شده بود؛ لذا باید خانواده با توجه به نشانی‌هایی که از فرزندش داشت، صحت هویت شهید را تأیید می‌کرد و بعدازآن، تازه به غسل و کفن شهدا اقدام می‌شد.

تا آنجایی که اطلاع داریم، برای تدفین پیکرها هم با کمبود فضا در گلستان‌شهدا روبه‌رو بودید و حتی شبانه تعدادی از خانه‌ها را نیز با اجازه مالکانشان تخریب کردید!

بله؛ به‌هرحال تعداد شهدایی که قرار بود در گلستان‌شهدا دفن شوند، زیاد و زمین موردنیاز برای خاک‌سپاری آن‌ها در دسترس نبود؛ لذا قرار بر این شد که تعدادی از خانه‌های اطراف گلستان‌شهدا، با رضایت مالکانش شبانه تخریب شود.

چه تعداد خانه؟

حدود 16 خانه و چهار مغازه.

در خصوص جای دفن شهدا از قبل با خانواده‌ها هماهنگی انجام‌ شده بود؟

بعضی از این شهدا، شهید دوم خانواده بودند که درباره آن‌ها تلاش می‌کردیم کنار شهید اولشان دفنشان کنیم؛ ولی واقعا اینکه خانواده‌ای از ما بخواهد شهیدش جایی که مدنظر خودش است، دفن شود، شدنی نبود.

طوری بود که هرجایی می‌رسیدند، شهدا را دفن می‌کردند و اصلا انتخابی نبود. به خاطر تعداد بالای شهدا، واقعا کنترل شرایط کار سختی بود.

برای کنترل جمعیت با مشکل روبه‌رو نبودید؟

تمهیدهای لازم پیش‌بینی شده بود؛ اما کنترل جمعیت بسیار مشکل بود. با اینکه موانع ما داربست‌هایی بودند که جلوی درب ورودی گلستان‌شهدا نصب ‌شده بودند، آن روز مردم از درودیوار بالا می‌آمدند تا وارد گلستان‌شهدا شوند.

خیابان‌های اطراف گلستان‌شهدا بسته شده بود و از بلندگویی که روی پشت‌بام مسجدی که اول گلستان گذاشته بودیم، اسامی شهدا به ترتیبی که وارد می‌شدند، خوانده می‌شد؛ حتی بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده قرار بود از هر خانواده‌ای فقط پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر شهید وارد گلستان‌شهدا شود؛ ولی گاها این موضوع از دست ما درمی‌رفت و نمی‌توانستیم مقابل مردم را بگیریم.

درباره دفن شهدا هم برای هر ردیف یک نفر را گذاشته بودیم تا بلافاصله بعد از دفن شهید، روی قبر شماره بگذارد تا مشخص شود هر قبر و هر شماره مال کدام شهید است.

یک جا هم نبود که فقط بگوییم یک جا هست. ما سه قطعه برای دفن این شهدا درنظر گرفته بودیم؛ قطعه محرم 1، محرم 2، محرم 3. به همین دلیل افراد زیادی موظف شده بودند اسم شهدا و جای دفن آن‌ها را ثبت کنند.

مراسم تشییع شهدا از چه ساعتی در میدان امام آغاز شد؟

مراسم از ساعت هشت صبح شروع شد؛ ولی دفن شهدا تا نزدیکی‌های غروب ادامه داشت.

این شهدا همگی با هم به میدان امام منتقل شدند؟

با توجه به اینکه شهدا، شب 25 آبان تا صبح در مساجد محله‌هایشان بودند، صبح آن روز روی دست مردم تا میدان امام(ره) آمدند و بعد از میدان امام(ره) روی دست تا گلستان‌شهدا تشییع شدند.

محل تجمع شهدا در میدان امام(ره) هم پشت عالی‌قاپو و داخل بازار مسگرها بود. به دلیل جمعیت زیاد مردم، نماز بر پیکر شهدا هم در داخل همان بازار مسگرها خوانده شد.

برنامه در میدان امام(ره) به چه شکل بود؟

ابتدا سخنرانی و عزاداری بود؛ بعد اسم هر شهیدی که خوانده می‌شد، تابوتش وارد میدان امام می‌شد. آن روز مرحوم آیت‌الله طاهری، امام‌جمعه اصفهان نیز پیامی را که امام(ره) به مناسبت شهادت جمعی از رزمندگان اصفهانی در عملیات محرم داده بودند، قرائت کردند.

از مسئولان کشوری هم در این مراسم حضور داشتند؟

بله؛ فخرالدین حجازی از سخنرانان این مراسم بود؛ همچنین شهید مهرداد عزیزاللهی که با آن سن کم واقعا بی‌نظیر صحبت کرد.

مسیر تشییع شهدا از چه خیابان‌هایی بود؟

مسیر از میدان امام، خیابان حافظ، چهارراه شکرشکن، چهارباغ خواجو، پل خواجو، فلکه فیض تا گلستان شهدا بود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

15 − 9 =