تا به حال به این موضوع دقت کردهاید که بایدها و نباید ها از کجا آمدهاند؟ ریشه آنها چیست و اینکه ممکن است بدون آنکه متوجه شوید، ضربههایی به شما بزند؟ این موضوعی است که این بار در سلسله نشستهای باغ نوش از سوی محمدعلی شهبازی، روانشناس، روانکاو، مدرس رشد فردی و بنیانگذار مؤسسه «اصل من»، بررسی شد.
به دوران کودکیتان رجوع کنید و ببینید برای رضایت والدین چه میکردید؟ برخی از شما برای رضایت آنها درس میخواندید، برخی برای رضایت آنها کار میکردید، بعضی دیگر هم به رشته تحصیلی یا شغلی گرایش یافتید که مورد تأیید و رضایت پدر و مادرتان بود. منظور اینکه فعالیتهای شما بر مبنای بایدها و نبایدها(از همان بدو کودکی بدون آگاهی و توجه) شکل گرفته است. ارزش
تأثیر باید و نباید بر ارزشها
این را بدانید که بایدها و نبایدهای شما روی ارزشهایتان تأثیر میگذارد و ارزشها بر مبنای نیازتان ساخته میشود. در کل بایدها و نبایدها و ارزشهای شما از نیازهایتان نشئت میگیرد. یکی از نیازهای شما دوستداشتهشدن است؛ دومین نیاز، مورد تأیید واقعشدن است؛ مثلا در جمع دوستان یا اقوام سعی میکنید تابع بقیه و همراه و مثل آنها باشید!
با این اوصاف باید گفت؛ ارزشها از دوران کودکی شکل میگیرد و وقتی از این دوران ریشهای شکل گیرد تا بزرگسالی تداوم پیدا میکند و بدین ترتیب نسلها ادامه مییابد؛ اما باید توجه داشت اگر این رویه اشتباه باشد، ضربههای زیادی به شما وارد خواهد شد و به اصطلاح چوب آن را خواهید خورد؛ هم خودتان، هم عزیزانتان. اکنون ارزشهای خود را بنویسید و ببینید ریشه آنها از کجا نشئت میگیرد؛ از طریق والدین، اقوام، معلم و… .
حال به مثال دیگری توجه کنید. فرض کنید فرد کیفقاپی، از یک نفر دزدی میکند. در این هنگام، فردی شاهد این قضیه است. آیا به نظر شما درست است که در این اتفاق دخالت کند؟… قطعا هر فردی نظری دارد که دلیل آن برمیگردد به ارزشها و قوانین و بایدها و نبایدهای زندگیاش؛ مثلا همسر فرد شاهد از دخالت او جلوگیری میکند؛ ولی شاید مغازهدارها او را به این کار تشویق کنند.
ویژگی ارزش های سالم
ارزش های سالم منعطفاند: مثلا اگر هفتهای سه بار یوگا میروید و بین جلسههایتان، فرزندتان بیمار شد، نیازی نیست تمام جلسهها را شرکت کنید؛ شما میتوانید یک جلسه غیبت داشته باشید. ارزش های سالم، سخت نیستند: منظور این است که در ارزش های سالم سختگیری جایز نیست؛ مثلا از کلماتی مثل«هرگز» نباید استفاده کرد: من هرگز نباید چنین و چنان کنم. وقتی جمله با هرگز شروع میشود، محدودیت پیدا میکنید و حالتان بد میشود. بهخاطر همین نباید بهکار رود.
ارزش های سالم منطقگرا نیستند. در ارزش های سالم، واژههایی نظیر هرگز، باید و همیشه وجود ندارد. ارزش های سالم اکتسابی هستند، نه تزریقی.
ارزش های درست و غلط خود را بشناسید
همیشه جنگی بین ارزش و نیاز شما وجود دارد؛ مثلا از طرفی میخواهید لباس و… بخرید؛ ازطرفی نمیتوانید سر کار بروید تا پول خریدهایتان را بهدست آورید. در این صورت پیش خود میگویید: اگر دنبال ارزش بروم، نیاز چه میشود؟ اگر دنبال نیاز بروم، ارزش چه میشود؟ در این صورت حالتان بد میشود و اینجاست که شما باید ارزشهایخود (البته ارزش های درستتان) را در اولویت قرار دهید، نه نیازهایتان را.
اما دلیلش این است که به بایدها و نبایدهای دوران کودکی چسبیدهاید و به عبارت دیگر بایدها و نبایدها به شما تزریق شده است؛ پس به دنبال بایدها و نبایدها نباشید.توجه داشته باشید که در جنگ بین نیاز و ارزش، باید ارزش بچربد؛ البته ارزشی که پشت آن آگاهی باشد، نه تزریقی. باید به ارزش هایتان نگاه کنید و ببینید کدام غلط و کدام درست است؟ فرمان زندگی شما دست ارزش ها و بایدها و نبایدهایتان است. آنها را مکتوب کنید و ببینید کدام تزریقی و کدام اکتسابی است تا متوجه شوید کدام غلط و کدام درست است.
ممنونم از مطالب خوبتون