گفت‌وگو با سید مجتبی خیام‌الحسینی و روایت مستندش که این روزها در چند شبکه رسانه ملی روی آنتن رفته است

بمباران‌های اصفهان در «زیرزمین»!

سید مجتبی خیام‌الحسینی در تازه‌ترین اثر خود در قالب مستند به سراغ بمباران‌های شهر اصفهان در هشت سال جنگ تحمیلی رفته است.

تاریخ انتشار: 09:59 - شنبه 1403/02/8
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
بمباران‌های اصفهان در «زیرزمین»!

به گزارش اصفهان زیبا؛ سید مجتبی خیام‌الحسینی در تازه‌ترین اثر خود در قالب مستند به سراغ بمباران‌های شهر اصفهان در هشت سال جنگ تحمیلی رفته است. این مستند که «زیرزمین» نام دارد، برشی از جنگ شهری صدام و بمب‌هایی است که بر سر پیر و جوان، کودک و بزرگ‌سال و به‌طور عام غیرنظامیان در شهر اصفهان می‌ریخته. گفت‌وگوی کوتاه «اصفهان‌زیبا» با سید مجتبی خیام‌الحسینی، تهیه‌کننده این مستند و مدیرگروه فرهنگی‌‌هنری رهوا را در ادامه بخوانید. او زیرزمین را روایتی از سال‌های موشک‌باران اصفهان معرفی می‌کند.

چطور تصمیم گرفتید به سراغ این سوژه بروید؟

تقریبا از سه الی چهار سال پیش بود که این پروژه کلید خورد؛ زمانی که ما یک‌سری عکس و اطلاعات پراکنده از بمباران‌ها در شهر اصفهان به دست آوردیم و به این جمع‌بندی رسیدیم که سوژه به اندازه کافی ظرفیت برای ساخت مستند دارد.

اطلاعاتی که به دست آوردید، به چه صورت بود و چقدر برای ادامه مسیر کمکتان کرد؟

متأسفانه هیچ اطلاعات مکتوب و منظم و تدوین‌شده‌ای در این زمینه وجود نداشت. برای همین به یک کار پژوهشی در ابتدا نیاز بود تا اطلاعات جمع‌بندی شود؛ پس بسم‌الله کار پژوهشی را گفتیم و در ادامه، نزدیک به دو سال روی سوژه مطالعات و بررسی‌های لازم و وسیعی انجام شد. خوشبختانه به‌مرور اطلاعات و آمارها پیرامون سوژه استخراج و در کنار آن خانواده‌هایی که در بمباران‌ها شهید داده بودند، شناسایی شدند. آرشیوها هم کامل شد و بالاخره مستند شکل گرفت.

اطلاعات و آرشیوی که از سال‌های جنگ به دستتان رسید، از کدام منبع بود؟

آتش‌نشانی یکی از ارگان‌هایی بود که کمک خوبی به ما در ساخت این مستند کرد و خوشبختانه عکس‌ها و فیلم‌های خوبی از طریق آن‌ها به دست ما رسید. بچه‌هایی که عکاس بوده و آن زمان از بمباران‌ها عکاسی کرده بودند هم، خیلی به ما کمک کردند.

شهرداری و استانداری؟

شهرداری و استانداری تقریبا اطلاعاتشان مفقود شده بود؛ برای همین مجبور شدیم بیشتر از اطلاعات آتش‌نشانی و البته خانواده‌هایی که در این بمباران شهید داده و خانه‌هایشان را از دست داده بودند و خاطره داشتند، استفاده کنیم.

شناسایی خانواده‌ها راحت بود؟

یک قسمتی را از بنیادشهید کمک گرفتیم که البته خیلی محدود بود؛ اما بخش عمده آن‌ها را از طریق مطلعان و حتی افرادی که در همان محله‌های بمباران‌شده زندگی می‌کنند، شناسایی کردیم. در کل، پیدا کردن این خانواده‌ها برای ما کار خیلی سختی نبود؛ حتی خود خانواده‌ها هم همدیگر را می‌شناختند و به ما معرفی می‌کردند.

سراغ چه تعداد خانواده رفتید؟

ما به دلیل محدودیتی که داشتیم، نتوانستیم سراغ همه خانواده‌ها برویم و نهایتا آن‌هایی که به این نتیجه رسیدیم سوژه خوب و داستان جذابی دارند، انتخاب کردیم.

خروجی مستند به چه صورت پخش شد؟

مستند پنج قسمت بوده و در حال حاضر سه قسمت آن پخش شده است؛ دو مستند 35دقیقه‌ای و یک مستند 50دقیقه‌ای. دو قسمت پایانی نیز تصویربرداری‌اش انجام شده، ولی هنوز تدوین نشده است. حداقل مستند دو قسمت دیگر ادامه دارد.

در یکی از قسمت‌ها به سراغ موضوع خنثی‎‌سازی بمب‌ها بعد از بمباران رفته بودید؛ سوژه‌ای که به نظر بکر و دست‌نخورده بود!

بله، همین‌طور است. از آنجایی که آرشیو خوبی از خنثی‌سازی بمب‌ها در شهر اصفهان داشتیم، تصمیم گرفتیم یکی از قسمت‌های مستند را به این موضوع اختصاص دهیم که صحبت درباره آن در حوصله این گفت‌وگو نیست. دو قسمت دیگر هم گفت‌وگو با خانواده‌هایی بود که در بمباران خانه و اعضای خانواده خود را از دست داده بودند؛ البته ما با تعداد محدودی از خانواده‌ها توانستیم ارتباط بگیریم و این در حالی است که این پروژه خیلی جای کار دارد و پر از داستان است.

در گفت‌وگو با خانواده‌ها، تمرکزتان روی چه بود؟

بمباران و اتفاق‌هایی است که برای آن‌ها رخ داده بود.

کار به طور کل چند مرحله داشت؟

تحقیق و پژوهش، جمع‌آوری آرشیو، آماده شدن طرح و فیلم‌نامه و تولید.

از مشکلاتی که بر سر راهتان بود هم بگویید.

همراهی‌کردن خانواده‌ها یکی از مشکلات بر سر راه ما بود و از آنجایی که شهدای بمباران جزو شهدایی هستند که بنیادشهید خیلی با آن‌ها کاری نداشته است، به همین خاطر، همراه‌کردن آن‌ها کمی زمان‌بر بود. موضوع بعدی جمع‌آوری اطلاعات و آرشیو بود که انرژی و زمان زیادی را از ما گرفت.

یکی از شاخصه‌های اصلی این مستند را می‌توان دکور متفاوتش عنوان کرد؛فضایی که وقتی مصاحبه‌شونده در آن قرار می‌گرفت به‌خوبی می‌توانست خودش را در همان فضا احساس کند.

دقیقا همین‌طور است. ما دوست داشتیم مصاحبه‌شونده‌ها فضای بمباران را که قبلا تجربه کرده بودند، به‌خوبی حس و حتی لمس کنند و بیشتر در آن فضا قرار بگیرند. نکته دیگر اینکه، دکور این مستند از خود عکس‌های بمباران طراحی شد؛ یعنی دقیقا عکس‌ها را آوردیم و المان‌هایی را که در عکس‌ها بود، در دکور طراحی کردیم. به نظرم دکور در مصاحبه‌ها، تأثیر خوبی داشت؛ آن‌قدر که مصاحبه‌شونده‌ها حس خاصی می‌گرفتند و حتی بهتر می‌توانستند صحبت کنند.

آماده کردن دکور چقدر زمان برد؟

حدود یک ماه؛ اما تولید آن 15 روز به طول انجامید. وقت و هزینه زیادی برد؛ اما الحمدلله با هنرمندی آقای جوانی خروجی بسیار خوبی داشت.

زمان پخش مستند هم به نظرم زمان خوبی بود؛ یعنی هم‌زمانی خوبی داشت.

این کار حدود دو سال و نیم پیش‌تولیدش تمام شد و ما در طول این مدت دنبال بهانه‌ای برای پخش مستند می‌گشتیم و ازآنجایی‌که اتفاق‌های اخیر موشکی در ایران، فضای خوبی را برای ما فراهم کرد، به این نتیجه رسیدیم که زمان، زمان بسیار خوبی برای پخش مستند است. من فکر می‌کنم همین زمان‌سنجی بود که مستند به مخاطبانش چسبید و البته خوب هم دیده شد. ما حتی از طرف نخبگان شهری نیز بازخوردهای خوبی داشتیم.

با توجه به اینکه شما مستندهای دیگری هم تولید کرده‌اید، آیا این مستند ویژگی خاصی داشت که آن را نسبت به مستندهای قبلی متفاوت‌تر کرده باشد؟

جنگ را به چند صورت می‌توان تعریف کرد. یک قسمتش بحث خانواده‌هاست و اتفاق‌هایی که پشت جنگ می‌افتاده و این جنگ، جنگ می‌شده است. به نظر من این حس‌وحال خانواده‌ها و اتفاق‌هایی که غیر از خط مقدم در جنگ می‌افتاده، خیلی کمتر دیده شده است؛ یعنی عمدتا ما بیشتر از فضای نظامی جنگ و خط‌مقدم شنیده‌ایم تا اتفاق‌هایی که پشت جبهه افتاده است. موضوع این مستند، برای ما اتفاق جدیدی بود و ما را وارد حوزه‌ای خارج از خط‌مقدم کرد.

 چرا اسم مستند را گذاشتید «زیرزمین»؟

زیرزمین کلمه‌ای است که عمدتا در دهه 60 زیاد شنیده می‌شده و از آنجایی باب شده که بمباران‌ها شروع شده است؛ پناهگاهی برای فرار از بمب‌های صدام. من فکر می‌کنم از همان زمان بود که همه خانه‌ها زیرزمین‌دار شدند و این واژه بیشتر در سال‌های جنگ شنیده می‌شده و کاربردی بوده است.

مطمئنا شما در خانه‌های الان، زیرزمین نمی‌بینید؛ برای همین مخاطب با این کلمه در سال‌های بمباران به‌خوبی مأنوس بوده و تداعی‌کننده آن روزهاست. این انتخاب اما دلیل دومی هم دارد. این سال‌ها در کشور ما به‌جای اینکه در زیرزمین‌ها، آدم‌ها پناه بگیرند، موشک‌هایمان پناه گرفته‌اند؛ موضوعی که نشانه اقتدارمان شده است. دستاوردهای موشکی ایران امروز نشانه اقتدارمان است؛ پس همین ایهام بود که ما را به انتخاب نام زیرزمین رساند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

بیست − 8 =