تکرار این روند و نبود یک مهندسی درست برای آینده این مدیوم، پای سازمان سینمایی را به این جریان باز کرد. با پادرمیانی رسمیترین نهاد سینمایی کشور به این موضوع، بحث احیای «ویاودی» در سینمای ایران قوت گرفت؛ اتفاقی که مخاطب ایرانی آن را یک شوخی بزرگ برای ما و صنعتی پیشرفته تنها در آمریکا و در انحصار «نتفلیکس» میدانست. پافشاری «حجتالله ایوبی» در آن زمان که با بیاعتنایی رسانهها و البته بخش بزرگی از بدنه سینمایی کشور همراه بود، در اواخر دوره مدیریتی وی به بار نشست. اما باوجود چند پلتفرم اینترنتی، بازهم کسی این جریان را چندان جدی نمیگرفت.
این بیاعتناییها تا اواخر سال 98 ادامه داشت. با آمدن کرونا، سینماهای سراسر کشور بهاجبار تعطیل شدند. وزارت ارشاد و سازمان سینمایی که مسئول بخشی از تأمین سرگرمیهای مردم در ایران قرنطینهشده بودند، وعده دادند که هرروز یک فیلم جدید را در بستر اینترنت نمایش میدهند. آنها این وعده را محقق و در کنار این اتفاق، سریالهای بیشتری را وارد مدار توزیع کردند و به همین سادگی، فرهنگسازی استفاده از پلتفرمهای اینترنتی که چندین سال زمان میبرد، در کمتر از چندماه میان مخاطبان ایرانی قوت گرفت و حالا کار بهجایی رسیده که مخاطب، با چند برابر شدن حق اشتراک این سامانهها، بهراحتی آن را پرداخت کرده و از خدمات این ویاودیها بهره میبرد.ویاودیهایی که با ضعفهای متعدد سختافزاری و نرمافزاری و البته ضریب نفوذی که نمیتواند از قاچاق تولیداتشان جلوگیری کند، بازهم به اصلیترین معتمد آثار سینمایی و سریالی این ماههای مردم تبدیلشدهاند. با رونقگرفتن این سامانهها، جریان تولید هم در شبکه نمایش خانگی به راه افتاد تا امروز این مدیوم، در رخوت محصولات سینمایی و تلویزیونی، نبض اصلی تولیدات بصری کشور را در دست داشته باشد.
فضای بازتر شبکه نمایش خانگی به نسبت سینما و تلویزیون
اما تمام دلایل سونامی تولیدات در شبکه نمایش خانگی، محدود به رونق ویاودیها نیست. در وهله نخست، باید به شرایط خارقالعاده کار در شبکه نمایش خانگی پرداخت. یک فیلمنامهنویس، کارگردان، تهیهکننده و البته سرمایهگذار، بهعنوان ارکان اصلی تولید یک پروژه بصری، بهواسطه سهولت بروکراسی، ترجیح میدهند در شبکه نمایش خانگی فعالیت داشته باشند تا سینما و تلویزیون؛ آنهم به چند دلیل.
نخست آنکه سرعت عرضه محصول در شبکه نمایش خانگی، خیلی بیشتر از سینما و تلویزیون است. در تلویزیون که تهیهکننده، تقریبا هیچ نقشی در زمان پخش نداشته و تمام تصمیمها از سوی سازمان اتخاذ میشود. در سینما هم گرفتاریها، تازه پس از پایان تولید آغاز میشود.
قرارگرفتن در صف طویل اکران و درافتادن با مافیایی که اجازه قدکشیدن به غیرخودیها را نمیدهد، اصلیترین دلایلی هستند که صاحبان یک اثر را به سمت شبکه نمایش خانگی سوق میدهند. بهخصوص در سال کرونایی 1399 و 1400 که تولیدات سینمایی تقریبا به حالت تعطیلی درآمدهاند و صف اکران آثار برای نمایش، به طولانیترین حالت خود درآمده و هرروز هم بر طول این صف افزوده میشود.
دوم، به بحث ممیزی برمیگردد. در شبکه نمایش خانگی، جسارت بیشتری دیده میشود و میزان ممیزی آن بهمراتب کمتر از سریالهای تلویزیونی و حتی آثار سینمایی است.
سوم به برگشت سرمایه بازمیگردد. در شبکه نمایش خانگی، نشانههای پررونقتری از اقتصاد سینما دیده میشود. چرخش مالی آزادانهتری در آنجا رخ میدهد که طی آن، نه خبری از بدقولیهای سازمان صداوسیماست و نه خواب چندینماهه و چندینساله برای زندهشدن پول اثر سینمایی. سریال، بهمحض پایان فرایند تولید، توزیعشده و صاحبان آثار، خیلی زود به پول و سود خود میرسند.
چهارم، جنبه تجاری شبکه نمایش خانگی است. در یک سریال تولید این مدیوم، صاحبان آثار، مجاز به پذیرش هر نوع آگهی هستند. توفیقی که با توجه به طولانیبودن قسمتهای سریال و بهرهمندی از بازیگران چهره، رقم قابلتوجهی را به سمت صاحبان سریال سرازیر میکند. این مهم در تولیدات تلویزیونی به دلیل برخی ملاحظات و آثار سینمایی به دلیل وقت اندک و عدمپتانسیل لازم برای تبلیغمحوری، هیچگاه بهاندازه سریال شبکه نمایش خانگی برای صاحبان برندها، وسوسهکننده و پربازده نیست.
در آخر، به ساختار تولیدات در شبکه نمایش خانگی میرسیم. بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان، به دلایلی با تلویزیون همکاری نمیکنند یا ساخت سریال را با وجهه سینمایی خود در تعارض میبینند.
تولیدات این سالهای شبکه نمایش خانگی که جاذبهها و نشانههای سینمایی آن، فراتر از سریالهای تلویزیونی است، این اجازه را به دو گروه بالا که تاکنون سریال نمیساختند، میدهد که وارد این چرخه شوند و دقیقا به همین دلیل است که ما طی یک سال اخیر، با انبوه چهرههای موجه سینمایی روبهرو هستیم که یا سریال خود را برای ویاودیها کلید زدهاند یا مترصد آغاز پروژه خود برای این مدیوم هستند.
وقتی پای دستمزد در میان است
نهتنها کارگردانان و تهیهکنندگان شاخص بسیاری از سینما به شبکه نمایش خانگی کوچ کردهاند، بلکه تاریخ این مدیوم هیچگاه شاهد این حجم حضور بازیگران چهره در تولیدات خود نبوده است. تا امروز تقریبا تمام بازیگران شاخص سینمای ایران که روزی گمان برده میشد هیچگاه در سریال بازی نخواهند کرد به سمت شبکه نمایش خانگی سرازیر شدهاند.
جریانی که در کنار تمام جذابیتهای پیدا و پنهان خود، دستمزدهای قابلتوجهی را هم به سمت عوامل آن سرازیر میکند. در شبکه نمایش خانگی، مانند فرایند سریالسازی تلویزیون، دستمــــزدها بهصورت ماهیانه پرداخت میشوند و طبیعتا یک بازیگر به دلیل حضور چندماهه خود در سریال، بسیار بیشتر از بازی در یک کار سینمایی منتفع میشود. دستمزدهایی که برای بازیگران چهره و شاخص، از ماهی 200 میلیون آغاز شده و طبق شنیدهها تا ماهی 500 میلیون تومان در نوسان است.
این اتفاق، نهتنها برای بازیگر بلکه برای سایر عوامل سریال نیز سودده است. بهخصوص از این بابت که سریالهای شبکه نمایش خانگی به دلیل جذب سرمایهگذارهای صاحبنفوذ و سیستم تبلیغاتی گستردهای که در اختیار دارند منع و ناتوانی چندانی در پرداخت دستمزدها ندارند و به همین دلیل است که روال دستمزد در شبکه نمایش خانگی، بهمراتب بهتر از آثار سینمایی و تلویزیونی است.
بهدنبال احیای محبوبیت ازدسترفته
فارغ از بحثهای مادی وسوسهانگیز تولیدات شبکه نمایش خانگی، بسیاری از کارگردانان و بازیگران با حضور در آثار این مدیوم، به دنبال ترمیم و احیای محبوبیت ازدسترفته خود هستند. تولیدات شبکه نمایش خانگی طی ماههای اخیر با استقبال قابلتوجهی از سوی مخاطبان همراه بوده است. مخاطب ایرانی همواره مشتاق دنبالکردن سریالهای ایرانی بوده و حتی سریال را به فیلم ترجیح میدهد. در روزگار کنونی که سریالهای آمریکایی، هندی، کرهای و ترک، طرفداران بسیاری را در میان خانوادههای ایرانی به دست آورده اما بازهم تولیدات ایرانی، مخاطبانی گسترده داشته و این فضا، توسط مدیران شبکه نمایش خانگی و هنرمندانی که با این مدیوم به همکار میپردازند، بهخوبی درک شده است.
مخاطب ایرانی یا از طریق خرید اشتراک یا بهواسطه دانلودهای غیرقانونی در شبکههای مجازی و یا از طریق شبکههای ماهوارهای، سریالهای ایرانی را بهصورت کجدارومریز دنبال میکند و همین به کارگردان و بازیگر اجازه میدهد تا طیف وسیعی از مخاطبان، در جریان فعالیتهای آنها قرار بگیرند. درحالیکه این مهم با این میزان چگالی، هیچگاه در سینما و تلویزیون برای این تعداد مخاطب ملموس نیست. بنابراین بسیاری از هنرمندان ترجیح میدهند با حضور در آثار شبکه نمایش خانگی، پویایی و استمرار فعالیتهای خود را به مخاطب گوشزد کنند که همچنان مشغول کار هستند. ضمن آنکه به دلیل سوژههای جذابی که سریالهای این مدیوم برای مخاطبانشان دارند، عموما با اقبال آنها مواجه میشوند و بهاینترتیب، درصدد احیای محبوبیت و تقویت موقعیت خود هستند. بنابراین حضور در تولیدات شبکه نمایش خانگی، به یک بازی دو سر برد برای هنرمندان تبدیلشده که در پناه آن، هم دستمزدهای خوبی میگیرند و هم به میزان محبوبیت خود در میان طیف وسیعی از مخاطب، میافزایند.
وقتی پلتفرمها در نقش سرمایهگذار ظاهر میشوند
تا اینجا، توپ در زمین صاحبان آثار بود اما نباید نقش ویاودیها را در تعدد تولیدات، کمرنگ بدانیم. از نیمههای سال 99، زمزمههای سرمایهگذاری برخی از این ویاودیها در تولیدات خودشان به گوش رسید. بهاینترتیب که این سامانهها با بودجهای که از طریق جذب آگهی و آبونمانهای مخاطبان به دست میآورند، به فرایند تولید قدم گذاشته و مانند رقبای بینالمللی خود، علاوه بر توزیع، به ساخت یک اثر هنر نیز اقدام میکنند.
برخی از این ویاودیها که چند قدم جلوتر از رقبای خود هستند، با برخی از چهرههای سرشناس به توافقهایی رسیدهاند تا غافلگیریهای بزرگی را طی امسال و سال آینده برای مخاطبانشان رو کرده و قافیه رقابت را از سایر پلتفرمها بربایند. آن رقابت درستی که به دلایلی، سالها در سینما و تلویزیون کشورمان رخ نداد، حالا قرار است در شبکه نمایش خانگی به فعلیت رسیده و به همین دلیل، چشمانداز این صنعت، بسیار روشن به نظر میرسد. صنعتی که از همینالان به رقیبی جدی برای سینما و تلویزیون تبدیلشده و با یک برنامهریزی اصولی و درست، درصدد قبضهکردن بازار نمایش، با تعدد میزان تولیدات خود است. تولیداتی که در روزگار نارضایتی از برخی سریالهای تلویزیونی و تعطیلیهای اجباری و رکود حاکم بر سینما، طیف گستردهتری از مخاطبان را چون لویاتان، به سمت خود معطوف میکند.