به گزارش اصفهان زیبا؛ اینکه امروز فرش ایرانمان با چه چـالشهـایی روبهروسـت، مسئلهای بنیادین بهشمار میآید که کارشناسان هنر و فرش و اهل صنعت و تجارت باید دربارهاش نظردهی کنند و راهکار بدهند؛ اما قالی ایرانزمین که به روایت تاریخنگارها مردمان کوچنشین و روستایی نخستین آفرینشگران آن بودهاند، از گذشتهای دیرین و زرین برخوردار است؛ خاصه در اصفهان عصر صفوی به آزمودگی و تعالی بینظیری دست پیدا میکند.
یکی از کتابهای حوزه فرش که به راستی سزاوار خواندن است و میتـوان از مـسیــر آن، لحظاتی هـیـاهـو و دلـهـرههـای زمـانـه را پشتسر گذاشت و در پناه مؤدب و خـوشمـنظـر و متین قالیهای ایرانزمین آرام گرفت، کتاب «ادب و عرفان در قالی ایران» (انتشارات سروش، ۱۳۷۸) اثر هنرمند و استاد فرش زندهیاد سیدرضا خشکنابی است.
خشکنابی، برادر شاعر نامدار کشورمان، یعنی استاد شهریار، در این اثر با توجه به اهمیت متون قرآنی، حدیثی و اشعار که در گستره فرشهای ایرانی معاصر یافت میشوند، به خواندن و ثبت متون مجموعهای از قالیهای پرجاذبه اقدام کرده است؛ قالیهایی که ممکن است جفای روزگار آنها را ناخوانا کند یا یکسره از میان ببرد.
یکی از ارزشمندیهای این کتاب که خواندنش را پرکششتر میکند، جذابیت و کیفیت بصری آن است؛ چراکه تصویر تمامی فرشها، قالیچهها و جانمازهای موردبحثش را به بهترین نحو در کنار توضیح آورده است. در دنباله این نوشتار با آن دسته از قالیهای کتاب همنشین میشویم که نسبتی با تاریخ هنر در اصفهان زیبا دارند.
از کلام آفریدگار تا شعر فارسی بر گستره فرش ایرانی
«قـالیـچـه نقـشـه ایران» یکی از نابترین آثار هنری اصفهان در تاریخ معاصر است. این قالی کوچک در دوران قاجاریه و در شهر اصفهان بافته شده است؛ طبق نوشتهای روی این قالیچه نگارین و پررنگ، یعنی «فرمایش آقای سهامالسلطـنه کارخانه مدرسه بروجن» سفارشدهنده آن معلوم میشود. در حواشی این فرش که احساسات هر ایرانی با دیدنش به جوشش میآید، چندین بیت به چشم میآید که قسمتی از آن به این شرح است: «کهای ز قافله واماندگان رهپیما، اگر کنید گذاری به این سرای دو در، ز یک درش چون نسیم سحر درون آیید، برون روید چو خورشید از در دگر.»
«قالی هفت شهر عشق» که مقصود شهرهای مشهد، مکه، مدینه، نجف، کربلا، کاظمین و سامراست، یکی از فرشهای بیبدیل ایران محسوب میشود. این قالی که هم بارگاه امامان شیعه را در شهرهای مختلف به تصویر میکشد و هم مــرقـد حـضـرت مـعــصــومــه (س) و مقبره فردوسی و سعدی و حافظ در ۱۳۵۳ شمسی در اصفهان بافته شده است. فرش یادشده در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشود و بهراستی برای آدمی سخت است که از دیدن اینهمه نقش و نگار و رنگ دل بکند. در این فرش که بازتابنده هویت شیعی و دلبستگیهای ملی ما ایرانیان است، با خط نسخ چندین آیه از قرآن کریم نوشته شده؛ طرحهای ترنج آن نیز گیرایی بینظیری دارد.
«قالیچه _ تابلو خریدار دگر» نقش و فرش دلربایی است که ادبیات و عرفان و خوشنویسی ایرانی در آن پدیدار میشود. این قالیچه کاری از استاد اکبر مهدیئی است که ۱۳۶۷ شمسی در اصفهان بافته شده است. در این فرش رنگبهرنگ و شاعرانه با خط رقاع از استاد حسن چنگی این غزل حافظ دیده میشود: «معرفت نیست در این قوم خدا را مددی، تا برم گوهر خود را به خریدار دگر.»
«قالیچه تصویری مولانا صائب تبریزی» نموداری از پیوند نظم و عــرفـان و فـرشبـافـی اصفهان زیباست. طرح این فرش پرنقش و دلپذیر از استاد حاج مصورالملکی به شمار میآید که استاد هاتفی آن را به ثمر رسانده است. فرش به شعری از صائب تبریزی اصفهانی، شاعر آرمیده در عباسآباد اصفهان مزین است: «باشد از صدق طلب، چون صبح روشن جان ما، از تنور سرد آید گرم بیرون نان ما.» در دل فرش نیز تصویری از صائب در منزلگاهی بـهشــتگون دیده میشود.
«قالیچه جانمازی اصفهان» که در موزه فرش ایران نگهداری میشود، یکی دیگر از فرشهای نوشتهدار معاصر بهشمار میآید که در این دیار طراحی و بافته شده است. این جانماز محرابی منقوش و دلبر را به همراه دو منبر و دو گلدسته به تماشا میگذارد. بهراستی نمیتوان شیفته رنگها و نقشهای این قالی _ جانماز نشد. نوشته این قالیچه به خط ثلث و به رنگ آبی است و مخاطب خود را به گزاردن نماز و توبه دعوت میکند: «عجلوا بالصلوه قبل الفوت و عجلوا بالتوبه قبل الموت.» تاریخ بافت آن نیز ۱۱۲۰ شمسی است.
آنچه گذشت بازتابی از ظرفیت و خلاقانهبودن هنر فرش ایران است. فرش ایرانی گاهی قالیای گسترده میشود تا برای زیست روزمره به کار آید؛ گاهی آذینی چشمنواز روی دیوار میشود و گاهی به جانمازی برازنده تبدیل میشود تا میعادی برای رازونیاز باشد. فرش، این هنر پراعجاب، همزمان هنرهای دیـگـری چون خـوشنــویــســی یا ادبیات و عرفان را نیز میتواند بازتاب دهد.
این قدرت بیمنتهای هنر فرش ایرانی، گوشهای گسترده از هویتمان است که از هنرهای دیگر نیز استقبال میکند و تا دنیا برپاست، متناسب با هر دورانی به خالقش فرصت بالندگی و نوآفرینی میدهد.