به گزارش اصفهان زیبا؛ دم درِ مدرسه ولو شده بود؛ با دو نفر از همکلاسی هایش. منتظر پدرش بود. درِ مدرسه را سهقفله میکردم که از پشت سر شنیدم گفت: «آقا! مدیریت چه حسی داره؟»
بدون اینکه برگردم، کلید را درآوردم و با پوزخند جوابش دادم: «جز گرفتاری هیچی نداره.» کوتاه نیامد. ادامه داد: «نه آقا! بالاخره یه حسی داره. وگرنه کی با این همه مشکلاتی که میگید، میآد مدیر بشه؟»
ایستادم روبهرویش.
– بعضی مسئولیتها از روی اختیار نیست. مجبور میشی قبولش کنی.
نمیتوانستم ریزبهریز یک ماه گذشته را برایش مرور کنم. بلند شد. کیفش را انداخت روی دوشش. آمد جلو. یکی از همکلاسیهایش رفت. او بدون اینکه جواب خداحافظی دوستش را بدهد، گفت: «یعنی بالاترین نفر یه سلسلهبودن، یه حس خاصی نداره؟ یه حس قدرت یا یه حس خوش یا همچون چیزی!»
خلع سلاحم کرد.
– از این نظر بله؛ حس خوبی داره.
خواستم خودم را با او برابر کنم.
– تو هم نماینده و سرسلسله کلاستون هستی!
یک قدم جلوتر آمد. من روی موتور نشسته بودم.
– نیستم آقا؛ ولی اگه بودم هم این چیزها قانعم نمیکرد.
مکثی کرد. ادامه داد:
– من میخوام اسمم توی تاریخ بمونه.
شوکه شدم؛ ولی به روی خودم نیاوردم.
– مگه ما چند بار زندگی میکنیم؟ یه بار. چند بار میمیریم؟ یه بار. بالاخره آدم میمیره؛ قبول دارین؟
با سر تأیید کردم. یکی دیگر از همکلاسیهایش هم رفت. او حالا دستهایش را به کمک نطقش آورده بود و حرف اصلیاش را یکبار دیگر تأکید کرد: «من میخوام اسمم توی تاریخ ثبت بشه؛ چه به بدنامی و قتلعام میلیونها آدم مثل هیتلر، چه یکی مثل کورش کبیر که به مردم خدمت کرده. مهم اینه که اسمم توی تاریخ بمونه.»
خشکم زده بود. توی این دو هفتهای که از مدرسه گذشته، آدمی دیدمش که دوست داشته قلدری کند؛ ورزش موردعلاقهاش هم کیکبوکسینگ. حتی دوازدهمیها هم از دست این دهمی تازهوارد شاکی بودند.
– یعنی فرق نمیکنه اسمت توی تاریخ به خوبی بیاد یا بدی؟!
– نه آقا؛ فقط میخوام اسمم بمونه. این همون ایگو هست که فروید میگه. باید غریزه پر بشه. یکی از دلایلی که اومدم تجربی، اینه که به علم پزشکی مجهز بشم. اون سلاحهایی رو که توی ذهنم هست بسازم. با اون هم میتونم جنایت کنم و هم میتونم جون آدمها رو نجات بدم. این ایدهایه که از بچگی با خودم داشتم.
ماشین پدرش جلوی مدرسه ایستاد. او رفت و من ماندم و کلی علامت سؤال که «این پسر چهها میخواند؟»، «فروید را چرا در این سن میشناسد؟»، «شبها با چه افکاری خواب میرود؟»، «از کودکی تا حالا کدام ایده را پرورش میداده: خیر یا شر؟»
سرچ کردم ایگو فروید چیست؟ «یکی از مواردی که روانشناسان از تعریف کلمه ایگو استفاده میکنند، تمایز خود از دیگران است. به عبارتی، مَنیت فرد باید کامل باشد تا بتواند بین آنچه فکر میکند و آنچه دیگران درباره او فکر میکنند، تفاوت قائل شود. منیت انسان مرکز افکار، رفتار و تجربیات او است.»
این دانشآموز در آینده حتما از دیگران فراتر است. دلم میخواهد بزرگشدهاش را ببینم.