در خانه شیخ الاسلام که پای میگذارید، طرح خانه های قدیمی با معماری صفوی بهخوبی نمایان می شود. از ضلع غربی ساختمان که واردحیاطی مشجر می شویم، گویی بخشی از بهشت دراینجا نهفته است.
این توصیف ملال آوری است از گردشگاهی که روزگاری زیباترین و مشهورترین گردشگاه آسیا بوده. گردشگاهی شاهانه که پاتوق اصلی مردم عادی شهر بوده است. اصفهانی ها در آن روزهایشان را به شب می رسانده اند و شبهای چهارباغ را تا صبح به خوشی می گذرانده اند. در کنار حوض هایش خاطره بازی ها می کرده اند و زیر سایه سار درختانش،گرمای ظهر تابستان را به خنکای عصر می رسانده اند.
«زاینده رود» را قلب شهر اصفهان مینامند؛ رودی که طی دهههای اخیر مرارتها کشیده، مرده و زنده شده و از رود «زاینده»زندگی به رود گاهی«زنده» تقلیل درجه داده است. زاینده رود فراتر از یک جاذبه گردشگری است.
منار ساربان، زیباترین و بلندترین منار تاریخی اصفهان و دارای تزئینات آجر و کاشی است؛ اما به نظر میرسد که هنوز جایگاه تاریخی و ارزشهای معماری این سازه به درستی معرفی نشده و شایسته توجه و معرفی بیشتر برای گردشگران است.
منارجنبان را میتوانیم غربیترین جاذبه تاریخی برای گردشگران اصفهان و معروفترین منار جنبان جهان بنامیم؛ بنایی که به نسبت بقیه جاذبههای مهم تاریخی اصفهان دورتر از مرکز شهر است؛ اما خیلی از تورهای گردشگری خارجی اصفهان حتما دیدنش را دربرنامهشان میگنجانند؛ بنایی که در ابتدا مقبره زاهد همعصر ایلخانیان بوده و حالا بیش از همه به خاطر منارهایش معروف است، چرا که با تکان دادن یکی، دیگری نیز به لرزش در میآید.
همانندِ بسیاری از گورستان های تاریخی جهان، پیدایشِ این گورستان نیز چندان روشن نیست؛ اما به گواهیِ سنگِ آرامگاه ها و اشیای کشف شده، پیشینه گورستان را می توان قرن های چهار و پنج هجری قمری دانست. همچنین وجودِ آرامگاهِ «یوشع»، در بخش شرقی گورستان (تکیه لسان الارض)، می تواند سابقه گورستان را به پیش از اسلام بازگرداند.
سی و سه پل، حالا بعد از چهار قرن، از پلی در «ورودی شهر»، به پلی در «قلب شهر» تبدیل شده است؛ جایی که مردم اصفهان کمتر دیگر برای «عبور و مرور» و بیشتر برای «تفرج و خیالبافی» میشناسندش.
پل خواجو به خاطر معماری و تزئینات کاشیکاری آن، از دیگر پلهای زایندهرود مشهورتر است. این پل که در دوران صفوی یکی از زیباترین پلهای جهان به شمار میرفت، بیشتر بهمنزله سد و بند بوده است.
یکی از پربازدیدترین بناهای اصفهان و مهمترین جاذبه شهر در جنوب زایندهرود؛ محوطهای شامل کلیسا، کتابخانه، موزه، بنای یادبود، مرکز اداری، برج ساعت و ناقوس، حیاط و فروشگاه مجموعا به مساحت ۸هزار و ۷۳۱ متر مربع؛ مکانی جذاب که به همراه کلیسای بیتلحم در سیصد متری شرق آن مهمترین جاذبه گردشگری مذهبی غیر مسلمانان ایران است.
در میدان نقش جهان، به سمت ضلع شرقی میدان حرکت می کنم. حجرهها و مغازههای میدان با رقص و حرکت کالسکهها و درشکهها در حرکت دوار فوارههای حوض میانی میدان و زیبایی طاقچهها و سر دربهای دلگشا و فوج کبوتران بر گنبدها یادآور پویایی تمدنی عظیم در قلب ایران است که پایتخت فرهنگ و هنر و تمدن ایران زمین خوانده می شود.
با انتخاب اصفهان به پایتختی سلسله صفویه شهر اصفهان دچار تحولات چشمگیری شد که شاخصترین پروژه صورت گرفته آن را با نام میدان نقشجهان و بناهای آن میشناسیم. مسجد امام نیز آخرین مرحله ساخت میدان است که در ضلع جنوبی آن ساخته میشود.
عالی قاپو؛ کاخی که از داخل میدان به نظر دو طبقه میآید. از کنار، چهار طبقه و اگر از پشت میدان ببینیدش، شش طبقه است.