خیلی وقت است که اصفهان را به شهر ادیان میشناسند و این به طور ویژه از زمان حکومت شیعی شاه عباس صفوی آغاز شد؛ وقتی این شهر شهروندان زرتشتی، کلیمی و مسلمان داشت و ارمنیان مسیحی هم به شهروندیاش درآمدند.
حالا این خاک یادگارهای بسیاری از دوران مختلف دارد؛ یادگارهای صلح و همزیستی مسالمتآمیز مردمانی از عقاید و ادیان متفاوت و این یکی از مهم ترین ویژگیهای خوب اصفهان است. فلکه فلسطین یکی از شواهد این مدعاست.
مسجد در ضلع جنوب غربی و کنیسه در ضلع شمال غربی؛ هم مسجد پررونق است و هم کنیسه و حفظ این رونق که به حفظ نام نیک اصفهان میانجامد، هم بیشک برعهده ماست.
کنیسه کتر داوود در بیت المقدس از جاذبه های مشابه این مکان است، این کلیسا در دوره پهلوی و در سال 1321 شمسی به دست حاج اسحاق ساسون ساخته و در سال ۱۳۸۶ به شماره ۱۹۰۶۸ ثبت ملی گردیده است. این بنا محل عبادت و آموزش میباشد.
نکته کاربردی گردشگرانه
گردشگران غیرکلیمی برای دیدن کنیسهها باید از اداره امور اقلیتهای ارشاد اسلامی مجوز دریافت کنند. در سال 86، 17 كنيسه اصفهان در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسيدند. شنبهها برای کلیمیان روزهای ویژهای هستند.
کلیمیان پای پیاده راهی کنیسه میشوند، تورات میخوانند و مراسم مذهبی را به جا میآورند. بنابراین اگر در این روزها مجوز ورود دریافت کردید با جمعیت بیشتری در کنیسه رو به رو خواهید شد ولی در باقی روزها بیشتر، بچهها را که مشغول فراگیری دروس مذهبی هستند، خواهید دید.
مسیر رسیدن
در مسیر رسیدن به کتر داوود، اگر از سمت میدان نقش جهان بیایید، درست پیش از رسیدن به ورودی کنیسه، مادی فرشادی را میبینید که از جمله مادیهای قدیمی و زیبای اصفهان است و از مدرسه چهارباغ به اینجا رسیده و امتدادش تا نشاط هم میرود. آمادگاه یک طرفه غرب به شرق و فلسطین یک طرفه شرق به غرب هستند.
در بدو ورود
در فلزی گوشه شمال غربی چهارراه فلسطین که به روی شما باز شود و قدم به کنیسه اصلی کلیمیان اصفهان بگذارید، در وهله اول با حیاط و در ورودی فضای داخلی کنیسه رو به رو میشوید.
البته خود این حیاط هم محلی است برای گفت و گوها و جمع شدن افراد. در شمال بنا، یک ساختمان سه طبقه وجود دارد که در سال 1362 ساخته شده است. طبقه زیرزمین به فروشگاه کوچک و محل طبخ غذای کاشز (حلال) اختصاص دارد.
در طبقه اول دانشآموزان کلیمی درس دینی میخوانند. یکی از بخشهای جذاب این فضا، تابلوی ده فرمان تورات است که در انتهای سالن دیده میشود و در دو طرف درهای نفیس و زیبایی وجود دارد.
نقاشیهای زیبای میشکان (میز) چوبی وسط فضا هم اثر هنرمند معروف، استاد سید هاشم رشتیان است. طبقه فوقانی سالن بزرگی است که برای عروسیها، جشنها و مراسم کلیمیان اختصاص پیدا میکند.
در کنار این بنا ساختمان دو طبقهای وجود دارد که طبقه همکف سالن جوانان است. در زیر اتاق نگهبانی هم زیرزمینی با فضایی شامل حوضچه وجود دارد که برای غسل کردن تدارک دیده شده و به «میقوه» معروف است. هنوز هم کلیمیهای معتقد بر غسل در آب سرد از چشمه آمده در میقوه تاکید دارند و حتی با آب کردن یخ، سعی میکنند این سنت را اجرا کنند.
بانی این کنیسه، اسحاق ساسون، 75 سال پیش سفر دور و درازی به بیتالمقدس را تجربه میکند و در میانه آن سفر، کنیسهای در بیت المقدس میبیند که نظرش را جلب میکند. او که هنرمند صنایع دستی اصفهان بوده، طرحی از این کنیسه ترسیم کرده، با خود عهد میکند که در وطنش کنیسهای شبیه به آن بسازد.
آغاز ساخت کنیسه
زمین کنیسه حدود 75 سال پیش توسط عموی من، حاج اسحاق ساسون، خریداری شد. او آدم سرشناسی بود و به گوشش رسانده بودند که اینجا چهارراه خواهد شد. او هم باغ کوچکی را که در این محل بوده، میخرد تا کنیسهای بسازد.
چهارراه ساخته شد و او سفری به بیت المقدس رفت. در آنجا کنیسه ای به نام کترداوود بود که توجه عمو را به خود جلب کرد و باعث شد که نسخهای از طرحش بردارد.
به محض آن که به اصفهان رسید، به هزینه شخصی خودش و با کمک مردم کلیمی شهر این کنیسه را ساخت و به مردم اصفهان هدیه کرد. این بنا اسکلت و دیوارهای حمال و ستونهای چوبی بسیار بلندی روی پشت بامش داشت. به عبارتی، درست شبیه کاخ چهلستون یا عالی قاپو، روی سقفش خرپای چوبی بوده است. سقف بسیار بلندی داشت و بسیار مطبوع بود.
تغییرات عجیب
در سال 1348 یا 49 من دانشجوی سال آخر دانشکده معماری بودم. زمانی که عمویم فوت شد، پدرم بانی کنیسه بود. چند نفر ناآگاه از اهالی کنیسه بدون کسب اطلاع از متخصصان، سقف و ستونهای چوبی را برمیدارند و ستون فلزی میگذارند. سقف را تا حدود سه متر پایین آورده بودند! با تیرآهن و آجر سقف را میزنند و چون نقشهای نداشتند قسمت بالا را که مخصوص خانمها بود، حذف کردند. پدر من از این موضوع بسیار ناراخت و حتی بیمار شد. من هم وقتی به اصفهان آمدم و اوضاع را دیدم، بسیار متاسف شدم. ستونها بدون پوشش بودند و خانمها مجبور شدند در بخش عقب کنیسه بنشینند؛ چون بالکن و پلهای نبود.
فرش نفیسی که خرج مرمت شد
نهایتا انجمن آن زمان (در سال 1350) از من خواستند که کنیسه را طوری مرمت کنم که به وضع سابق بازگردد. کنیسه هم بودجهای نداشت چون همه پول صرف خرابی و ساختمان جدید شده بود.
فرش بسیار نفیسی بود جلوی کنیسه بزرگ انداخته بودند. فروختند و پولش را در اختیار من گذاشتند تا کنیسه را مرمت کنم. طرحی تهیه کردم و نورگیری در وسط سقف احداث کردم. بالکنها و پله دو طرف گذاشتم رنگ آمیزی و تزئینات و کنیسه دوباره آماده شد. مردم بسیار راضی و خوشحال بودند.
از بازطراحی تا مرمت پس از آتشسوزی
حوالی سال 80 جمعیت کنیسه زیاد شد. من هم رئیس انجمن کلیمیان اصفهان بودم. جلسههایی گرفتیم تا ببینیم چه باید کرد. برخی میگفتند کنیسه را به کل خراب کنیم و از اول بسازیم! ایده من این بود که کنیسه را به همین صورت حفظ کنیم و توسعه دهیم.
پلههایی را که در دو طرف بودند، حذف کردم و از پشت و بیرون ساختمان پلکان دیگری برای خانمها تامین کردیم که فضای داخل را نگیرد. یک مقدار هم فضا از حیاط گرفتم و یک ورودی مدرنتری طرحی کردم و کنیسه را به این وضع بازسازی کردیم. حدود 35 صندلی اضافه شد.
هفت تا هشت سال پیش دوباره مرمت کردیم ولی متاسفانه به محض این که کارها تمام شد، به علت نامعلومی آتش سوزی شد. خسارت به سقف نخورد ولی تمام بدنه ساختمان سوخت و میز خطابه (میشکان) وسط کنیسه که از چوب گردو است و دورش نقاشیهای بسیار زیبایی است، در اثر سوختگی آسیب دید. اما دوباره ما بنا را مرمت کردیم و حالا کترداوود کنیسه اصلی کلیمیان اصفهان است.
کنیسههای اصفهان
اصفهان کنیسههای زیادی داشته که حالا کنیسههای محله جویباره به دلیل قدمتشان برای توریستها جالبتر هستند. کنیسههای «ملایعقوب» و «ملانیسان» و «ملا ربیع» و «کنیسه بزرگ» بیشتر توجه گردشگران را جلب میکنند.
در حدود 13 کنیسه در جویباره داریم که تعدادی متروک مانده. اما بقیه با حداقل جمعیت یعنی 10 نفر که برای نماز لازم است، دایر هستند. یک کنیسه هم به نام نوبهار داریم که در محله قدیمی به همین نام است. این کنیسه یک لوح سنگی دارد که نشان میدهد کنیسه اولیه اش بیش از هزار سال قدمت داشته است؛ اما مرتب تخریب و بازسازی شده.
البته اخیرا میراث فرهنگی سقف این کنیسه را بازسازی کرده و کنیسه دایری است. به جز این، چند تا از کنیسههای جویباره هم طی سالهای اخیر مرمت شدهاند. کنیسه «ملانیسان» کنیسه زندهتر، زیباتر و دارای تزئینات بیشتری است.
میشکان وسط این کنیسه اثر پدر و عموی من است که هنرمندان منبتکاری بودهاند و سقفش هم دارای تزئینات نقاشی است. کنیسه ملایعقوب در کنار مقبره ملایعقوب هم کنیسه جذابی برای توریستها محسوب میشود.
ما کلیمیان، ایرانی هستیم و سابقه قدمتمان در اصفهان به 2500 سال پیش؛ یعنی از زمان کوروش، برمیگردد. ما سه عید اصلی داریم که عبارت اند از؛ پسح (آزادی یا بهار) که معمولا در ماه فروردین و هشت روزه است و به یاد سفری که این قوم به رهبری پیامبرشان حضرت موسی (ع) برای رسیدن به سرزمین موعود آغاز کردند، برگزار میشود. «شاووعوت» حدود خرداد برگزار میشود و عید «سوكوت» یا سایهبانها که معمولا در مهرماه اتفاق میافتد.
اینکه نویسنده محترم می گوید اصفهان شهر ادیان است و از هر پنج دین رسمی ذکر شده در قانون اساسی ایران می توان نشانه هایی از ان در اصفهان پیدا کرد هیچ شکی در آن نیست منتها یادمان باشد تا زمان ناصرالدین شاه تنها اقلیتی که به نسبت آزادی عمل داشتنند همین ارامنه بودنند که از زمان شاه عباس بزرگ امان نامه داشتنند و آزادیهای مذهبیشان تضمین شده بود. بحث من سر این موضوع نیست که این بحث خودش یک گزارش مفصل می خواهد که از توان من و حوصله خواتتدگان خارج است. بحث من این استکه با وجود این تنوع ادیان در اصفهان چرا و به چه دلیل بازدید از این مکانها بسیار سخت و حتی غیر ممکن و برای گرقتن مجوز بازدید از این مکانها هفت خوان رستم را طی کرد؟ بطور مثال زمستان گذشته من گروه مردمی دوچرخه سواری داشتم که از کشور لهستان بودنند و در اصفهان مهمان باشگاه فرهنگی ورزشی سپاهان که این عزیزان برای پذیرایی از دوستان سنگ تمام گذاشتنند که همینجا لازم است یک خسته نباشید بگم به مدیران و کارکنان باشگاه سپاهان بابت مهمان نوازیشان. همین دوستان لهستانی می خواستنند از آرامستان ارامنه اصفهان بازدید داشته باشنند و ان قسمتی که مربوط به دفن شدگان لهستانی است را ببینند که با کلی دوندگی و تلفن و ریش گرو گذاشتن خوشبختانه مجوز صادر شد برای بازدید از آرامستان . منتها بعد از بازدید از قسمت لهستانیها بنده می خواستم قسمتهای دیگر آرامستان را به دوستان لهستانی نشان بدهم که متاسفانه مسئول محترم آرامستان مانع کار شد و به بهانه عدم ذکر مکانهای مورد بازدید نگذاشت دوستان از بقیه آرامستان بازدید کنند. یا در همین پیر بکران اصفهان زیارتگاهی است به اسم استرا خاتون یاسارا خاتون که بسیار برای کلیمیان عزیز مقدس است منتها دیدن این مکان از گذراندن امتحان ایتلس سخت تر است و باید از هزاران پیچ هزار خم بگذری برای دیدن این مکان. حرف من اینستکه اصفهان فقط میدان نقش جهان یا کلیسا وانک نیست. وجود نشانه هایی از هر پنج دین رسمی تعریف شده در قانون اساسی می تواند عاملی برای جذب گردشگر و در امد زایی باشد بشرطیکه مسئولین هر دو طرف بخواهنند فغل خواستن را صرف کنند.