تحلیل واکنش‌ نوجوانان به ازدواج یک سلبریتی:

پدیده «گلزار»؟!

در روزهای اخیر، اگر بگوییم با «پدیده گلزار» در جامعه روبه‌رو شده‌ایم، بیراه نگفته‌ایم؛ سلبریتی که نوجوانان طرفدارش، پس از عمومی‌شدن خبر ازدواجش و انتشار تصاویر و ویدئوهایی از این مراسم، دست به رفتارهای عجیب‌وغریبی زدند.

تاریخ انتشار: 09:19 - پنجشنبه 1402/03/25
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
پدیده «گلزار»؟!

به گزارش اصفهان زیبا؛ «چندماه پیش در نیویورک چرخ می‌زدم که ناگهان در چهار قدمی‌ام با مردی به‌شدت آشنا رودررو شدم. مشکل اینجا بود که اصلا یادم نمی‌آمد او را کجا دیده‌ام و حتی اسمش چیست.

هنوز چهره مرد روبه‌رو چنان آشنا بود که احساس می‌کردم باید بایستم و با سلام و علیکی سر صحبت را باز کنم. شاید او هم بگوید: “امبرتو عزیزم، چطوری؟” یا حتی “چطور تونستی بیای اینجا و به من نگی؟” و من هم کاملادست و پایم را گم کنم.

تنها چندقدم با هم فاصله داشتیم. وقتی شناختمش نزدیک بود پس بیفتم. چهره مشعشعش به من لبخند می‌زد؛ آنتونی کوئین بود!

مسلما هیچ‌وقت در زندگی‌ام او را ندیده بودم و البته او هم مرا. در یک‌هزارم ثانیه توانستم خودم را جمع و جور کنم و در حالی که چشمانم را به آسمان دوخته بودم، از کنارش رد شوم.

بعدا که به این ماجرا فکر کردم، به این نتیجه رسیدم اتفاقا قضیه خیلی عجیب و غریبی هم نبوده. قبلا هم یک بار در رستوران با چارلتون هستون مواجه شده بودم و همان لحظه هم بی‌اراده احساس کردم باید سلام کنم.

چهره‌های اینچنینی در ذهن ما خیال را برای ما به واقعیت تبدیل کرده‌اند. ما در طول چندساعت تلویزیون تماشا می‌کنیم و این چهره‌ها برایمان آشنا می‌شوند، به اندازه خویشاوندانمان.

رسانه‌های جمعی در بدو امر، خیال را برای ما به واقعیت مبدل کرده‌اند و اکنون درصدد آن‌ هستند ما را متقاعد کنند واقعیت همان خیال است و واقعیتی که تلویزیون به ما نشان می‌دهد، به اندازه لحظه‌های سینمایی زندگی‌مان واقعی است.»

این تجربه‌ای از «امبرتو اکو»، فیلسوف فقید ایتالیایی است که در مقاله‌ای تحت عنوان «چگونه با چهره‌های آشنا برخورد کنیم؟» در رابطه با مواجهه افراد با سلبریتی‌ها نوشته است؛ سلبریتی‌هایی که در طول تاریخ، همواره طرفداران و هواداران بسیاری داشته‌اند و به نظر برخی، افرادی دوست‌داشتنی و جذاب بوده‌اند و برای همین هم همیشه حواشی و زندگی شخصی آن‌ها برایشـان پراهمیت بوده است.

درست مثل همین روزهای اخیر که اگر بگوییم با «پدیده گلزار» در جامعه روبه‌رو شده‌ایم، بیراه نگفته‌ایم؛ سلبریتی که نوجوانان طرفدارش، پس از عمومی‌شدن خبر ازدواجش و انتشار تصاویر و ویدئوهایی از این مراسم، دست به رفتارهای عجیب و غریبی زدند.

آنچنان که از خودکشی برخی از این دختران کم‌سن‌وسال خبر دادند و برخی از روان‌شناسان نیز از مراجعه والدین آن‌ها به‌دلیل بروز رفتارهای پرخاشگرانه و… پس از شنیدن این ازدواج گفتند که البته صحت و سقم آن معلوم نیست.

«پدیده گلزار» صرفا به اینجا ختم نمی‌شود! چندی پیش بود که ویدئویی منتشر شد و نوجوانان در رابطه با دنیای بدون او صحبت کردند؛ نوجوانانی که تصور آن‌ها از دنیای بدون این سلبریتی، دنیایی ناقص به نظر می‌رسید و در پس‌زمینه حرف‌هایش اشک و غم را به‌وضوح می‌شد دید.

پسر نوجوانی که شاید سنی بیش از ۱۶ یا ۱۷ سال نداشت و در پاسخ به این پرسش که تصور جهانی بدون سلبریتی مورد علاقه‌اش چگونه است، می‌گفت: «جهان ناقصی است که یک رکن اصلی ندارد؛ چرا که میلیون‌ها طرفدار او بدون “الگو” می‌شوند و زندگی بی‌هدفی خواهند داشت!»

علاقه به سلبریتی‌ها و احساس همذات‌پنداری با آن‌ها، اما موضوع جدیدی نیست و نسل‌های مختلف با آن روبه‌رو بوده‌اند و در بازه‌های مختلفی تصاویر و پوسترهای ریز و درشت آن‌ها را به در و دیوار اتاقشان چسبانده‌اند و پیگیر زندگی شخصی‌شان بوده‌اند.

اما شاید بتوان گفت ماجرای «گلزار» با باقی سلبریتی‌ها کمی متفاوت است؛ داستانی که شبیه به آن چندسال پیش و با مرگ «مرتضی پاشایی»، خواننده پاپ که بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرد، رخ داد؛ مرگی که مواجهه جامعه با آن همه را انگشت‌ به‌ دهان کرد و حضور گسترده دختران و پسران در مراسم خاک‌سپاری آن، مایه شگفتی خیلی‌ها شد و تحلیل‌های زیادی را هم به همراه داشت.

یکی از واکنش‌های تند و تیز، اما از سوی یوسف اباذری، جامعه‌شناس، بود که در مـراســـم پدیدارشناسی مرگ پاشایی، از واژه «ابتذال» برای این پدیده استفاده کرد و گفت: «این آقایی که عکسش را اینجا زده‌اند و چراغ‌ها را تاریک کرده‌اند، یک خواننده پاپ بود و پاپ در سیر موسیقی، مبتذل‌ترین نوع موسیقی اســت و این آقا، از مبتذل‌ترین افرادی بود که این موسیقی پاپ را می‌خواند. برای من خیلی جالب است که ملتی، یعنی دویست‌ سیصد هزار یا یک‌ میلیون نفر به این ابتذال می‌افتند. به ابتذالی می‌افتند که می‌روند در مجلس ترحیم یک چنین خواننده مسخره‌ای شرکت می‌کنند، گریه می‌کنند، توی سرشان می‌زنند و یک نفر در فیس‌بوک می‌نویسد که من تا ابد می‌سوزم. چرا و چطور مردم ایران به این فلاکت افتاده‌اند؟»

این پرسش، اما در روزهای اخیر و پس از واکنش خیلی از نوجوانان به ازدواج رضا گلزار، شاید برای خیلی‌ها به وجود آمده است؛ پرسشی که پاسخ آن قطعا نیاز به تحلیل جامعه‌شناسی دقیق دارد؛ اما باید گفت این موضوع بیانگر این است که سلبریتی‌ها با گسترش فضای مجازی و عمومی و فراگیرشدن آن در حال جهت‌دهی و رهبری افکار عمومی هستند.

سلبریتی ها حضور پررنگی در این فضا دارند و جزئیات زندگی خود را به‌طور پیوسته با فالوئرهایشان به اشتراک می‌گذارند تا باعث احساس لذت در آن‌ها شوند. از سوی دیگر، همین هم سبب می‌شود تا فالوکنندگان با دقت اخبار و حواشی آن‌ها را دنبال کنند و لحظه‌ای از او غافل نشوند. در واقع ارتباطی دوطرفه بین آن‌ها به وجود می‌آید که برای هر دوخوشایند است.

در این رابطه دوطرفه اما کم‌کم سلبریتی‌ها دچار حس خودبزرگ‌بینی می‌شوند و احساس می‌کنند که می‌توانند در هر حوزه‌ای ورود کنند و به یک مرجع فکری تبدیل شوند.

از سوی دیگر، اما جوانان و نوجوانان نیز که در شرایط سنی خاص قرار دارند، از این رابطه احساس رضایت می‌کنند و هویت خود را به واسطه آن‌ها به‌دست می‌آورند؛ چرا که آن‌ها فکر می‌کنند این سلبریتی‌ها ویژگی‌ها و صلاحیت‌هایی دارند که می‌توانند از آن‌ها الگوبرداری کنند.

در این میان، اگرچه نقش سلبریتی‌ها روز به روز در ساخت و شکل‌دهی فرهنگ بیشتر می‌شود؛ اما فرهنگ نیز به مرور زمان سطحی‌تر و دم‌دستی‌تر می‌شود. به‌طوری که می‌توان از پدیده‌ای به نام «پوپولیسم فرهنگی» یاد کرد که به قول مرحوم محمد امین قانعی‌راد، جامعه‌شناس، اگر همین سلبریتی‌ها به‌عنوان مجریان فرهنگ ارتباط خودشان را با لایه‌های دیگر فرهنگ، مولدان و توزیع‌کنندگان قطع کنند، خودشان به‌تنهایی می‌توانند عامل زوال فرهنگی شوند.

چرا که پیوند این سه لایه با یکدیگر و ارتباط آن‌ها با هم است که می‌تواند یک فرهنگ غنی را شکل دهد؛ اما وقتی سلبریتی‌ها به تنها بازیگران فرهنگ در عرصه مجازی تبدیل شوند، به زوال فکری نسل جوان و به‌تدریج به زوال فکری خود فرهنگ نزدیک خواهیم شد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

دوازده − هفت =