به گزارش اصفهان زیبا؛ اینجا پاتوق تازهای است که به همت فرهنگسرای رسانه اصفهان پا گرفته؛ فرهنگسرایی که برگزاری مجموعه نشستهای جریانسازی چون «پاتوق شیشهای» و «کافهنقد» را با حضور صدها نفر از چهرههای فرهنگی و رسانهای مطرح کشور در دهه نود شمسی در کارنامه دارد.
حالا پس از چند سال وقفه و عبور از دوران کرونا، فرهنگسرای رسانه با میزبانی اهالی فرهنگ، رسانه و اندیشه در پاتوق «عصرهای رسانه» در تلاش است چراغ گفتوشنود نخبگان شهر درباره مهمترین چالشهای فرهنگی و اجتماعی روز کشور را روشن نگه دارد.
«گفتوگو» به تعبیر بسیاری از اندیشمندان، تنها راه عبور جامعه ایران از چالشها و بحرانهای فعلی است.
فصل اول رویدادهای عصرهای رسانه به اکران و تحلیل مستندهای چالشی روز اختصاص یافت و میزبان چهرههای شاخصی بود که در خصوص نحوه روایت رسانهها از دفاعمقدس، شکاف نسلی و مسئله دهههشتادیها، زنانگی فراموششده و چالش مواجهه با سلبریتیها سخن گفتند.
دفاعمقدس و جنگ روایتها
اولینگام از عصرهای رسانه با هفته دفاعمقدس توأمان بوده و این فرصتی است برای نمایش و تحلیل یکی از مستندهای جنجالآفرین سالهای اخیر در حوزه دفاعمقدس که در زمان اکران در دوازدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت نقدهای زیادی را در بین صاحبنظران دفاعمقدس برانگیخت.
اکران مستند «زیر صفر مرزی» به تنهایی کافی است تا حساسیت مخاطبان درباره محتوای این اثر برانگیخته شود، مستندی که از مظلومیت سردار شهید علی هاشمی در حماسه هور و اشتباههای مدیریت جنگ در آن مقطع در خصوص این شهید بزرگوار سخن میگوید و بین آن دوران با روزگار حال حاضر ساکنان هورالعظیم که همچنان در محرومیت و مظلومیت هستند، پل میزند.
مهدی افشارنیک که اهالی رسانه او را بیشتر در کسوت روزنامهنگاری به یاد میآورند، بهعنوان کارگردان این مستند و یدالله ایزدی برای تحلیل مستند «زیر صفر مرزی» به اولین رویداد عصرهای رسانه دعوت شدهاند و این در حالی است که برگزاری رویداد اول عصرهای رسانه به دلیل شرایط ملتهب اجتماعی ناشی از اتفاقهای سال گذشته تا آخرین لحظه در هالهای از ابهام قرار دارد.
یدالله ایزدی، راوی و پژوهشگر سرشناس جنگ، در این نشست تعدد روایتها درباره دفاعمقدس را طبیعی میداند و درباره فیلم اینچنین میگوید: «وقتی از روایت یا موضوعی در جنگ صحبت میکنیم، باید جایگاه آن را در نسبت کل حادثه بهدرستی تعریف کنیم؛ زیرا به ما کمک میکند تا به جوابی روشن برسیم. معتقدم با هر جهتگیری و منطقی که به موضوع جنگ میپردازیم، باید دو جنبه را رعایت کنیم: یکی اینکه، حرفهایمان منبع مستند داشته باشد؛ همچنین در مسیر بحث نباید از جاده انصاف خارج شویم. بخشی از نگاهی که در فیلم به موضوع هور، علی هاشمی و جنگ ایران و عراق شده، حقایق درست و تکاندهندهای است؛ اما در بعضی قسمتها فیلمساز از جاده انصاف قدری فاصله گرفته است.»
دهههشتادیها و ماجراهای روح زمانه
اتفاقهای پاییز گذشته بهانهای میشود تا بحث شکاف نسلی در ایران بازهم در میان متفکران اجتماعی و فضای رسانهای داغ شود و «عصرهای رسانه» نیز که بنا دارد با مقتضیات روز حرکت کند، رویداد دوم خود را به موضوع «شکاف نسلی و چالش دهههشتادیها» اختصاص میدهد.
پس مستند پخشنشده «تاریخ صدور» برای پخش در عصرهای رسانه انتخاب میشود؛ مستندی که به گفته سازندگانش سالها پیش برای اولینبار رویدادن اتفاقهای پاییز گذشته را پیشبینی کرده است.
در بخش گفتوگو میلاد دخانچی، چهره شناختهشده رسانهای کشور که دکتری مطالعات فرهنگی از کانادا دارد، در مقابل حسین مطیع، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان مینشیند تا مناظرهای داغ در خصوص شکاف نسلی و چالش دهههشتادیها رقم بخورد.
دخانچی در این نشست، بازیگری و کنشگری را علاقهمندی نسل جدید میداند و اینطور میگوید: «روایت چالش دهههشتادیها، نوعی شکاف بین سیاستگذاران و جامعه است که اگر امروز مشکلساز شده، به این دلیل است که برخی از مسئولان امکان گفتوگو با جامعه را ندارند؛ یعنی اگر از زاویهدید برخی مسئولان نگاه کنیم، نمیفهمیم جامعه چه میگوید.»
او در ادامه، پای روح زمانه را به این نشست باز و تصریح میکند: «در هر دورهای روح زمانه وجود دارد. اکنون امکان گفتوگو وجود ندارد؛ چراکه روح زمانه برخی سیاستگذاران و مسئولان ما چیز دیگر و روح زمانه افراد جامعه چیز دیگری است و این به معنی شکاف در جامعه است.»
این سخنان با واکنش مطیع روبهرو میشود. او قاطعانه ادعای متفاوتبودن روح زمانه در زمانهای مختلف را رد میکند.
مطیع برخلاف دخانچی مسئله شکاف نسلی در ایران را شدید نمیداند و سخنان خود را اینگونه تکمیل میکند: «شکاف نسلی، یعنی تفاوت سبک زندگی دو نسل که بهصورت ملموس هویدا باشد؛ البته شکاف نسلی هنوز شدید نیست. ارتباطگرفتن با نسل جدید سخت است؛ اما شدنی است و میتوان با گفتوگو با آنها ارتباط برقرار کرد.»
در جستوجوی زنانگی گمشده
عصرهای رسانه در سومینگام به سراغ مسئله مهم زنانگی میرود و میزبان دو نفر از پژوهشگران این حوزه، یعنی محمدحسین بادامچی و فاطمه دلاوری پاریزی میشود.
در ابتدای این رویداد مستند «شهر نو» که به مسئله تغییرات اجتماعی در پوشش پس از اتفاقهای سال اخیر میپردازد، برای اولینبار بهصورت عمومی اکران میشود.
دریچه نگاه بادامچی به مسئله زنانگی فراموششده بر نقد مردسالاری در فرهنگ جامعه متمرکز است و اتفاقهای سال اخیر را طغیانی علیه این مردسالاری دیرینه میداند.
او مسئله اسلام درباره زن و مرد را موضوع عفت میداند و عفت را به معنی رابطه کرامتآمیز زن و مرد تعریف میکند.
بادامچی میگوید: «ما هم با رویکرد زنان مانند مردان مخالفیم و هم با رویکرد زنان برای مردان.»
او نگاه غربی و نگاه سنتی را در اتخاذ رویکرد «زنان برای مردان» دارای اشتراکنظر میداند.
در نقطه مقابل، زاویه نگاه دلاوری پاریزی بهعنوان دارنده دکتری فلسفه و پژوهشگر زیباییشناسی بر نقشآفرینی توأمان زنان در عرصههای اجتماعی و خانوادگی و ایجاد تعادل در عرصههای مختلف زندگی زنان متمرکز است.
او لزوم حجاب را به معنی مجوزی برای ورود زن به عرصه عمومی میداند و برداشتهای غلط از حجاب به معنی پستونشینی برای زنان را بهشدت نفی میکند.
فرازوفرود جنبش سلبریتیها
چهارمین رویداد عصرهای رسانه که در حالوهوای برگزاری جشنواره فیلم فجر قرار دارد، با عنوان «جنبش سلبریتیها» و با اکران مستند «تروکاژ» به نقش افراد مشهور در شکلدهی به جریانهای اجتماعی و نحوه مدیریت و مواجهه با سلبریتیها میپردازد.
در این نشست، احسان شاهقاسمی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران که تمرکز پژوهشی و مطالعاتی خود را بر مسئله شناخت سلبریتیها نهاده و صاحب تألیفها و ترجمههای متعددی در این حوزه است، مشکل خود را بیش از سلبریتیها در نگاه مسئولان به سلبریتیها میداند و معتقد است که «حکومت نباید پول ما را خرج سلبریتیها کند.»
در ادامه، میثم مهدیار، جامعهشناس و معاون پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات، پدیده سلبریتی را از اقتضاهای زمانه فعلی میداند که در همه شئون فرهنگی و اجتماعی و حتی علمی ما رسوخ کرده است؛ مهدیار حتی دانشگاههای ایران را نیز سلبریتیزده میداند.
در ادامه این نشست، احسان شاهقاسمی سیاست اشتباه فیلترینگ تلگرام را موجب سوقدادن میلیونی مردم به پلتفرم اینستاگرام و درنتیجه دامنزدن به سلبریتیسم در ایران دانست.
این استاد ارتباطات پیامهای اینستاگرامی را بهواسطه تصویریبودن پیامهایی عنوان کرد که مستقیما توسط ذهن مخاطب مصرف و موجب تأثیرگذاری مخرب بر ذهن او میشوند؛ یعنی دقیقا برخلاف محتوای پیامهای تلگرامی که عمدتا متنمحور بودند و مخاطبان را به اندیشیدن مجبور میکردند.
انقلاب؛ سینما و ستارهها
آخرین گام از رویدادهای عصرهای رسانه در فصل اول به اولیناکران عمومی یک مستند جنجالی اختصاص دارد؛ مستند «برزخیها» که با نگاهی تازه و انتقادی به مسئله برخورد با سلبریتیها و ستارههای سینمایی در ابتدای انقلاب اسلامی موجی از بحث و نقد را در میان رسانهها و حتی برخی سیاستمداران و مدیران فرهنگی دهه شصت برانگیخته است.
سید محمد حسینی، مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاعمقدس و نویسنده سینما و سید مهدی ناظمی، مدرس فلسفه هنر و پژوهشگر سینما استادانی هستند که دعوت فرهنگسرای رسانه را بیپاسخ نمیگذارند و بهرغم نایابشدن بلیت هواپیما در مقطع زمانی پیش از نوروز، سختیهای سفر زمینی را به جان میخرند و خود را برای این رویداد ویژه به اصفهان میرسانند تا در میان اهالی رسانه و سینمای اصفهان در سالن سوره از انقلاب، سینما و ستارهها بگویند.
در میان حضار جمعی از سینماگران شاخص اصفهان ازجمله سید محسن طباطباییپور، تهیهکننده سینما و تلویزیون نیز دیده میشوند.
پس از اکران مستند که با صحنههای احساسی از مراسم تشییع و تدفین یکی از ستارههای سینمای قبل از انقلاب پایان مییابد، بحثها به سمتوسوی تحلیل جریان موسوم به فیلمفارسی در سینمای پیش از انقلاب میرود.
ناظمی، فیلمفارسی را مهمترین جریان سینمایی پیش از انقلاب میداند که با فاصله زیاد با جریانهای دیگر قرار دارد.
او حرف فیلمفارسی به مخاطبان را اینگونه بیان میکند: «فیلمفارسی به من میگوید که تو میتوانی زاغهنشین باشی؛ اما درعینحال قهرمانی شوی که بتوانی با دختر شاهپریون هم ازدواج کنی و به همه آمال و آرزوهایت هم برسی» و از این نظر است که فیلمفارسی با استقبال جامعه پیش از انقلاب روبهرو میشود.
در ادامه، حسینی درباره فیلمفارسی اینگونه گفت: «فیلمفارسی از چیزی گفت که در فرهنگ ما هم بود و آرام آرام فرد قهرمانی تعریف کرد که او آدمی بود که میتوانست مشکلی را حل کند؛ همچنین واجد قدری جوانمردی؛ تا اینکه رسید به لوطیها و لوطیها بودند که بازی را عوض کرده و جریان فیلمفارسی را دچار مشکل کردند؛ تا جایی که فرهیختگانی چون دکتر کاووسی درباره فیلمفارسی اینچنین گفتند که پشت این جریان مستظهر به حکمت ایرانی نیست.»
در ادامه، بحث به جایگاه سینمای اجتماعی و نقش مخاطب در سینما میرسد؛ جایی که ناظمی معتقد است: «سینما باید در احترام و مواجهه با مخاطب عام رشد کند.»
حسینی نیز ضمن تأکید بر ضرورت ساخت فیلمهای اجتماعی از ساخت فیلمهای اشتباهی به جای فیلمهای اجتماعی حذر میدهد و سینمای اشتباهی را سینمایی میداند که به هر نحوی باشندگی در این سرزمین را سست کند.
او چنین فیلمهایی را ایرانی نمیداند و بهعنوان عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی وزارت ارشاد معتقد است که نباید اجازه دهیم چنین فیلمهایی ساخته شوند.
پایان فصل اول و چشمانتظار افقهای پیش رو
و عصرهای رسانه نیز با همه فرازوفرودهایش و با دستمایه قراردادن سوژههای حساس و ملتهب برای تماشا و گفتوگو و در اوضاع دشوار برای برگزاری رویدادهای اینچنینی متأثر از اتفاقهای سال گذشته به پایان فصل اول خود میرسد و با دستورکاری تازه که متمرکز بر انتقال تجربه فعالان شاخص رسانهای به اصحاب رسانه است، مهیای برگزاری فصل دوم فعالیتها میشود.
منتظر گزارش فصل دوم مجموعهرویدادهای «عصرهای رسانه» در شمارههای آتی «اصفهانزیبا» باشید.
بعدالتحریر
زمزمههای راهاندازی فرهنگسرای تخصصی رسانه شهرداری اصفهان از 1387 به گوش رسید که در زمان خود ایده بسیار پیشتازی بود؛ هرچند عملا در آغاز دهه 90 شاهد افتتاح و خبرسازشدن آن بودیم.
هدف اصلی آن، انتقال دانش «سواد رسانهای» و ارتقای بینش و سبک زندگی ارتباطی و رسانهای عموم مردم مطابق الگوی اسلامیایرانی بود؛ همچنین حمایت صنفی از فعالان عرصه رسانه نیز در اساسنامه اولیه آن به چشم میخورد که بعدها عملا این وظیفه از بیانیه مأموریت آن حذف شد.
در طی این سالها مدیریت فرهنگسرای رسانه اصفهان را به ترتیب آقایان و خانمها حسن قانونی، میثم بکتاشیان، مجید شریفیفر، غلامرضا رحیمی، فاطمه شفیعی و بهناز عابدی برعهده گرفتهاند.
مکان اولیه تأسیس فرهنگسرای رسانه در طبقه دوم ساختمان مرکزی باغ غدیر بود که بعدها به طبقه دوم مجتمع فرهنگیمطبوعاتی اصفهان واقع در خیابان پروین نقلمکان کرد؛ هرچند اکثرا برنامههای شهری آن در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شده است.
تولید و ترجمه دهها ساعت کلیپهای آموزشی، تولید موشنگرافی، پوسترها و تختهشاسیهای نمایشگاهی، دورههای متعدد آموزش خبرنگاری، فن بیان، عکاسی، تربیت مربی سواد رسانه، تدارک کتابخانه تخصصی رسانه، وبینارهای مجازی ایام کرونا، ارائه خدمات و اعزام سخنران به مدارس، مساجد و سایر فرهنگسراهای محلهمحور شهرداری اصفهان، نقد مدرنیته، پژوهش و نقد بهروز و موضوعی مستندها، فیلمها و رویدادهای فرهنگی مطرح جهان، برگزاری اردوهای دانشآموزی سواد رسانه، همکاری با تشکلهای رسانهای و برگزاری جشنوارههای مناسبتی، از مهمترین فعالیتهای فرهنگسرای رسانه در سالهای مختلف بوده است.
با تشکر از همکاران فرهنگسرای رسانه اصفهان خانم بهناز عابدی و آقای محسن شهبازی