به گزارش اصفهان زیبا؛ يكي از جنبههای مهم زندگي هر فردي، شغل است. شغل علاوه بر اينكه هزینههای زندگي ما را تأمين میکند، نيازهاي رواني ما را نيز از قبيل تماس اجتماعي، احساس ارزشمندي، اطمينان، شايستگي، تمرين و ورزشذهني و جسمي ارضاء میکند. با اين حال، بعضي از جنبههای فشارزاي شغلي هستند كه میتوانند آسيبزا باشند، در این زمینه و راه مقابله با آن مرکز بهداشت شماره 2 پیشنهاداتی ارائه داده است که به آن میپردازیم:
جنبههای فشارزاي شغلي
شرايط كاري: از قبيل شرايط كاري نامطلوب مانند سروصداي زياد، كمي يا زيادي نور، حرارت بسيار بالا يا پايين، ساعتها و شیفتهای نامناسب كاري كه میتوانند فشارعصبي را بالا ببرند.
كار بيش از حد: به اين معني كه فرد مجبور باشد در مدت زمان كوتاه، كار زيادي انجام دهد. در واقع فرد شايستگي انجام كار را داشته باشد ولي محدوديت زماني، ساعات طولاني كار، ضربالعجلهاي كاري، مداخلههای زياد، نداشتن فرصتهای استراحت بين كار میتوانند واكنش عصبي زيادي ايجاد كنند. از نظر كيفي، اگر كاري كه فرد انجام میدهد خيلي مشكل باشد و آن شغل نياز به توانايي، هوش بالا و شايستگي ذهني زيادي داشته باشد، در اين صورت، اگر فرد از توانايي هوشي و ذهني لازم برخوردار نباشد دچار فشار رواني میشود.
مسئوليت: مسئوليتي كه افراد در محل كار يا محيط شغلي به عهده میگیرند، به عنوان منبع فشار رواني محسوب میشود.
تغيير در شرايط كار: ايجاد شرايط نقل و انتقالها(جابهجاییها) از جمله عواملي است كه ممكن است استرس ايجاد كند و در نهايت منجر به فرسودگي شغلي شود.
فرسودگي شغلي
فرسودگي شغلي عبارت است از: حالتي از خستگي جسمي، هيجاني و ذهني كه به دليل فشار مداوم و مكرر ناشي از برخورد فشرده و درازمدت با عوامل انساني يا فيزيكي بوجود میآید. نشانهها و علائم فرسودگي شغلي، معمولاً به صورت احساس درماندگي، نا اميدي، سرخوردگي، و پيداكردن ديدگاه منفي نسبت به خود و ديگران بروز داده میشوند. افراد ممكن است تصور كنند كه بيش از حد كار میکنند و قادر به كنترل آن نيستند.
فرسودگي شغلي بر اثر استرس شديد، مداوم و كنترلنشده و زماني كه تقاضاي محيطكار بيش از تواناییهای شخصي براي سازگاري يا موفقيت باشد، بوجود میآید. هرگاه با استرس مقابله مؤثر نشود، فرسودگي شغلي بوجود میآید. بروز فرسودگي شغلي ناگهاني نيست، بلكه فرآِيند پيشرونده دارد و رشد آن مرحلهای است.
ضمنا فرسودگی شغلی بیشتر در میان انواع مشاغل مددرسان و یاریدهنده نظیر مشاوران، معلمان، مددکاران اجتماعی، پزشکان، پلیس، پرستاران و مواردی از قبیل این مشاغل بیشتر مشاهده میشود.
شاخصها و نشانههاي فرسودگيشغلي
شاخصهای هيجاني: بيعلاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگي، احساس درماندگي و ناتواني، احساس مورد تأیید و تشويق قرار نگرفتن، احساس جدايي از ديگران و بيگانگي، احساس بيتفاوتي، ملامت و بيزاري.
شاخصهاي نگرشي: بدبيني، بياعتمادي نسبت به مديريت سازمان و محل كار خود، گلهمندي و بدگماني
شاخصهاي رفتاري: تخريبپذير و پرخاشگر بودن، كنارهجويي از ديگران، كاهش توانايي براي انجام دادن وظايف شغلي، محدودشدن فعاليتهاي اجتماعي و افزايش مشكلات با مسئولان، رؤسا و همكاران و خانواده
شاخصهای روان شناختي: احساس خستگي، ابتلا به دردهاي عضلاني، سردرد، اختلال در خوابيدن، اختلال گوارشي و سرماخوردگيهاي مكرر
شاخصهای سازماني: كاهش رسيدگي به خواستههاي ارباب رجوع، تنزل ابعاد اخلاقي و معنوي، افزايش تعداد موارد خلافكاري، غيبت از كار، ترك شغل و سوانح و حوادث در كار.
مراحل و سير فرسودگيشغلی
مرحله ماه عسل: زماني است كه ما در جايي استخدام میشویم و با شور و شعف خاصي كار خود را شروع میکنیم. ممكن است زودتر از وقت معمول سركار حاضر شويم و ديرتر هم محيطكار را ترك كنيم. شروع به كار، ذخاير و انرژي ما را خرج میکند. اگر تقويت، تحسين، تشويق و رضايت به دنبال كار نباشد، كاهش انرژي آغاز میشود و فرد بدون آنكه خودش متوجه باشد به تدريج از انرژي جسمي و رواني تهي میشود.
كمبود كارمايه: مرحلهای است كه فرد احساس كم آوردن انرژي میکند و نارضايتي شغلي و خستگي شروع میشود و فرد سعي میکند از طريق پناه بردن به مصرف سيگار، مواد مخدر، مشروب، انجام دادن خريدهاي تفنني، خوابيدن زياد، به نوعي خود را فريب دهد.
آغاز نشانههای مزمن فرسودگي: در اين مرحله احساس خستگي مزمن، سردردهاي دورهای، ترش كردن معده، خشم و افسردگي شديد، شدت پيدا میکنند.
بحران: در اين مرحله، بدبيني عميق، شك به تواناییهای شخصي، حساس بودن به بیماریهای جسمي ناشي از درماندگي و نااميدي و بروز ذهنيت فرار و پاسخ گريز از مشكلات ایجاد میشود.
مرحله به بنبست رسيدن: يعني فرد، مستعد خطرِ از دست دادن شغل میشود. با مراجع، همكاران و مدير در محل كار درگير میشود. در خانه نيز با همسر و فرزندان خود برخوردهاي مكرري نشان میدهد.
ویژگیهای افراد مستعد به فرسودگيشغلی
♦زود سر كار میروند.
♦دير از سر كار بر میگردند.
♦در حين غذاخوردن مشغول كار هستند.
♦كارها را به منزل میبرند.
♦ به ندرت به مرخصي يا تعطيلات میروند.
♦تفريحرفتن آنها بهخاطر كارشان است.
♦وقت را براي همسر و فرزندان جيرهبندي میکنند.
♦عادات خوابيدن و غذاخوردن آنها بينظم است.
♦توانايي نه گفتن در برابر كار را ندارند.
عوامل زمینهساز و مرتبط با فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی، یک تجربه فردی و در عین حال مربوط به زمینههای کاری است. یکی از محققان در مقاله خود با عنوان تجویزی برای فرسودگی شغلی در بیان عوامل مرتبط با فرسودگی شغلی تاکید بیشتری بر عوامل سازمانی دارد و عوامل زیر را معرفی میکند:
تعارض نقش: شخصی که مسوولیتهای متعارضی دارد، این احساس را خواهد داشت که به چند جهت کشیده میشود. چنین شخصی مجبور خواهد بود چندین کار را همزمان به انجام برساند و در نتیجه، به خستگی از کار و نهایتاً فرسودگی شغلی مبتلا خواهد شد.
ابهام نقش: بعضی از افراد، از انتظاری که از آنها میرود آگاه نیستند. چنین افرادی، تنها میدانند که از آنها انتظار میرود شخص کارآمدی در حرفه خود باشند، اما مطمئن نیستد که چگونه میتوانند این انتظار را برآورده سازند و این عدم اطمینان، بدین دلیل است که برای ایفای نقش خود، الگو یا راهنمایی ندارند که از او پیروی یا الگوبرداری کنند. نتیجه این عدم آگاهی نسبت به وظیفه محوله، این خواهد بود که فرد شاغل هرگز این احساس را تجربه نخواهد کرد که میتواند در انجام کار خود، ارزشمند و موفق باشد.
ازدیاد نقش: بعضی از افراد نمیتوانند به پیشنهاد کاری و مسئولیتهای بیش از حدی که به آنها میشود نه بگویند و در نتیجه، مسوولیتها و وظایف زیادی را به خود تحمیل میکنند. چنین افرادی از جمله کسانی هستند که بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار دارند.
سایر عوامل مؤثر در فرسودگي شغلي
♦ شرايط سخت و طاقت فرساي كاري
♦ناکامیها و فشارهاي عصبي فراوان
♦فشار مداوم براي سعي و تلاش بيشتر
♦صرف وقت و انرژي زياد و نا ملموس و بي ثمر
♦تعارض مستمر بين فعالیتهایی كه زمان و تلاش میطلبند
♦فقدان بازخورد مثبت و پاداشدهنده
♦بيتوجهي و روشن نبودن انتظارات و توقعات كاري
♦محيط شغلي غمافزا (مثل كار كردن در بهشت زهرا)
♦روابط ضعيف انسانی
♦كار زياد و بدون تفریح
عوارض و اثرات فرسودگی شغلی
اولین آسیب فرسودگی شغلی، رنج بردن از فرسودگی بدنی است. افرادی که از این عارضه رنج میبرند دچار کاهش انرژی و احساس خستگی شدید میشوند، بهعلاوه این افراد برخی از نشانههای فشار بدنی نظیر سردرد، تهوع، کمخوابی و تغییراتی در عادات غذایی هستند. همچنین افراد مبتلایان به این عارضه، فرسودگی عاطفی را نیز تجربه میکنند. افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارآیی در شغل خود و همچنین ایجاد نگرشهای منفی نسبت به خود، شغل، سازمان و بهطورکلی نسبت به زندگی نشانگر فرسودگیهای نگرشی هستند و نهایتاً اینکه اغلب مبتلایان، احساس پایین بودن پیشرفت و ترقی شخصی را گزارش میدهند که ممکن است به جستجوی مشاغل و نقشهای اداری و اجرایی جدید بپردازند.
يكي ديگر از پيامدهاي فرسودگي شغلي كاهش عملكرد است كه در آن فرد نميتواند از تمام و قسمت اعظم توان، استعداد و انرژي جسمي و رواني خود براي انجام كارها استفاده كند.
فرد فرسوده تلاش براي يافتن مشاغل و حرفههای جديد دارد. اغلب قربانيان سندرم فرسودگي شغلي در واقع از لحاظ روان شناختي حالت كنارهگيري پيشه ميكنند و تا زمان بازنشستگي دچار چنين وضعيتي خواهند بود.
از جمله پيامدهاي ديگر فرسودگي شغلي ميتوان به افزايش غيبت از كار و كاهش كارايي در كار اشاره كرد.
شیوه پیشگیری از فرسودگی شغلی
پژوهشگران و محققین علم روانشناسی پیشنهاد میکنند در صورتیکه از فرسودگی شغلی در رنج هستید یا میخواهید از مبتلاشدن به آن مصون بمانید، اقدامات زیر را انجام دهید:
♦در صورت امکان شرایط فیزیکی یا روانی کار خود را تغییر دهید و چنانچه قادر به ایجاد چنین تغییراتی نیستید، بعضی از رفتارهای خود را تغییر دهید و مسئولیتی را که از عهده انجام دادن آن برنمیآیید، قبول نکنید.
♦ از برنامههای متنوع برای بهبود وضعیت بدنی خود استفاده کنید و اوقات خاصی از شبانهروز را به ورزشکردن اختصاص دهید و از برنامههای غذایی مناسب استفاده کنید. بدین ترتیب مقاومت بدن شما در مقابل فرسودگی ناشی از فشارهای روانی مربوط به کار و خستگی شغلی افزایش مییابد.
♦از روشهای خاص ایجاد آرامش استفاده کنید و در همان جلسه اول متوجه خواهید شد که تا چه میزان در ایجاد آرامش برای شما مؤثر واقع میشود.
♦ روشهای کارآمد برای انجام کارها دنبال کنید. زیرا اگر روشهای بهتر و اثربخشتر برای انجام دادن کارها را تجربه کنید، متوجه میشوید همیشه روشی بهتر برای انجام دادن هرکاری وجود دارد.
♦از روشهای گوناگونی مانند ایجاد علاقه، دادن آگاهی درمورد نتیجه کار و دورههای استراحت کوتاه مدت بهره بگیرید، خواب کافی و رفتن به دامن طبیعت نیز در تقلیل استرس ناشی از کار مؤثر است.
شیوه پیشگیری از فرسودگی شغلی توسط مدیران
اما، افزون بر راهبردهای مطرح شده به این واقعیت انکارناپذیر نیز باید نظر داشت که مدیران میتوانند در حل این معضل نقش کلیدی داشته باشند، زیرا یکی از وظایف مدیریت هر سازمانی آن است که موجباتی را فراهم آورند تا فشارهای وارد بر افراد در سازمان، تخفیف پیدا کند. از این رو، به مدیران علاقهمند به سلامت جسمی و روانی کارکنان خود پیشنهاد میشود برای پیشگیری از فرسودگی ناشی از کار به این راهکارها عمل کنند:
♦افرادی را به کاری بگمارند که نه تنها به آن کار علاقهمند باشند، بلکه از ویژگیهای شخصیتی لازم برای انجام دادن درست وظایف شغلی برخوردار باشند.
♦برای متصدیان مشاغل گوناگون سازمان، دورههای آموزشی مناسب تشکیل دهند.
♦امکاناتی را فراهم آورند که مهارتهای افراد بسته به موضوع مسئولیت کاری آنها، افزایش یابد.
♦شرایط خطرآفرین را در سازمان به حداقل برسانند.
♦شبکههای ارتباطی در سازمان را بهبود بخشند.
سایر شیوههای مقابله با فرسودگي شغلي
♦تغيير طرز فكر نسبت به كار و زندگي
♦خوشبيني و استفاده از خودگوييهاي مثبت نسبت به خود و ديگران
♦شناسايي محدودیتها(پرهيز کردن از انجام كارهاي مربوط به توان ذهني و جسمي لازم براي آنها را نداريد.)
♦پرداختن به تفريحات و سرگرمیهای سالم از قبيل شعر همراه با موسيقي، مسافرت، پيادهروي، استخر، كوهنوردي، شركت در جشنوارهها
♦توجه جدي به رفاه جسمي و رواني از قبيل تغذيه مناسب، ورزش و استراحت
♦توزيع كارها و كمك گرفتن از ديگران
♦شناخت و قبول تواناییها و ناتوانیهای خود(پذيرش خود)
♦پذيرش واقعیتها و رها كردن آرمان و آرزوهاي ناممكن
♦توسعه روابط دوستانه و صميمانه با ديگران
♦اتكاء به نفس و عدم انتظار زياد از تأييدهاي بيروني
♦ترك كردن محيط بیعلاقه به كار كردن در آن
♦باز بودن و انعطافپذيري در پذيرش دیدگاههای ديگران
♦پرورش حس شوخ طبعي و خنديدن
♦رها كردن كارها(در صورتي كه احساس فرسودگي میکنند.)
♦شناسايي علائم اوليه فرسودگي شغلي و انجام دادن سريع عمليات جبراني و ترميمی
♦در صورت حل نشدن مشكل، استفاده از خدمات روانشناسي و مشاوره تخصصي.