این میدان به خون شهیدان زنده است

لاله‌های سرخِ شب مهتاب در حجله‌های میدان امام اصفهان می‌درخشند. مقر فرماندهیِ جنگِ آبی زیر نور نورافکن‌ها برق می‌زند. نی‌ها، در بادِ آبان می‌دمند و صدای سفیر تیر، رزمندگان دلاور عملیات محرم سال 61 را شهید می‌کند. سروها بر آب آرام حوض میان میدان غوطه می‌خورند. بوی باران، بوی سبزه، بوی تربتِ نرم و تازه، صحن رؤیای خیس میدان امام را در آیین نکوداشت یاد 370 شهیدِ آبانِ اصفهان عطرآگین کرده است.

تاریخ انتشار: 10:10 - پنجشنبه 1400/08/27
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
no image

 امشب، حوض میان میدان امام به کانون توجه تاریخ معاصر مردمانی مبدل شده که جان دادند تا وطن نرود. پس امشب، به طول چهارشب تا 28 آبان ادامه خواهد یافت تا ویژه‌برنامه پاسداشت روز حماسه و ایثار اصفهان، در تقویم جان این شهر برای همیشه از حلول بهار در خزان سخن بگوید. پس سلام خاصه ما تقدیمتان باد… وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا، بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقونَ/ سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۶۹.

انفجار موسیقی در شب بارانی

بر مخملِ شسته شبِ باران ریزِ آبان نقشه حضور آبی رزمندگان دیده می‌شود. فش‌فش بی‌سیم‌ها در خش‌خش برگ‌های پاییزی آبان همهمه ایجاد می‌کند و سراغ  مردان بی‌ادعارا می‌گیرد. گزارش شده است که این افراد، پرده پندار را دریده و برای تماشای موج زنده غرور در میدان امام اصفهان حضور به هم رسانده‌اند: اینجا همه می‌دانند که شهید، نظر می‌کند به وجه الله. یک صلوات رزمنده‌پسند، دل حاضران در میدانِ زندگی را منور می‌کند. صدای نی‌انبان در نور لاله‌های منور منفجر می‌شود. صدای سنج و دمام ابرهای اندوه را بارور می‌کند و کشیده‌شدن گلنگدن، خبر پاسداشت شهدای آبانِ سال 61 را تأیید می‌کند. شهادت مردانی که عاشق‌ترین انسان‌ها به وطن بودند. حالا، 370 رودِ روشن جاری در تنِ اصفهان می‌دوند و یاد فاو، فکه، خلیج تا ابد فارس را در ذهنِ مخاطبانی که ردیف در ردیف در برابر تلویزیون‌های بزرگ شهری و صحنه‌ای لبریز از هنرور نشسته‌اند، زنده می‌کند. الو مرکز، در جزیره مجنونِ اصفهان لیلی نقطه به نقطه بامن است؛ قالو انالله و انا الیه راجعون. و در میدان امام رستخیزی به پا شده که از صبح عالم خبر می‌دهد. پس هیچ نگو، رزمنده‌های کمین‌کرده فریاد نمی‌زنند. نگاه کنید، نوری زرد و ضعیف و کشدار از میان نیزارها به بیرون می‌تراود. مسجد امام از فراز گلدسته‌ها و فلک به حوض نقاشی نگاه می‌کند و مسجد شیخ، زیر لب ذکر مصیبت می‌خواند: آن هنگام که مهر خاوران از افقِ بهمن به فرّ ایمان راه می‌جوید تا پیام امام (ره) را به میدان امام برساند، چراکه شهیدان، پیچیده در گوش زمان پیغامتان…!

بازی ابر با خیزاب‌های اندوه

صدای همهمه تماشاچیان خیزاب‌های اندوه را به بازی می‌گیرد. فش‌فش، از خط مقدمِ میان میدان امام گزارش می‌دهم. اینجا، در میدان تاریخی امام، مردمانی بر صندلی‌ها آرام گرفته‌اند که پرچم خوش‌رنگ وطن در دست‌هایشان به اهتزار در آمده است. هوای مطهرِ بارانِ شهادت مه‌آلود است. چه عطر نجیبی از میان نیزارها به آسمان بلند شده؛ راوی می‌گوید: در همین نزدیکی 370 رود روشن عشق شهید خواهند شد! گوش بده، ببین، تک‌نوازی پیانو، عمارت عالی‌قاپو را به فکر فرو برده است. شخصیت‌های تاریخی از ایوان عمارت به صحن میدان زندگی نگاه می‌کند. مقر، فرمانده را در آغوش کشیده و نیروها در پناه حق پناه گرفته‌اند. در پناه او که برای نخستین بار کارت دعوت اختصاصی‌اش را برای 370 فرشته خاکی فرستاد و حالا، مانده تا برف زمین آب شود و نغمه‌های جاری آیات نور بر جان‌ها بنشیند: ان الله مع الصابرین!
بانوازش مولا نورها به رقص می‌آیند
گروه آوازی مولا بر صحنه جان می‌گیرد. نورها، به رقص می‌آیند. مجری می‌گوید: شهدای ما نه خاطره بودند و نه افسانه و تراژدی، آن‌ها حقیقت محض بودند. و نشانه این حقیقت، در نغمه‌های قطعه ایران به چشم می‌آید: ایران، ای سرایِ من، خاکت، توتیای من… . نگاه کنید، پهپادها میدان را هدف گرفته و حضور هر دم افزون‌شونده مردم را در تلویزیون‌ها نشان می‌دهند. دفادف دف‌ها و نوای سولیست‌ها لرزه بر اندام دشمن می‌اندازد. سرهای هماهنگ دف‌نوازان با حرکات سر و دست پرشور رهبر ارکستر همنوا شده‌اند. نیروها در قایق‌ها در حوض میان میدان منتظرِ علامت‌اند. صدای تشویق حضار در سیاهی آسمان می‌پیچد. راوی، از شهریور 59 سخن می‌گوید و از هل من ناصر ینصرنی‌ها. رزمندگانِ به آب‌زده صدا در صدا انداخته‌اند. مردم، چشمی به راوی و چشمی به هنروران دوخته‌اند. لشکر صاحب‌الزمان آماده شده تا به قلب دشمن بزند. دوربین‌ها در میان هیاهو، تکاپوی رزمندگانی را که در اطراف حوض می‌دوند به تصویر می‌کشند.

عالی‌قاپو به تاریخ نگاه می‌کند

ستاره‌های آسمان بر سر ما خیمه زده‌اند. عالی‌قاپو به تکرار تاریخ نگاه می‌کند. کلاویه‌های پیانو خوش می‌نوازند. مردم از 370 فال حافظِ تعبیر به مردانگی سخن می‌گویند و از لاله‌هایی که آب را کشتند. شهدای عاشورای 61 شمسی از غرفه‌های بالای میدان به ما نگاه می‌کنند و تشعشاتِ نورانی صدای دف و دمام و سنج و نی‌انبان در آسمان منعکس می‌شود. فش ‌فش، الو مرکز، الو مرکز، راوی از درد و داغ و خون دل و ناله و اشک و سوز شب و ناله عشاقی سخن می‌گوید که لاله را به ژاله مبدل کرد. تب، تشنه بود و شهید بر لب دریای عشق نماز ایمان می‌خواند. کسی فریاد می زند بنویس و من، از کرخه تا زاینده‌رود می‌نویسم، و از خزر تا خلیج همیشگی فارس، زیر بار گلوله‌ها و بمب‌ها. یکی دیگر داد می‌زند: کی قراره شهید بشه و دست‌ها به آسمان می‌رود. غواصان به سان لاله‌های سیاه عاشق بر آب مطهر لمبر می‌خورند.

چفیه تو را باد می‌برد

چفیه تو را باد می‌برد و دل مرا آب می‌برد و پیکر تو را نور… و صدای آب، صدای باد را می‌برد. پیرمردی با محاسن سپید و خاکستری در ظرف حلبی برای همه اسپند دود می‌کند. مجری از خانواده‌های شهدا می‌گوید و از بار تکلیفی که آن‌ها بر دوش داشتند و از لحظه‌ای که پدر و مادر، پیشانی فرزندشان را بوسیدند و آن‌ها را راهی جبهه‌ها کردند. مجری، خطاب به خانواده شهدای حاضر در جمع ادامه می‌دهد: مادرم سر سجاده،‌ چی از خدا خواستی که شهادت نصیب فرزندت شد؟ چی یاد فرزندت دادی مادر…؟ با صدای بلند می‌گم که با افتخار این برنامه رو در مهد 23هزار شهید برگزار می‌کنیم، این جماعت یک زمانی سر تشییع شهدا اینجا بود، در میدان امام و تنِ گلگونش در گلستان شهدا. می‌بینید، ما اگر خسیس بودیم بچه‌هامون رو شهید نمی‌کردیم. کجا شنیدید حاج حسین خرازی بگه خرمشهر رو من آزاد کردم؟

قطرات باران، فضا را مطهر می‌کند

و حالا، موج‌ها خوابیده‌اند آرام و رام. طبل توفان از نوا افتاده است. شهدایی که مقررشده دوباره شوند، بر لب دریای عشق ایستاده‌اند، ردیف در ردیف، مشت‌ها چسبیده به سینه، حاضر به رکاب شهادت. مسئولان حاضر در میدانِ زندگی به صحنه فراخوانده می‌شوند تا برای پاسداشت مادر شهیدان اسماعیل و محمدعلی حیدری، خاک میدان را توتیا کنند. باد می‌وزد و آسمان دیگر تاب تحمل بار امانت را ندارد و قطرات درشت باران، تمبر اختصاصی رویداد 370 رود بی‌پایان؛ یادبود روز بیست و پنجمِ آبان 61، روز ایثار و حماسه و شهادتِ شهر فیروزه را مطهر می‌کند؛ چراکه معاون شهردار روی آن تمبر نوشت: «این میدان به خون شهدا زنده است.»

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    عادل امیری