به گزارش اصفهان زیبا؛ آنچه مسلم است، مردم ایران همیشه و در همه زمانها چه پیش از انقلاب، چه پس از انقلاب و در دوران دفاع مقدس نیز مشارکت و نقش مؤثری داشتند و به نسبت حضورشان موفقیتهایی را نیز برای کشور به ارمغان آوردند؛ بهعنوانمثال، پیش از انقلاب زمانی که امام(ره) مردم را به صحنه آوردند، نقش مؤثر مردم در روند انقلاب بسیار مشهود بود و با حضور همان مردم هم انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید؛ همین تجربه نیز در دوران جنگ وجود داشت.
زمانی که ارتش بهعنوان نیروی رسمی در جنگ فعالیت میکرد، شرایط مورد انتظار پیش نمیآمد؛ اما با توصیه امام(ره) برای ورود مردم به میدان جنگ، چهره جنگ هم تغییر کرد؛ درواقع مردم کلید اصلی حل هر چالش و مشکل در کشور به شمار میروند و با مشارکت در هر حوزهای توفیقات را بالا میبرند.
در بخش اقتصاد کشور هم این موضوع صدق میکند و مردم میتوانند نقش مؤثری در رونق اقتصادی کشور داشته باشند؛ حوزهای که البته به دلیل شرایط کنونی ایران و نبود اعتماد کافی از سمت مردم اما تا اندازهای سختتر از دیگر حوزهها است. طی سالهای اخیر ما نتوانستیم اعتماد عموم را جلب کنیم. در انتخابات اخیرا شاهد این موضوع نیز بودیم که میزان اعتماد عمومی کاهش پیدا کرده است؛ فضایی که مطمئنا در حوزه اقتصاد سختتر و پیچیدهتر خواهد بود.
ما اگر بخواهیم در این مورد توفیق پیدا کنیم، باید حضور مردم را جدی بگیریم و با مردمیسازی تحولی جدی در اقتصاد کشور ایجاد کنیم؛ در غیر این صورت اگر دولت بخواهد خود بهتنهایی فعالیتهای اقتصادی و تولیدی انجام دهد، راه به جایی نمیبرد. هیچ کجای دنیا رویکرد اقتصاد دولتی جواب نداده است و ایران نیز جدای از این موضوع نیست. تجربه به ما ثابت کرده، یکی از راهکارها برای حل مشکلات اقتصادی ورود مردم به عرصه اقتصاد است که البته این موضوع نیز برنامهریزی و عزم راسخ در بحث مشارکت مردم را میطلبد.
وظیفه دولت؛ تسهیلگری برای مشارکت مردم در اقتصاد
دولت باید در خصوص مشارکت مردم در اقتصاد کشور مصمم شود. در حال حاضر شاهد هستیم که دستگاهها دراینباره با یکدیگر هماهنگ نیستند و هر کس کار خود را میکند. یک عزم جدی میخواهد تا دولت خود را برای این کار آماده کند؛ البته طی یک تا دو سال اخیر درباره مجوزهایی که به افراد داده میشود، اقداماتی بهخصوص در زمینههای تولید صورت گرفته است؛ اما این کافی نیست. درزمینه مجوزها برای فعالیتهای تولیدی باید کاملا تسهیلگری انجام شود.
دولت باید خود را موظف بداند که این موضوع را پیگیری کند و هرکجا روند صدور مجوز به مشکل خورد، بلافاصله آن را برطرف کرده و گره از مشکلات مردم باز کند؛ چراکه در مسیر صدور مجوز موانع بسیار وجود دارد. هماکنون بسیاری از کشورهای همسایه و کشورهای حاشیه خلیجفارس آماده جذب سرمایهگذار هستند و مردم ایران را که با مشکلات صدور مجوز برای اقدامات تولیدی مواجه هستند، بهراحتی و بلافاصله جذب خود میکنند.
مهمتر از موانع جدی در خصوص مجوزها، موضوع حمایت از متقاضیان برای مشارکت در تولید نیز مطرح است،حمایتی که نهتنها انجام نمیشود، بلکه تا جایی که امکانش وجود دارد، برای متقاضیان فعالیتهای تولیدی در کشور مانع هم ایجاد میکنند. به عقیده بنده، مهمترین عامل مؤثر در تشویق مردم برای مشارکت در تولید، عزم جدی دولت، هماهنگی کامل دستگاهها برای صدور مجوزهای بدون تأخیر و درنهایت حذف موانع در این مسیر است.
نبود حمایتهای بانکی از مبحث تولید
از دیگر موانع خیلی مهم بر سر راه مشارکت مردم در تولید، نبود حمایتهای بانکی از مبحث تولید است. در حال حاضر بانکهای ما بههیچوجه حامی فعالیتهای تولیدی نیستند و با شعارهای غیرعملیاتی حل این معضل را بدون حمایتهای مالی از سر خود باز میکنند؛ درعینحال طی سالهای اخیر دولت سیزدهم تلاشهایی دراینباره کرده است که در سیستم بانکی تحولی ایجاد شود؛ اما نهتنها تحولی ایجاد نشده است که حتی سیستم بانکی هم کاملا در این خصوص مقاومت میکند.
باید برخوردی جدی با سیستم بانکی صورت گیرد؛ یعنی بانکهایی که آمادگی حمایت از تولید را ندارند، با آنها برخورد شودو حتی تعطیل شوند. ما به این همه بانک، آنهم بانکهایی که کاری برای رونق تولید نمیکنند، نیاز نداریم؛ چراکه بانکها هم میتوانند حامی تولید به شمار روند و هم در سرمایهگذاری اولیه و هم در سرمایه در گردش به واحدهای تولیدی کمک کنند. درنهایت، دولت با ارائه مجوز و در ادامه مسیر بانکها با دادن تسهیلات بانکی نه با سود کلان، بلکه با سود مختصر و در آخر قوای سهگانه با هماهنگی با یکدیگر میتوانند حضور مردم در عرصه اقتصاد را فراهم کنند.
در این میان موضوع اعتماد مردم نیز مطرح است که طی سالهای اخیر شاهد کمرنگشدن آن هستیم؛ اعتمادی که یکمرتبه برنمیگردد. مردم باید در عمل ببینند که دولت برای حضور آنها در صحنه همه تلاش خود را میکند. صحبتهای رهبر معظم انقلاب نیز بر مبنای همین اصل است. کاملا مشخص است اگر ما بخواهیم تحولی ایجاد کنیم، باید زمینههای حضور مردم را نیز فراهم سازیم.
ما حتی میتوانیم از سرمایه ایرانیهای خارج از کشور که سرمایه کلانی هم است، استفاده کنیم؛ اما ایرانیان خارج از کشور تا اعتماد کامل نداشته باشند، در داخل کشور سرمایهگذاری نمیکنند. اگر این اعتمادسازی صورت گیرد، با تحولات صورتگرفته مطمئنا اقتصاد کشور تکان محکمی خواهد خورد؛علاوه بر اینها ما نیز بهعنوان عضوی از احزاب کشور در جایگاه حلقه میانی بین دولت و مردم نیز میتوانیم تسهیلگری و اعتمادسازی کنیم؛ البته این در صورتی محقق خواهد شد که دولت نیز برای ورود مردم به عرصه اقتصاد و تولید تلاش کند و هماهنگی لازم میان قوای سهگانه هم دراینباره صورت گیرد تا تشویق ما برای ورود مردم به عرصه اقتصاد و تولید مفید واقع شود.