پراکندگی، الگوی جدیدی در سکونت گاههای انسانی است که گرد همآمدن اتفاقی مسکن رابه تصویر میکشد و معلول کاربرد وسیع اتومبیل است. آثار منفی این نوع توسعه روی حومه شهرها، محدوده شهرها، اقتصاد و محیط زیستشهری سبب گرایش کشورهای پیشرفته به فرم فشرده سازی شهر از طریق کاربری ترکیبی، بهرهگیری از ساختمانهای فشرده و کاهش فاصلههای محل کار و سکونت و تهیه تنوعی از شیوههای حمل ونقل شده است. بنابر این آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر میتواند یکی از عوامل تأثیر گذار در برنامه ریزی شهری باشد.
افقی یا عمودی؟
با افزایش میزان شهر نشینی، بیتوجهی به محیطزیست و تسلط پدیدههای انسان ساخت بر محیط طبیعی، بحرانهای زیستی در عرصه شهرها و روستاها با پرتو افشانی صنعت و تکنولوژی پدید آمد و اکولوژیستها، مدیران و برنامهریزان شهری را بر آن داشت تا ضمن ابراز نگرانی از وضع موجود به ارائه راهکارهایی برای بهبود این وضع پرداخته و جلوگیری از آلودگیهای زیست محیطی را در دستور کار خود قرار دهند.
مقایسه تراکم جمعیتی کلان شهرهای ایران حاکی از آن است که مشهد و تهران با تراکم جمعیتی 121 نفر در هکتار بالاترین و اصفهان با تراکم 98 نفر بر هکتار و شیراز با تراکم 82 نفر بر هکتار میزان متوسط و کرج با تراکم 65 نفر بر هکتار، اهواز با تراکم 64 نفر بر هکتار، قم با تراکم 61 نفر بر هکتار و تبریز با تراکم جمعیتی 56نفر در هکتار پایینترین تراکم را داشتهاند. همین طور با مقایسه انحراف معیار تراکم جمعیتی در مقیاس مناطق کلان شهرها مشخص میشود که بهترتیب کلان شهرهای تهران، تبریز، قم، مشهد، کرج، شیراز، اهواز و اصفهان دارای بیشترین تا کمترین میزان پراکنش تراکم جمعیتی هستند. در شهر تهران ضرایب مختلف محاسبه شده بیانگر این است که الگوی شهر تهران تا حدی متمرکز است. در شهر اصفهان الگوی توزیع جمیعت از سایر کلانشهر عادلانهتر است. اما برخی محاسبهها نشان میدهد که این شهر از سایر کلانشهرها متمرکزتر است. به نظر میرسد که این الگوی متمرکز در تهران و اصفهان نیز نتیجه پراکنش تصادفی باشد. با توجه به نتایج مشخص میشود که در هیچکدام از کلانشهرهای ایران الگوی تمرکز کامل دیده نمیشود.
توسعه افقی اصفهان
یکی از شواهد گسترش افقی، وضعیت تراکمهای ناخالص مسکونی در شهرهاست؛ به گونهای که این شاخص در شهرهای بالای 25 هزار نفر کشور 45 نفر در هر هکتار است که البته این شاخص در شهرهای استان اصفهان به دلایل مختلف از این مقدار هم کمتر است و نشان از رشد افقی اصفهان دارد. در گذشته به ویژه در منطقه کویری ایران و اصفهان الگوی شهر فشرده ایرانی وجود داشت. از خصوصیات این الگوی توسعه شهری میتوان به یکپارچگی و بههم پیوستگی فضاهای شهری، وجود سلسله مراتب منظم شهری، روابط همسایگی، پیاده مداری شهرها، صرفهجویی در مصرف انرژی، حفاظت از باغها و اراضی کشاورزی پیرامون شهر و به طور کلی زیست پذیری شهرها نام برد.
از دسترفتن کیفیتهای گذشته و بروز معضلات فراوانی از جمله افت منزلت مکانی و اجتماعی نواحی مرکزی شهر بهخصوص بافت تاریخی آن، خروج مالکان قدیمی و جابهجایی جمعیت و تبدیل مراکز شهری به مقصد مهاجرت درون شهری اجارهنشینان کمدرآمد، فرسودگی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، از دستدادن میراث با ارزش مرکز شهر و نقش آن به عنوان قلب تپنده شهر حاصل گسترش افقی شهر اصفهان بوده است.
فقر و به وجود آمدن پهنههای ناکارآمد شهری، وابستگی به خودرو، مصرف بیش از حد انرژی، آلودگی هوا، قطع ارتباط بخش قدیم از بخش جدید و توسعه شهری بدون توجه به میراث معماری و شهرسازی از دیگر پس لرزههای این مدل توسعه شهری است. با گسترش افقی شهرها هزینه ایجاد و نگهداری فضاهای شهری و زیرساختهای وابسته به آن افزایش یافت و پدیده شهر ناکارآمد رخ داد. این معضلات حاصلی جز شهر ناپایدار را به همراه نداشته و وضعیت امروز مواجه شدن با شهرهایی است که از پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فاصله گرفته و از تابآوری مناسبی نیز برخوردار نیستند. راه برونرفت از گسترش افقی شهر، تغییر دیدگاه نسبت به توسعه شهری است.
گسترش افقی معلول سیاستهای کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور است بنابراین ضرورت دارد در مقیاس کلان این سیاستها با نگاه به مفهوم پایداری و مشارکت جمعی اصلاح شود.
منبع: رضائیان بیتا، رهنما محمد رحیم،
سنجش میزان پراکنش و فشردگی شکل
کلان شهرهای ایران
با استفاده از مدلهای کمی