به گزارش اصفهان زیبا؛ آیین پیادهروی اربعین از بزرگترین رویدادهای دینی جهان اسلام است که طی یک دهه اخیر توجه و تمرکز بر آن بهخصوص از سوی ایران افزایش یافته است؛ نمادی از شیعیان مسلمان و بزرگترین اجتماع جهانی از جنس اعتقاد و باور که علاوه بر بُعد معنوی، بُعد بینالمللی آن نیز با توجه به میزان تأثیرگذاری آن بر سیاست داخلی و خارجی کشورهای مسلمان قابلبررسی است.
این بستر از یکسو انسجام اجتماعی میان ملتهای مسلمان با یکدیگر و با دیگر ادیان را به همراه داشته و همچنین نقش بسزایی در نشر و صدور فرهنگ اسلامی در جهان دارد و از سوی دیگر تعاملات بینالمللی میان کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی را تقویت میکند؛ فضایی که جمهوری اسلامی ایران نیز با حضوری پرقدرت از دو بعد آن بهره میبرد و طی این سالهای اخیر نیز با تمرکز بر تقویت این رویکرد در قالب تلاشهای فرهنگی و دیپلماتیک از ظرفیتهای لازم برای انسجامبخشی و همگرایی با ملتهای اسلامی و همچنین ارتقای قدرت نرم خود در منطقه و حوزه بینالملل استفاده میکند.
در بررسی آیین پیادهروی اربعین و بعد معنوی و بینالمللی آن با دو تن از کارشناسان حوزه بینالملل گفتوگو کردیم که در ادامه اظهارات آنها را میخوانید.
اثربخشی پیادهروی اربعین بر افزایش قدرت نرم کشورهای مسلمان
اصغر زارعی / کارشناس مسائل خاورمیانه
ماجرای اربعین ذاتا یک ماجرای هویتی و حرکتی انقلابی و اعتراضی نسبت به سیاستهای ظالمانه و جابرانه دولتهای ظالم زمان اموی حاکم است که به خاندان اهلبیت در روز عاشورا ظلم روا کردند.
حرکت پیادهروی اربعین نیز به بازگشت اسرا از شام به کربلا و حضورشان بر سر قبور شهدای کربلا برمیگردد. حرکتی نمادین که هویت و حادثه عاشورا را در تاریخ ماندگار کرد.
جریان شیعه نیز در اعصار مختلف سعی در زنده نگاهداشتن این حادثه داشته است و در هر فرصتی سعی میکرد این حرکت نمادین و اعتراضی را به نمایش بگذارد و با حضور در پیادهروی اربعین یادمانی از اقدامی انتقادی علیه حاکمان ظلم و جور را به وجود آورد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز بسترها و زمینههای این حرکت بیشازپیش فراهم شد و خوشبختانه با توجه به ابعاد و گستره راهپیمایی اربعین بهتدریج رویکرد استقبال بسیار بالایی نسبت به این حرکت شکل گرفت و مظلومیت اهلبیت (ع) و خصوصا امام حسین (ع) و یارانش بروز و ظهور پیدا کرد.
اگر ما اضلاع اسلام را در سه ضلع اصلی حرکت نمادین نظام توحیدی در جهان به اسلام ختم کنیم، اسلام در سه ضلع یا سه حادثه خلاصه میشود.
حادثه اول غدیر است. بنا بر کلام الهی که در قرآن کریم آمده است، در غدیر دین کامل شد و غدیر اولین نقطه عطفی بود که در اسلام اتفاق افتاد و پیامبر اسلام با این حرکت دین خود را کامل کرد.
گام دوم یا ضلع دوم اما عاشوراست. امام حسین (ع) حرکت سازنده و اعتراضی را برای اصلاح دین جدش در آن روز انجام داد و برعلیه ظلم، جور و انحرافی که بهوسیله حکام فاسد در حکومت اسلامی ایجاد شده بود، قیام کرد و عاشورا را در تاریخ ماندگار کرد.
حرکت شیعه در روز عاشورا و سپس اربعین نقاط عطفی است که تبدیل به حرکتی وحدتبخش بهخصوص میان شیعیان جهان شده است. فضایی که علاوه بر شیعیان، اهل سنت و ادیان دیگر را هم به سمت خود میکشاند و آنها را در پیادهروی اربعین همراه با مسلمانان شیعه میکند.
درنهایت ضلع سوم فرج و ظهور امام زمان (عج) است. روزی که جهان از کفر، ظلم و ستم به دست صاحبالامر (ع) خلاص میشود و نظام توحیدی بر جهان حاکم خواهد شد.
اربعین اما یک حرکت بسیار عظیم و فراتر از مرزها و شیعیان است و روزبهروز دایره آن در حال افزایش است؛ همچنین جدای از فواید معنوی، تأثیر بسزایی بر سیاست داخلی و سیاستهای خارجی کشورهای مسلمان در حوزه منطقه و بینالملل خواهد داشت.
آنطور که همه دنیا اعتراف کردهاند حضور جمعیتی بیش از 22 میلیون در یک اجتماع مردمی، مذهبی و سیاسی حرکتی عظیم و بیمانند است و پیشبینیشده است که طی سالهای آینده این جمعیت به 50 میلیون نفر هم افزایش پیدا خواهد کرد؛ آن هم در فضایی که خلأ معنویت و تفکر دینی و فطری انسانها بیش از همیشه احساس میشود و برخلاف حملات رسانهای و سانسورهایی که از اجتماع اربعین صورت میگیرد، باز هم این موج انسانی رو به گسترش است و اثرات خود را در حوزههای مختلف به جای میگذارد.
در عین حال یکی از مهمترین نقاط قوت انقلاب اسلامی ایران توسل به ائمه، ارزشهای دین اسلام و ارزشهای تفکر شیعه است؛ لذا نمیتوان از اثرات جانبی حرکت نمادین پیادهروی غافل شد. اقدامی که حتی در آمریکا، اروپا و … هم رخ میدهد. فضایی که البته بزرگترین نگرانی برای دشمنان تفکرات دینی و اسلامی است و خودشان هم به آن اعتراف کردهاند.
همانطور که ساموئل هانتینگتون در کتاب نظریه برخورد تمدنها اشاره میکند، تنها تمدن و فرهنگی که در آینده میتواند فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب را به چالش بکشد، فرهنگ و تمدن اسلامی است و این تمدن و تفکر اسلامی ریشه در انقلاب اسلامی ایران دارد.
از طرفی نمیتوان اثربخشی این آیین پیادهروی را بر افزایش قدرت نرم کشورهای مؤثر و بهنوعی بانی آن نادیده گرفت. برای مثال قطعا جمهوری اسلامی ایران هدفمند در این مسیر حرکت کرده است و هدفمند به حرکت خود ادامه خواهد داد و آثار و تبعات سازندهای را نصیب خود خواهد کرد. آثاری که در بین ملتهای مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان نیز دیده میشود.
آنطور که شاهد بودیم طی روزهای گذشته در نماز جماعتی که از سوی جماعت مسلمان در ایتالیا برگزار شد، بیش از 40 هزار نفر حضور پیدا کردند. آثاری که ریشه در تفکر و اندیشه اسلامی و گفتمان اربعین دارد.
جمهوری اسلامی ایران نیز قطعا از این فرصت و حرکت نمادین و قدرتبخش بهرهبرداری بسیاری میکند و در آینده این رویکرد را ادامه خواهد داد. فضایی که البته بخش اعظم آن از ناحیه مردم تأمین میشود.
جلوههایی از دیپلماسی در راهپیمایی اربعین
حامد خسروشاهی / پژوهشگر حوزه بین الملل
اربعین جلوهگاهی برای توسعه دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی کشورها با هدف ارتباط با ملتها بدون دخالتدادن رسمی دولتها و ارگانهای دیپلماتیک کشورهاست.
در حال حاضر راهپیمایی اربعین به یک برنامه چندملیتی وسیع تبدیل شده است؛ بزرگترین تجمع انسانی دنیا که مبتنی بر محبت و حب اهلبیت است و باعث در کنار هم قرار گرفتن انسانها با ملیتهای مختلف شده است و برکات بسیاری را در پی دارد.
ایجاد موکبهای بسیار از سوی مردم با فرهنگ و ملیتهای مختلف، باعث ایجاد ارتباط بینگروهی میشود. روابطی که پس از پیادهروی اربعین هم ماندگار است و افراد را به کشورهای مختلف برای دیدار دوباره همسفران اربعین خود میکشاند. ارتباطاتی که حتی منجر به یک سری تعاملات تجاری، دانشگاهی یا خانوادگی در قالب ازدواج هم میشود.
دراین میان برخی از زائران هندی و پاکستانی نیز برای سفر به کربلا و انجام پیادهروی اربعین راهی کشور ما میشوند و با گذر از مرز زمینی و هوایی ایران راهی عراق میشوند. فضایی که جدای از ایجاد دوستی و مودت و تقویت روابط بین کشورها باعث نوعی سود اقتصادی و همچنین گردشگری برای کشورهای واسطه همچون ایران خواهد شد.
از طرفی محبان اهلبیت و شیعیان اروپایی و آمریکایی نیز سالانه با برپایی موکبهایی در عراق به زائران امام حسین(ع) خدمت میکنند. اینها همگی جلوههایی از دیپلماسی است که در شرایط عادی اتفاق نمیافتد و همگی از برکت اربعین و راهپیمایی اربعین است.
این در حالی است که ارتباط گرفتن با ملتها، گروهها و هستههای فعال در کشورهای مختلف در بستر آیین راهپیمایی اربعین قدرت منطقهای و قدرت جهتدهی به افکار عمومی جهانی را برای ایران بالا برده است.
همچنین با تقویت دیپلماسی اربعین از میزان انزوایی که غرب برای ایران خواسته است، کاسته میشود. فضایی که با هدف بنبستسازی ایران و ترسیم چهره سیاه کشورمان از سوی غرب در حال برنامهریزی است.
همانطور که اشاره شد، ایران میتواند با تقویت و تمرکز بر این مدل دیپلماسی به افزایش اقتدار خود در حوزه منطقه و بینالملل بپردازد. البته باید دید قدرت نرم خود را در چه قالبی تعریف میکنیم. برای مثال قدرت انقلاب اسلامی از بعد فرهنگیاش قابلتوجه است. قدرتی با حمایت از مستضعفین عالم و مبارزه با استکبار افزایش یافته است.
راهپیمایی عظیم اربعین هم جلوهگاهی برای این قدرت و آرمانهای انقلاب است؛ اما اگر قدرت را به معنای سلطه در نظر بگیریم، این موضوع صحت ندارد.
برای مثال برخی معتقدند ایران با حضور در عراق به دنبال منافع خود است. اظهاراتی مخرب که قطعا صحت ندارد و با نگاه انقلاب اسلامی نیز منافات دارد. چراکه انقلاب اسلامی ضد سلطه است؛ ایران با حضور در این آیین به دنبال برادری و محبت اهلبیت و همچنین فرصتها و برکتهایی است که از این طریق به دست میآورد. شرایطی که استفاده صحیح از آنها مطمئنا به توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور ختم خواهد شد.