به گزارش اصفهان زیبا؛ «نمیدانم تا کی میخواهند سلیقهای عمل کنند؟ این روزها، هنر نه بوی تفکر میدهد نه پژوهشی پشتش است. میدانید به خاطر همین هم هست که آثار تاریخی کمتر دیده میشود. به روزی فکر کنید که شهر پر از زباله باشد و هیچکدام از مردمان شهر، از بوی زباله بدشان نیاید! آن وقت است که مردم ذائقهشان عوض شده، بهتر بگویم، ذائقهشان را عوض کردهاند! هنر هم همینطور است، وقتی از هنرمند فاصله بگیرد و روی میزهای مدیران دستبهدست شود، توی شهر بهجای زیبایی، زشتی میآفریند. ذائقه مردم عوض شده، آلودگیهای بصری را هنر میبینند! بعد هم ذهنشان آشفته میشود. نمیدانند یک عده در هنر و فرهنگ مردم و این شهر دخالت کردهاند.»
اینها درددلهای یکی از هنرمندان همین شهر است، هنرمندی که سالها با هوای اصفهان نفس کشیده و دستانش را برای زنده نگهداشتن هویت اصفهان، میان هنرها تاب داده اما خودش هم از آشفتگیهای شهر خسته است؛ آشفتگیهایی که آنها را آلودگی بصری مینامند و ناخودآگاه بر ذهن شهروندان و گردشگران اثرات مخرب میگذارد و حتی ناهنجاریهای روانی و الگوهای رفتاری نامناسب را به همراه دارد.
برخی مقالات تأثیر آلودگی بصری بر میزان افسردگی شهروندان را مورد بررسی قرار دادند و به رابطه مستقیم میان آنها رسیدهاند.
وقتی آلودگیهای بصری بر ذهن، روح و روان مردم شهر تأثیر بگذارد، بهرهمندی آنها از امکانات شهر کاهش یافته و حتی نمیتوانند در شهری مثل اصفهان زیباییهای آثار تاریخی را به خوبی درک کنند و اثر بد خود را روی گردشگری اصفهان نیز میگذارد؛ چراکه گردشگران با ذهنی آشفته و مملو از آلودگیهای بصری سطح شهر، نمیتوانند از اصفهان و آثارش لذت واقعی را ببرند.
آلودگی بصری در سطح شهر، چندین سال است مورد بحث دغدغهمندان، مدیران شهری و هنرمندان بوده است؛ به گونهای که مجتبی مجلسی، گرافیست به اصفهانزیبا میگوید: در بحث پدیدههای جدید، عقبماندگیهای تاریخی داریم و همین باعث میشود سعی و خطاها را دوباره تست کنیم و راههای رفته را دوباره انجام دهیم. در بحث رسانه و تبلیغات دقیقا چنین اتفاقی در سطح شهر و کشور افتاده و علیرغم هشدارهای دلسوزان، مدیریت شهری، کارهایی کرده که منجربه آلودگی بصری شده است. البته اکنون به جایی رسیدهایم که مسئولان شهرداری هم با ما همنظر شدند و اقدامات یکی دو سال اخیر شهرداری منجربه کاهش آلودگیهای بصری شده است. مجموعه شهری هرچند با تأخیر، ولی به سمت پیرایش رفته است.
حمله اطلاعاتی با آلودگی بصری
او با اشاره به آماری از هجوم «آلودگیهای بصری به انسان میگوید: روزانه، مخاطب با حجم غیرقابل تصوری از متن و تصویر روبهروست. یک انسان معاصر در طول یک روز از عمرش به اندازه تمام طول عمر انسان قرن هجدمی اطلاعات، متن و تصویر دریافت میکند. ذهن انسان مقابل این هجمه و حمله اطلاعاتی، حالت تدافعی به خود میگیرد و نحوه دفاعش مقابل این حمله این است که خود را به «ندیدن» بزند. در سطح شهر تابلوهای تبلیغاتی زیادی را میبینیم. تمام شهر رسانه شده و سر هر چهارراهی چهار تابلوی فرهنگی شهروندی، تابلوهای تک پایه، تابلوهای تبلیغاتی، تبلیغات اتوبوسها و تابلوهای نابسامان مغازههاست. همه اینها باعث میشود مغز شهروند منفعل شود و خود را به ندیدن بزند.»
مجتبی مجلسی همیشه سر کلاسهایش مثالی را برای بچهها میزند: همیشه سر کلاسهایم وقتی میخواهم این موضوع را به هنرجوها تفهمیم کنم، از آنها میپرسم: «برای رسیدن به کلاس از چند چهارراه رد شدید؟ همه این چهارراهها تابلوهای فرهنگ شهروندی دارد و حتما تا اینجا خیلی از این تابلوها را دیدهاید. موضوعش چه بود؟»
بااینکه هنرجوهایم پژوهشی هستند و نسبت به فضای تبلیغاتی شهر کنجکاوند ولی خیلیها اصلا نمیدانند موضوع تابلوهای فرهنگ شهروندی که چندین بار دیدهاند چه بوده؟ این نشان میدهد ذهن ما حالت تدافعی به خود گرفته و تابلوهای شهر را ندیده است. این ندیدن، در شهری با رویکرد گردشگری، یک هشدار است.
آثار تاریخی در غبار آلودگیهای بصری
این گرافیست از خاطرهاش درخصوص یک گردشگر میگوید: خیلی از آثار تاریخی ما دچار همین ندیدنها میشود؛ بارها شاهد بودم که مسافری مسجد جامع و مسجد امام گردشگری را میبیند ولی وقتی چند تا عکس به او نشان میدهم، میگوید: «اینجا کجا بود که من ندیدم؟» این ندیدن، ویروسی ناشی از آلودگیهای بصری است و برای شهری مثل اصفهان خطرناک است باید به فکر باشیم به جای آراستن شهر، پیرایش و اضافات شهر را کم کنیم. شهر کلاس درس نیست. ما در فضای شهری نباید به شهروندان آموزش دهیم، آموزش شهروندی باید در رسانههایی مثل تلویزیون و دیگر بسترها اتفاق بیفتد نه در کف شهر.
«اصفهان قبل از آنکه به آرایش نیاز داشته باشد نیازمند پیرایش است.» جملهای که حمیدرضا کشاورزی میاندشتی، گرافیست نیز به آن اشاره میکند و به اصفهانزیبا میگوید: آلودگی بصری که زیاد شود، زیبایی ذاتی اصفهان را نمیشود دید. عموم مردم آموزش مناسبی در زمینه زیباشناسی ندیدهاند و ذائقه مردم نیز تغییر کرده است. اگر در سطح شهرآثار هنری خوب را به نمایش بگذاریم، ذائقه مردم متناسب با آن میشود و اگر خوراک بد تصویری بدهیم، مردم به آن عادت میکنند.
اصفهان زیباست، نیاز به زیبایی ندارد
او با یک مثال از تأثیر آلودگی بصری میگوید: موسیقی خوب، موسیقیای است که شنیده نشود؛ یعنی موسیقی کار خودش را در فیلم انجام میدهد اما آنقدر کارش را خوب انجام میدهد که به القای صحیح آن صحنه در ذهن مخاطب کمک میکند. در شهری که قرار است آن را زیبا کنیم، نباید همه چیز را مستقیم در چشم مخاطب بکنیم. آن وقت به جای زیبایی، زشتی میآفریند. کارهای زیادی برای زیبایی شهر انجام شده، اما بدون برنامهریزی و نگرش کلی بوده است؛ از طرفی هر قسمت از شهر را هرطور دلشان خواسته کار کردهاند.
شهر شبیه خانهای است که هر کدام از اعضای خانواده ساز خودشان را میزنند و میخواهند هر تکهای از آن به سلیقه خودشان باشد. وقتی خانه طراح واحد نداشته باشد، آرامش از آن خانه گرفته میشود. اصفهان به ذات خود زیباست، نیاز به زیبایی ندارد. هویت بصری اصفهان فراموش شده است. هویت بصری اصفهان معماری و بناهایش است؛ اگر جایی را هم میخواهیم تزیین کنیم، باید از این هویت بصری تبعیت کنیم. نه اینکه ماشین تایپ را کنار اتوبان بگذاریم یا چکش را برگردانیم که به خودش میخ بزند. این عناصر چه ربطی به اصفهان دارد؟
کشاورزی میاندشتی با اشاره به مصادیق آلودگی بصری در اصفهان عنوان میکند: فرمهایی را مشبک با CNC با متریال ضعیف و رنگ زشت در شهر کار کردهاند که کپی هستند، اصفهان هویت خودش را دارد و نیاز به کپی ندارد. همچنین تزیینات و پرچمهایی که برخی هیئتها یا مجموعهها به عنوان تزیین کار میکنند باید طبق اصول هویت بصری باشد؛ در غیر این صورت اغتشاش بصری ایجاد میکند.
آلودگی بصری، دست کمی از آلودگی هوا ندارد
ساختمانهای ناموزون، دیوارهای خطخطی، تابلوهای تبلیغاتی ناهماهنگ، ساختمانهای فرسوده، پیکر دودگرفته شهر با انبوهی از رنگهای خاکستری و صدها منظره ناخوشایند ازجمله صحنههایی است که هرروزه در بسیاری از کلانشهرها با آنها مواجهیم.
توسعه جوامع امروزی و گسترش دنیای مدرن بااینکه از بسیاری جهات سبب بهبود کیفیت زندگی بشری شده، اما درعینحال پا نهادن به دنیای مدرنیته معضلات گوناگونی را نیز برای مردمان امروزی به دنبال داشته است. اگرچه زیباسازی شهر لازم است؛ اما دقت خاص خود را میطلبد.
شهاب شهیدانی، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر حوزه هنرهای اسلامی درخصوص آلودگیهای بصری به اصفهانزیبا میگوید: آلودگی بصری دست کمی از آلودگی هوا ندارد، با قدمزدن در اصفهان میفهمیم هویت اصلی و زیباییهای اصفهان زیر حجمی از تبلیغات غیرضروری، مدفون شده است. بسیاری از المانها و تابلوها یا پوسترهای تبلیغاتی بدون حسابکتاب در سطح شهر قرار گرفته است. به علاوه برخی فرهنگهای رفتاری نیز میان شهروندان نیاز به اصلاح دارد. مجموع این موارد برای اصفهان آلودگی بصری ایجاد کرده که ضررش برای اصفهان زیاد است.
چینش صحیح لایههای بصری موجب آرامش است
او نیز شهر را به خانهای تشبیه میکند که اگر خانه، آشفته باشد آدمها نیز در آن آرامش ندارند و میگوید: شهر نیز مانند خانه در آلودگیهای بصری، موجب گسترش پرخاشگری، عصبانیت وتنزل یافتن ذوق هنری عامه مردم میشود. در شهر اگر لایههای بصری درست چیده شده باشد و از ازدحام و پراکندگی خارج باشد، قطعا شهروندان بدون اینکه خودشان بفهمند آرامش دارند. این تصمیم جسورانه باید گرفته شود. از محیطهای مهم شروع کنیم و المانهایی که لازم نیست حذف کنیم و موارد دیگر درست، جایابی شوند. برای مثال بسیاری از تابلوهای راهنمایی و رانندگی پشت درختها گم شده و محلی از اعراب ندارد. حتی برای بعضی از تبلیغات رنگهای استاندارد تعریف کنیم که مخاطب را متوجه کند که مثلا رنگ سبز مربوط به تبلیغات مذهبی است. حتی در رنگها هم میتوانیم از کاشیهای اصفهان الهام بگیریم و تعریف رنگشناسی یکدستی داشته باشیم تا مخاطب، سریع متوجه مضامین شود. باید تا جای ممکن به سادگی منطقی برسیم. حتی نهادهای مرتبط برای کاهش آلودگی بصری میتوانند فراخوان عمومی بدهند تا افراد آلودگیهای بصری مناطق و محلههای خود را مطرح کنند.
شهیدانی با اشاره به دیگر پیشنهادها برای کاهش آلودگی بصری میگوید: نیاز است متخصصان طرح جامع انعطافپذیری را بنویسند، شهروندان را آموزش دهند و حتی برای بناهای تاریخی ضوابطی را تعیین کنند که جنبه حقوقی هم داشته باشد تا به هویت شهر اصفهان ضربهای وارد نشود. دیوارنوشتهها و بحثهای گرافیکی در سطح شهر تابع پیراستگی است و باید اول در یک تصمیمگیری عاقلانه و با حضور هنرمندان و شهرسازان پیراستگی انجام شود. البته دیوارنویسیها در جاهایی واقعا لازم است؛ مثلا دیوارهای بتنی که رنگ و نمای سختی دارد با دیوارنگارهها تلطیف میشود و به فضای شهر کمک میکند؛ البته باید تابع ملاحظات راهنمایی رانندگی باشد.
شهر با آلودگیهای بصری جای آموزش نیست
پژوهشگر حوزه هنرهای اسلامی اشارهای به بنرهای آویزان به آثار تاریخی میکند و میگوید: در بازدید از برخی بناهای تاریخی برای تبلیغات یا مناسبتها، گاهی میخهایی در کاشیهای صفوی کوبیده میشود. این موضوع اشارهای به فرد خاصی ندارد؛ بلکه فرهنگ رفتاری است که باید در سطوح مختلف تصمیمگیرندگان و شهروندان اصلاح شود. برای آموزش شهروندان میشود از شهر استفاده کرد؛ ولی فکر میکنیم هرچه بیشتر به شهروندان هشدار دهیم چه در موضوعات مذهبی و چه موضوعات شهروندی بیشتر تأثیر میگذارد؛ برای مثال در یک چهارراهی قرار داریم که کل چهارراه پر شده از تابلوهای مغازهها و تبلیغات، بنرهای ارگانها و علائم راهنمایی و رانندگی و در عین حال باید چراغ راهنما را چک کنیم.
او میافزاید: لابهلای این ازدحام بصری آموزش شهروندی جایی ندارد؛ چراکه برای مخاطبی با این همه ازدحام اطلاعاتی و بصری، فرصت و امکان آموزش وجود ندارد. گاهی میگویند شهر را باید به مثابه یک گالری یا یک نمایشگاه ببینیم. نمیشود کل نمایشگاه را به گونهای پر کرد که هیچ جای فکری برای مخاطب نباشد، معمولا در نمایشگاهها فاصلهای ایجاد میکنند تا مخاطب اندکی به آن سکوت و آرامش برسد. اگرچه با تابلوهای فرهنگسازی موافقم ولی نه در این فضا، باید در فضای آرامشبخش اتفاق بیفتد.
او معتقد است آثار تاریخی زیر غباری از آلودگیهای بصری مدفون شده و از نهادهای مرتبط میخواهد حریمی را برای بناهای شاخص در نظر بگیرند تا در چند صدمتری بنای تاریخی هیچ المان و عنصر اضافی دیده نشود و درباره تجربه شخصی خودش میگوید: دفعات زیادی مسافرانی را دیدهام که با وجود تابلو، نتوانستهاند آثار تاریخی را پیدا کنند، چون در مسیر آنقدر چیزهای مختلف دیدهاند که مغزشان آن تابلوهای راهنمایی را ندیده است.
ساماندهی آلودگیهای بصری شهر
اگرچه نقدهای زیادی بر مدیریت شهری برای کنترل آلودگی بصری وجود دارد، اما به نظر میرسد به خصوص در چند سال اخیر، اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است.
محمدجواد شمسآرا، معاون طراحی و هنر شهری سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان به اصفهانزیبا میگوید: عمده آلودگیهای بصری سطح شهر به تابلوهای تجاری و تبلیغاتی و اصناف برمیگردد و به همین منظور بازنگری ضوابط درخصوص ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی و اصناف در دستور کار سازمان قرار گرفته که طبق آن ضوابط در سطح مناطق 15 گانه کاهش آلودگیهای بصری را داشته باشیم. با ابلاغ ضوابط اصلاحشده به مناطق، کنترل آلودگیهای بصری کلید میخورد. اگرچه سازمان زیباسازی در بسیاری از آلودگیهای بصری همچون تابلوهای گرافیکی و تابلوهای سازمانها دخیل نیست، اما تمامی مصادیق آلودگی بصری شناسایی شده است و ضوابط 23گانه (ازجمله پلها، تابلوهای تجاری، تابلوهایی با آلودگی نوری و…)بازنگری و به مناطق برای اجرا ابلاغ خواهد کرد.
او ادامه میدهد: البته بسیاری از اوقات مبلمان اساسی شهری از قبیل چراغهای راهنمایی، ایستگاههای اتوبوس، تابلوهای راهنمایی، جداول، تابلوهای شمارهگذاری سر کوچهها ممکن است در اثر اتفاقهای مختلف مخدوش شده باشند و شکل طبیعی خود را از دست داده باشند و باید کارگروهی با کارشناسانی به صورت روزانه این موارد را بررسی و بعد از شناسایی و در جهت رفع آن اقدام کنند. به تازگی بحث پیرایش به معاونت خدمات شهری محول شده و از آنجا در دستورکار سازمان زیباسازی قرار دارد تا بحث آلودگیهای بصری رفع شود. در زیباسازی سعی شده المانهای موقت، مدیریت شود تا در بازه زمانی مشخص در سطح شهر دایر باشد و بعد از زمان تعیینشده، جمع شود؛ این درصورتی است که در سالهای گذشته این المانها حتی تا چند سال در سطح شهر باقی میماند.
شمسآرا اشارهای به نقاشیهای دیواری میکند و میگوید: نقاشی دیواری یک پروژه میانمدت است. نقاشی دیوارهای ارتفاع بلند با گذشت چهار الی شش سال، فرسوده میشود و نیاز است نونوار شود. نقاشیهای دیواری روی ارتفاع پایین ارزش پایینی دارد و بیشتر درمواردی اتفاق میافتد که دور زمینی بایر را بلوک چیده باشند، کاهگلهای یک دیوار ریخته باشد یا روی دیواری شعار نوشته باشند. دیوارههای ارتفاع پایین خودش عامل آلودگی بصری است ما با این دیوارنگاره میانمدت آنها را از این حالت درمیآوریم تا جلوی آلودگی بصری اساسی گرفته شود.
او میافزاید: نمادها و مجسمهها نیز طبق نظر هنرمندان و مجسمهسازان در ابعاد، طرح و مکان مناسب خود قرار میگیرند و متناسب با هر منطقهای جنس، محتوا و متریالشان انتخاب میشود. طبیعتا ممکن است در دورههای قبل اتفاقاتی افتاده باشد ولی الان هر نمادی را بخواهیم کار کنیم، در کمیته تخصصی متشکل از هنرمندان مورد بررسی قرار میگیرد و عوامل سازمان در آن دخل و تصرفی ندارند.با این تفاصیل هرچند آلودگی بصری در سطح شهر مصادیق متعددی دارد و به همت و تلاش دغدغهمندان، هنرمندان و مدیران شهری تا حدودی این نواقص برطرف شده است، اما انتظار میرود برای اصفهانی که به «نصفجهان» بودنش شهره خاص و عام است، تصمیماتی دقیقتر گرفته شود و از نظرات صاحبنظران و هنرمندان برای رفع آلودگیهای بصری و پیرایش شهر استفاده شود تا بهتر بتوان آثار تاریخی اصفهان را به گردشگر و مردم معرفی کرد. گردشگری که با ذهنی آسوده به مکانهای تاریخی میآید، بهتر میتواند جاذبهها و شگفتیهای اصفهان را با خود به عنوان سوغات ببرد و سهم کوچکی در جهانیکردن فرهنگ اصفهان داشته باشد.
یکی از مهمترین آلودگیهای بصری . ساخت و سازهای در منظر بناهای تاریخی اصفهان هست فی المثل در اطراف مسجد رحیم خان . ساختهایی غیر اصولی انجام شده و میشود که به منظر زیبای مسجد آسیب فراوان زده و یا در ابتدای چهارباغ خواجو نبش فلکه خواجو ساخت یک آپارتمان
منظر پل خواجو را تحت شعاع قرار داده . من حین عکاسی از آن سوی پل متوجه این مورد شدم . با کمی تامل موارد بسیاری در سطح شهر دیده می شود .