به گزارش اصفهان زیبا؛ شهر هوشمند، شهر مدرن، شهر صنعتی، شهر سریع، شهر… شاید در نگاه عموم این کلمات مشابه هم باشد؛ اما در نگاه مدیران شهری کارآمد دنیا، این کلمات معانی متفاوتی دارند.
توضیح آنچه هست، برای هریک از این کلمات، نیازمند محل دیگری است. بهطورکلی میتوان گفت اگر معنی واقعی تمام این کلمات در یک شهر گنجانده شود، شاید کار به جایی برسد که آن شهر را از بستر مناسب زندگی و رشد برای ابعاد مختلف جامعه خارج کند.
برای مثال، اگر تمام شهرهای ایران صنعتی یا مثلا تمام شهرهای ایران مدرن شود، قطعا تأثیر مطلوبی بر زندگی شهروندان نخواهد گذاشت؛ بااینحال تمام این شهرها، با هر نوع بافتی که باشند، میتوانند هوشمند شوند؛ زیرا هدف از هوشمندی، درآمدزاکردن یک شهر، بینالمللیکردن یک شهر یا موارد مشابه نیست.
شهر هوشمند از فناوری کمک میگیرد تا هدف شهر را هرچه هست، بیشتر محقق کرده و مشکلات را برطرف کند و به مدیران، ابزار و تحلیل دقیقتری از وضعیت و آینده شهر ارائه دهد و به شهروندان در جزئیات کوچک یا بزرگ کمک کند و درنهایت شهر را به هویتی که بر آن استوار است، برساند؛ به شرطی که بجا و مناسب با بافت هویتی هر شهر طراحی و استفاده شود.
سنگاپور نیز با نگاهی مشابه متوجه شد برای رسیدن به اهداف شهری و ملی خود نیاز دارد پاسخ مناسبی برای چالشهای پیش رو برای رسیدن به اهداف خود بیابد؛ ازاینرو طرح ملت هوشمند را در سال ۲۰۱۴ شروع کرد.
خانم چئون کن، از طراحان سنگاپور هوشمند در سخنرانی TEDx، شهر را به یک بدن تشبیه میکند که در آن، ساختمانهایی وجود دارد که در آن کار انجام میشود (مانند ماهیچهها) و فضاهای سبز برای هوای پاک (مانند ریهها) و جاده برای انتقال (مانند رگها).
اما اتفاق متفاوت این است که در بدن حواس پنجگانهای وجود دارد که اطلاعات بدن و اطراف را جمعآوری و به مغز ارسال میکند تا بخشهای مختلف بدن را با شرایط سازگار کند.
از نظر او وقتی شهر به چنین امکانی دست یافت (جمعآوری اطلاعات، تحلیل و اجرای راهحل برای سازگاری یا رسیدن به هدف) آن شهر را یک شهر هوشمند مینامیم.
سنگاپور در ۲۰۲۱ برای سومین سال متوالی از نظر مؤسسه IMD سوئیس بهعنوان هوشمندترین شهر دنیا نام گرفت.
در مستندی که نشنال جئوگرافیک از تأثیرات شهر هوشمند بر سنگاپور منتشر کرد، نگاه سنگاپور به هوشمندسازی اینطور توصیف شده است که نیازهای آینده سنگاپور از قبل شناسایی و برطرف شود؛ بهگونهای که طرحهای اجراشده در سنگاپور، مشکلات را تا ۵۰ سال آینده در نظر بگیرد و از حل موقتی مسائل پرهیز کند تا راهحلهای موقتی خود به مشکل جدید در آینده تبدیل نشوند.
برای مثال، این کشور با کمبود زمین مواجه است و بسیار روی آینده حملونقل هوایی شهری حساب بازکرده که میتواند شامل انتقال مرسولات پستی بهوسیله پهپادها یا افراد بهوسیله تاکسیهای هوایی کوچک باشد؛ از همین رو از خیلی قبلتر از رسیدن به آن مرحله، ساختمانها در شهر بهگونهای طراحی میشوند که بالکن آنها بتواند دو کاربردی باشد؛ هم کارکرد سنتی آن در نظر گرفته شود و هم فرودگاه شخصی شهروندان برای تحویلگرفتن مرسولههای پستی باشد!
هرچند سنگاپور به دلیل معضل کمبود مساحت، بسیاری از قسمتهای حملونقل، حتی پیادهروها و جادهها را به زیر زمین انتقال داد، همچنان ایده بستههای پستی هوایی در شهر (البته امروزه در برخی شهرهای جهان مورداستفاده قرار میگیرد) برای سنگاپور جذاب است.
این ایده و کاهش بار ترافیک و حملونقل از این طریق یکی از بخشهایی است که در شهری که هم افزودن بیش از اندازه زیرساخت زیرزمینی حملونقل به بافت آن آسیب میرساند و هم مانند سنگاپور آسمانخراشها شهر را احاطه نکردند تا برای پهپادهای حامل بستههای پستی چالش جدی ایجاد کنند، میتواند قابلتأملتر هم باشد.
بخش دیگری از مسائل سنگاپور که برای سالهای آینده پیشبینی شد، افزایش جمعیت شهری، پیری و کمبود غذا بود؛ چراکه سنگاپور در طرح خود قصد داشت شهرها را توسعه دهد.
این مسئله به دلیل همان کمبود زمین در سنگاپور موجب میشد که توسعه شهری سنگاپور معادل ازبینرفتن روستاها و کاهش جمعیت آنان و درنتیجه کمبود غذا شود؛ بنابراین سنگاپور امکان سرمایهگذاری بر جمعیت روستایی برای تأمین غذا را نداشت؛ درواقع طراحان شهر هوشمند سنگاپور نیاز داشتند تا مشکلی را که بر اثر حل مشکل اولیه بهوجود میآید، ابتدا پیشبینی و سپس آن را حل کنند؛ ازاینرو طرح دیگری که در شهر هوشمند سنگاپور اجرا شد، مسئله کشاورزی شهری بود.
اولین مزرعه عمودی تجاری دنیا نیز در این شهر تأسیس شد. مزرعه عمودی راهحلی بود که هرچند سرمایهگذاری سنگینی برای بهوقوعپیوستن آن میطلبید؛ اما هم مشکل تولید غذا در شهر و هم مشکل کمبود زمین برای مزارع را برطرف میکرد.
نخستوزیر سنگاپور در همان سالهای ابتدایی این طرح گفته بود: «چشمانداز ما این است که سنگاپور یک ملت هوشمند باشد؛ کشوری که در آن مردم زندگی معنادار و کاملی دارند. این امر توسط فناوری امکانپذیر است و فرصتهای هیجانانگیزی را برای همه ارائه میدهد.»
نکته مهم این است که از نگاه دولتمردان سنگاپور، هدف شهر هوشمند، تکنولوژی نیست؛ ایجاد فرصت بهوسیله تکنولوژی است؛ درواقع در نگاه به همین مسئله کشاورزی عمودی باید در نظر داشت که دلیل سنگاپور برای حرکت و سرمایهگذاری در این مسیر، ایجاد یک فناوری پیشرفته کشاورزی نبود؛ صرفا حل مشکل جدی کمبود زمین و غذا با فناوری بود.
این مسئلهای است که خانم چسون کن، از فعالان این طرح نیز به آن در سخنرانی خود اشاره و تأکید کرد که نگاه سنگاپور به شهر هوشمند و فناوری هوشمند، فناوری نیست؛ بلکه مردم است. درحقیقت میتوان گفت در طرح شهر هوشمند قرار است زندگی شهروندان، هوشمندانهتر باشد؛ نه اینکه صرفا تکنولوژیکتر باشد.
سنگاپور برای محققکردن شهر هوشمند، تمام اطلاعات زنده شهر ازجمله ساختمانها، جادهها، پارکها و اطلاعاتی همچون مصرف انرژی و اتلاف آن، جمعیت حاضر در هر نقطه، وضعیت فعالیت هر واحد تجاری، اداری و… را به پلتفرمی به نام «سنگاپور مجازی» انتقال میدهد. هدف از این سامانه، شبیهسازی مشکلات احتمالی شهر و یافتن راهکار برای آن است.
این پلتفرم شبیه یک سنگاپور اما در دنیای دیجیتال عمل میکند که دقیقا مانند سنگاپور واقعی است؛ یعنی در هر لحظه، تمام اطلاعات مانند جمعیت هر نقطه، وضعیت دمایی و آبوهوا و… جمعآوری و شبیهسازی میشود.
مدیران سنگاپور بهوسیله این سامانه میتوانند موارد مختلف، مانند بهداشت شهر را رصد و پیشبینی و شبیهسازی کنند؛ برای مثال، اینکه گسترش یک بیماری واگیردار در این شهر چگونه خواهد بود، از این طریق قابل شبیهسازی است و میتوان گفت با تعطیلی کدام بخشهای شهر میتوان کمترین اختلال در فعالیتهای متداول شهر را داشت؛ بهطوریکه به شکل مؤثر از میزان انتشار بیماری جلوگیری کند.
کاربرد این کار حتی از این هم فراتر است؛ برای مثال، سنگاپور با شبیهسازی همین اطلاعات وضعیت جریان باد را در شهر کنترل میکند؛ درواقع ساختمانسازی در شهر بهطور هوشمندانه و از قبل شبیهسازیشده انجام میشود تا جریان باد در شهر کنترل شود و از پدیدههایی همچون وارونگی هوا و آلودگی جلوگیری شده و وزش باد موجب خنکی هوا و کیفیت بالاتر آن شود.
سنگاپور با این شبیهسازی کامپیوتری متوجه شد کدام پارکها نیاز به جابهجایی دارند و کدام ساختمانها برای کدام مناطق مناسب نیستند. این مسئله بهقدری با جزئیات تحلیل شده است که به گفته خانم چئون کن در هفت سال پیش سنگاپور امکان شبیهسازی وضعیت وزش باد را حتی در یک محله کوچک داشت؛ به گونهای که با این فناوری اثر نقشه یک ساختمان در وزش باد در یک محله و کل شهر مشخص بود و سنگاپور به این وسیله شهر را دارای تهویه طبیعی کرد.
سنگاپور بهوسیله این فناوری حتی میزان ایجاد سایه و نور خورشید را در مناطق مختلف شبیهسازی کرده و برای مکانیابی میدانها، پارکها و رستورانها تصمیمگیری میکند تا به این روش، روی سلامت روان و صرفهجویی انرژی شهر نیز تأثیرگذار باشد.
از کارهای جالب دیگر سنگاپور در حوزه شهر هوشمند، استفاده هوشمندانه از منابع موجود بود؛ برای مثال، همزمان با طراحی محلههای جدید که در آن از سنسورهای پیشرفتهتر استفاده شده بود، در محلههای قدیمیتر با استفاده از پنلهای خورشیدی علاوه بر تولید انرژی، اقدام به جمعآوری اطلاعات این پنلها کرد. جمعآوری اطلاعات این پنلها و میزان انرژی تولیدشده در روز این پنلها و ارسال آن به ایستگاههای هواشناسی، امکان رصد وضعیت آبوهوایی محله را میسر میکرد.
شهر هوشمند سنگاپور حتی از این هم بیشتر وارد جزئیات شده است. سنگاپور علاوه بر جمعآوری میزان تردد در راهروی ساختمانهای عمومی شهر برای تنظیم روشنایی در ساعتهای مختلف به شکل هوشمند و صرفهجویی در انرژی؛ اطلاعات سنسورهای مربوط به آسانسورهای این ساختمانها را نیز جمعآوری میکند و در شب که آنها مورداستفاده قرار نمیگیرند، آنها را از راه دور برای استفاده روز بعد مورد آزمایش قرار میدهد تا در صورت خرابی بهطور خودکار سیگنال موردنظر برای تعمیرکردن آن ارسال شده و ایمنی شهروندان تضمین شود؛ همچنین میزان تولید گرمای این تجهیزات در طول روز رصد میشود تا دستگاههایی که بهخاطر اشکال فنی مصرف بیشتری پیدا کردهاند، شناسایی و اقدام مناسب انجام شود.
آنچه قابلتوجه است، الزاما خود موارد پرداختهشده نیست؛ بلکه این است که در هر جایی و با هر شرایطی سنگاپور سعی کرد از هرچه که هست، اطلاعات را هرچند موارد بسیار جزئی، جمعآوری کند تا با استفاده از روشهای علمی، از آن برای تحلیل وقایع بزرگتر استفاده کند.
در مورد دیگری سنگاپور از کارتهای پرداخت اعتباری اتوبوسهای حملونقل عمومی (مانند آنچه در ایران هست) به جمعآوری اطلاعات تعداد مسافران هر اتوبوس پرداخت و با استفاده از یک نرمافزار تلفن همراه به شهروندان نشان میداد اتوبوس بعدی که در راه است، چه مقدار شلوغ است.
این دادهها به شهروندان کمک میکرد تا با مشاهده جمعیت اتوبوسی که در راه است، تصمیم بگیرند بمانند یا مسیر را تغیر دهند یا منتظر اتوبوس بعدی باشند.
یکی دیگر از چالشهای سنگاپور مسئله پیری جمعیت بود. در نتیجه پیری جمعیت، بار حمایت از سالمندان روی جمعیت جوانتر خواهد افتاد؛ برای مثال، چالشی که بهوجود میآید، این است که فرد جوان و فعال علاوه بر آنکه باید برای کسب درآمد در بیرون از خانه کار کند، نگران وضعیت جسمانی مادر یا پدر خود در خانه است.
ازاینرو سنگاپور به فکر افزایش سیستمهای مراقبت از سالمندان در خانه افتاد، سیستمهایی که با سنسورهای موجود در خانه، الگوهای رفتاری سالمندان را شناسایی میکند و یاد میگیرد درصورتیکه رفتار غیرمتعارف و خطرناکی را احساس کند، به فرزند یا همسایگان مسئله را اطلاع میدهد.
همچنین سنگاپور تلاش کرد سیستم درمان بهگونهای رشد کند که برای مواردی که میتوان بدون مراجعه به بیمارستان اقدام مناسب انجام شود، دکتر یا پرستار به محل اعزام شود تا از بار بیمارستانها کاسته شود.
این مجموعه به همراه ابزارهای پزشکی لازم و قابلاستفاده در خانه SEMAS نام گرفت و بهگونهای طراحی شد که استفاده از آن حتی برای سالمندان آسان باشد؛ درواقع این هوشمندی باز به استفاده از تکنولوژی برای حمایت از سالمندان محدود نبود؛ بلکه بخشی از این هوشمندی آن بود که فناوری لازم برای این امر بهگونهای طراحی شود که پیچیدگی آن سالمندان را دچار چالش جدید نکند.
نکته جالبتر آنکه حتی هدف از این سامانه الزاما حمایت از سالمندان نبود؛ بلکه بیشتر به سلامت روان جامعهای فکر میکرد که نگران سالمندان در خانه است و بهگونهای طراحی شد که به آنان احساس اطمینان خاطر از درامنیتبودن سالمندانشان بدهد.
البته مسئله شهر هوشمند، نگاهی همهجانبه است؛ ازاینرو باید آموزش شهروندان و آشنایی آنان چه با مفهوم هوشمندی، چه با راهکارهای فنی آن جزئی از طرح باشد؛ به این ترتیب سنگاپور در راستای همین طرح آموزش را به سطح پیشدبستانیها برد.
در پیشدبستانیهای سنگاپور تلاش میشود به کودکان، با استفاده از اسباببازیهایی که به این منظور طراحی شده است، مفاهیمی همچون الگوریتم و برنامهنویسی و حل مسئله از این طریق را آموزش دهند؛ بهعنوانمثال، با استفاده از ماشینهای اسباببازی طراحیشده که با یک روش ساده قابلبرنامهریزی برای حرکت در چهار جهت اصلی بهصورت متوالی هستند، از کودکان خواسته میشود این ماشینهای اسباببازی را بهگونهای برنامهریزی کنند تا مسیر مشخصی را طی کرده و به مقصد برسند.
در کنار همه این راهکارها باید اشاره کرد که یک چالش عمومی برای هوشمندسازی شهر وجود دارد و آن، امنیت سایبری است؛ چراکه در یک شهر هوشمند تعداد بیشماری داده از شهر و شهروندان جمعآوری میشود.
نشت این اطلاعات میتواند ضربههای جبرانناپذیری را به جامعه وارد کند؛ ازاینرو کشورهایی که بهسمت راهکارهای هوشمند پیش میروند، تلاش میکنند به شکل موازی در خصوص مسئله امنیت سایبری و حفاظت از اطلاعات سرمایهگذاری لازم را انجام دهند.