به گزارش اصفهان زیبا؛ با اعلام فراخوان مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» کلید خورد تا در این دوره از جشنواره مستندسازان ضمن بازنمایی تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانیاسلامی، تصویری واقعی از آنچه بشر امروز در عرصههای زندگی فردی و اجتماعی با آن روبهرو است ارائه دهند.
جشنواره سینما حقیقت جایگاهی تعیینکننده در ریلگذاری مسیر سینمای مستند برعهده دارد؛ بهگونهای که سیاستهای حمایتی بخشهای مختلف دولتی از تولید فیلمهای مستند و همچنین تلاش بخش خصوصی برای بهتصویرکشیدن مستندگونه دغدغههای خود در چنین رویدادی رونمایی میشود.
جشن 17سالگی جشنواره سینما حقیقت در حالی برگزار شد که انتظار اهالی سینمای مستند از مدیران سینمایی متناسب با سرعت رو به رشد سینمای مستند روزبهروز بیشتر میشود. مطالبه مستندسازان در مواجهه با هزینههای بالای تولید از یک سو و نبود پلتفرم برای پخش و دیدهشدن آثار آنها مطالبهای است که در این ایام، بحث داغ مهمانان جشنواره بود.
حال با رسیدن قطار هفدهمین دوره به ایستگاه پایانی فرصت را غنیمت شمرده و با بررسی جشنواره سینما حقیقت و فراز و فرودهای سینمای مستند از نگاه تعدادی از مستندسازان اصفهانی، معضلات و مشکلات مسیر پیش رو در سینمای مستند را واکاوی کردهایم تا از منظر آنها، جشنواره سینماحقیقت و وضعیت سینمای مستند را بررسی کنیم.
مستندساز مرز ندارد
سید هاشم مرتضویان مستندسازی است که هر سال به جشنواره سینما حقیقت اثر فرستاده است. فیلم «یک کاج و صد گنجشک» اثری از او، در سال 1398 به بخش شهید آوینی این جشنواره راه یافت. از دیگر آثار او میشود به «شاید پرنده بود که نالید»، «سازندهرود»، «عروسک سنگ» و «گود و گذر» اشاره کرد.
♦ ثمره برگزاری جشنواره سینما حقیقت برای مستندسازان:
دولت تصمیم گرفت با ایجاد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در حوزه مستند تخصصیتر وارد شود و ماحصلش جشنواره سینما حقیقت شد. پیش از این جشنواره، جشنوارهای تخصصی برای فیلم مستند در کشور نداشتهایم. این یک جشنواره دولتی است؛ اما به عنوان یک جشنواره تخصصی جایش در ایران خالی بود و حضورش تاکنون مفید بوده است. با این حال، جنبه منفی نیز داشته است؛ چون همهچیز در یک جشنواره خلاصه شده و خروجی امسالِ یک جشنواره باعث میشود تولیدات سال آینده طبق یک نقشه راه حرکت کند؛ مثلا اگر امسال به فیلمهای اجتماعی بها داده شود، سال آینده تولید فیلمهای اجتماعی افزایش مییابد. این خطدهی باعث میشود یک سری از شاخههای مستند کنار گذاشته یا به آنها کمتر بها داده شود.
♦ نقدی به جشنواره:
این جشنواره به یک نهاد دولتی وابسته است که میتواند فیلم تولید و از برندگانش حمایت مالی کند. از آنجایی که فقط یک جشنواره تخصصی برای مستند در ایران داریم که آن هم دولتی است، ممکن است به روح آزادگی و مستقلبودن سینمای مستند لطمه بزند. آمار امسال هم این را نشان میدهد و عمده آثار جشنواره امسال از استقلال لازم برخوردار نیستند و استقلال سینمای مستند را زیر سؤال میبرند.
♦ جریانسازی توسط جشنواره سینما حقیقت:
این جشنواره باید برای همه باشد و نباید فقط محل نمایش تولیدات دولتی باشد. جشنواره سینما حقیقت در سالهای گذشته جریانسازی کرده؛ اما در حالت ایدئال، چنین جشنوارهای که فراگیر است، جریانسازیاش هم باید فراگیر باشد و نباید ما را به یک نقطه مشخص برساند. در دورههای مدیریت قبلی، جشنواره استقلال خودش را داشت. سینمای مستند با دیگر شاخههای سینما تفاوت دارد و این جریانسازی نباید به مستندساز خطدهی کند. این جشنواره صرفا باید ویترینی باشد برای نمایش سینمای مستند یک سال گذشته ایران. جشنواره سینما حقیقت جشنواره معتبری در ایران و تأثیرگذار بوده است. امیدوارم جشنوارهمشابهی با استانداردهای جهانی هم ایجاد شود که این جشنواره تک نباشد و نتواند به این اندازه خطدهی کند.
♦ جایگاه مستندسازان اصفهانی در کشور:
من با دستهبندی سینمای مستند اصفهان یا تهران مخالفم. مستندساز مرز ندارد. هرکس در هنر قائل به مرز باشد، از وادی هنر دور است. بسیاری از مستندسازان اصفهان فیلمهایی خارج از اصفهان تولید کردهاند و بسیار هم خوب بودهاند. میشود بگویم بهترین فیلمهای مستندسازان اصفهان خارج از اصفهان تولید شده است.
♦ درد دل:
مشکل اساسی عرصه مستندسازی عمومیت دارد و در کشورهای خارج هم همینطور است. چرخه اقتصادی سینمای مستند با دیگر سینماها متفاوت است و حتی خارج از کشور، روی گیشه اصلا نمیشود حساب کرد. به همین دلیل، سرمایهگذاران بخش خصوصی بهندرت به سراغ این فیلمها میآیند. تولیدکنندگان سینمای مستند به بودجههای دولتی وابستهاند؛ از جمله تلویزیون، شهرداریها، حوزه هنری و… . این ایراد بزرگ سینمای مستند است. چرخه اقتصادی سینمای مستند بهدرستی نمیچرخد که تهیهکننده بتواند برای تولید اثر سرمایهگذاری کند.
مستندسازان پایگاهی برای اجتماع و همفکری ندارند
روحالله توکلی سال گذشته با مستند نیمهبلند «فرش عرش» در جشنواره سینما حقیقت حضور یافت که مستندپرترهای درباره فرشهای حرم حسینی(ع) است. «اوس اکبر» و مستندپرتره «خانه عمادزاده» از دیگر آثار او هستند.
♦ ثمره برگزاری جشنواره سینما حقیقت برای مستندسازان:
فضای این جشنواره به نحوی است که ارتباطات گستردهای با همکاران دیگر ایجاد میشود. ارزش تبادل اطلاعات و تبادل همکاری و برگزاری کارگاههای جنبی کمتر از حضور در بخش مسابقه نیست و ثمرهاش بیشتر است.
♦ نقدی به سینمای مستند کشور:
ضعف سینمای مستند ایران این است که مستندهایی که برای جشنواره کار میشوند، بعد از جشنواره دیگر خبری ازشان نمیشود؛ چون جایی برای اکران ندارد. سال پیش، به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این ضعف را منعکس کردم.
♦ وضعیت جریانسازی جشنواره سینما حقیقت:
این جشنواره نتوانسته جریانساز باشد. هنوز انگیزهای برای تولید مستند وجود ندارد. مستندسازی شغل اصلی مستندسازان نیست و نمیتوان به عنوان یک شغل به آن نگریست و از آن امرار معاش کرد.
باید زمینهای ایجاد شود که مستندساز دغدغه معیشت نداشته باشد و از طریق کار مستند بتواند امرار معاش کند. با این حال، شغل من مستندسازی است. پشت من باید به حمایتها گرم باشد تا دغدغهام فقط تولید باشد که نتیجهاش تولید کارهایی با کیفیت بهتر است.
♦ درد دل:
در حال حاضر هیچ مرکز و پایگاهی که مستندسازان بتوانند دور هم جمع شوند، وجود ندارد. اسماً خانه مستند وجود دارد؛ اما فعالیتی ندارد.
اداره ارشاد باید حامی خانه مستند باشد؛ اما اینطور نیست. مستندسازی یک کار انفرادی نیست و نیاز به ارتباطات و جلسات و همفکری دارد؛ اما این فضا در اصفهان بسیار ضعیف است و نه با کمک نهادهای دولتی و نه بهصورت شخصی در راستای تقویت ارتباطات کاری انجام نمیشود.
پشتمان به جایی گرم نیست
سیدمجتبی خیامالحسینی سابقه چندین سال شرکت در جشنواره سینما حقیقت را دارد و با مستند «در کنار هم» برگزیده بخش کارآفرینی این جشنواره شده است.از دیگر آثار او میشود «خط آتش»، «مهمان مامان»، «گردان قاطریزه»، «رؤیای خلافت»، «سلبریتیسم» و «شهرک دارخوین» را نام برد.
♦ ثمره برگزاری جشنواره سینما حقیقت برای مستندسازان:
جشنوارهها بهطورکلی ثمراتی همچون دیدهشدن آثار دارند. در این جشنواره هم مستندسازان فرصتی پیدا میکنند تا آثارشان روی پرده سینما برای عموم مردم به نمایش درآید. این جشنواره یکی از جشنوارههای باکیفیت مستند کشور است و با توجه به حساسیت داوران، عمدتا فیلمهای بسیار خوبی به آن راه مییابند. این جشنواره به نوع خود منحصربهفرد است و جشنواره عمار بعد از آن قرار میگیرد. در این جشنواره فیلمهای مختلفی با هر طیف فکری در ژانرهای مختلف حضور مییابند.
♦ تأثیر این جشنواره بر پیشرفت زندگی مردم:
جشنواره سینما حقیقت میتواند مردم را حقیقتبین بار بیاورد؛ زیرا مردم میتوانند در جریان وقایعی قرار گیرند که در زندگی خودشان از آن دورند.
♦ جریانسازی توسط جشنواره:
برخلاف دیگر جشنوارهها همچون جشنواره فیلم فجر، تأثیر چشمگیری در ایجاد جریانسازی ندارد. به طور کلی، فضای مستند به دلیل دیدهنشدن تأثیرگذار نیست که جشنواره بخواهد برایش جهتدهی و جریانسازی کند. جشنواره عمار جریانسازی پررنگتری دارد. مشکل اساسی مستند، دیدهشدن است و با یک دوره جشنواره در سال این مشکل حل نمیشود.
♦ ظرفیت اصفهان در تولید فیلم مستند:
اصفهان ظرفیتهای مختلف و بسیاری از لحاظ سوژه و جغرافیا دارد. دو سال، رهبر انقلاب در دیدار با مردم اصفهان به مناسبت روز 25 آبان، تأکید کردند که اصفهان سوژههای بسیار خوبی برای تولید مستند دارد؛ اما متأسفانه تولیدات کم است.
♦ درد دل:
بزرگترین مشکل ما در این عرصه دیدهشدن است؛ اما متأسفانه سیستم پخش همچنان مشکل دارد و آثار آنطور که باید، دیده نمیشود. در عین حال حمایتها کمرنگ و ضعیف است؛ به همین دلیل سوژههای اصفهان به مستند تبدیل نمیشوند. ما مستندسازان هیچ صنفی نداریم که پشتمان به آنجا گرم باشد.
نتوانستهایم پرچم اصفهان را بالا ببریم
رسول انتشاری، مستندساز اصفهانی، با مستند «به یک آن» در چهاردهمین دوره جشنواره سینما حقیقت شرکت کرده است. «یک روز دو باربر در بازار اصفهان» و «فرزندان زایندهرود» از جمله آثار او هستند.
♦ نتیجه برگزاری جشنواره سینما حقیقت:
در حال حاضر تنها جشنوارهای که میتواند مستندسازان و عوامل و مرتبطان با این جشنواره را دور هم جمع کند تا بتوانند خودشان و آثارشان را ارائه دهند و از برنامههای جنبی استفاده کنند، این جشنواره است. در دوسه سال اخیر کیفیت جشنواره کمی سیر نزولی گرفته و امیدوارم ادامهدار نباشد. سالهای پیش به مستندهای خارجی مطرح دسترسی نداشتیم که جشنواره حقیقت این امکان را فراهم کرده است. کارگاههای جنبی که در دهه نود برگزار میشد، بسیار مؤثر بودند.
♦ وضعیت جریانسازی جشنواره سینما حقیقت:
همه جشنوارهها این خاصیت را دارند؛ زیرا سیاستهایی دارند که در این جریانسازی تأثیرگذار است؛ مثلا در دورههایی از این جشنواره، جایزهدادن به فیلمهایی که بهنوعی چهرهمحور بودند و به اشخاص و اتفاقات زندگی آنها پرداخته میشد، خیلی رواج پیدا کرد و باعث جریانسازی در ساخت این گونه فیلمها شد. البته مستندهای پرتره یا چهرهنگار منظورم نیست.
♦ جایگاه هنرمندان اصفهانی در دنیای مستند کشور:
در اصفهان نسبت به بقیه شهرها تعداد قابل توجهی مستندساز داریم و گاهی توانستهایم در جریان سینمای مستند مؤثر باشیم. مستندسازان اصفهان معمولا شناختهشدهاند و همیشه حرفی برای گفتن دارند. با این حال آنطور که شایسته و قابل انتظار است، نتوانستهایم پرچم اصفهان را بالا ببریم.
♦ جایگاه سینمای مستند در برابر دیگر هنرهای تصویری:
اولین تعریف برای سینمای مستند، برخورد خلاق با امر واقع است و این ارزش و جایگاه کار را نشان میدهد. امر واقع وقتی رخ میدهد، در ذهن هر هنرمندی به یک طرح تبدیل میشود. این مسیر تبدیل امر واقع به طرح، در ذهن هنرمند اتفاق میافتد و سینمای مستند همین گونه است. سینمای مستند یک مدیوم با تعاریف ویژه خودش است؛ اما کمی نسبت به سینما انفرادیتر است و عوامل کمی دارد و از طرفی هم نسبت به دیگر هنرهای انفرادی مثل عکاسی نیاز به زیرساختهایی دارد تا بتواند شکل بگیرد. برای مثال، سینمای مستند نیاز به پژوهش و صبوری دارد. در این پژوهش مسئله را کشف میکنیم و آن را تبدیل به ایده و ایده را تبدیل به اثر تصویری میکنیم؛ اما با همه زحمتهایش به قول معروف سلفیخور نیست و هیاهوی کمتری دارد؛ به همین دلیل نگاههای کمتری را به خود جلب میکند و همچنین مخاطب خاص خود را هم دارد.
♦ درد دل:
ما مستندسازان اصفهانی ده سالی است درگیریم تا به یک تشکل برسیم و بتوانیم عرصه را برای فعالیت باز کنیم و نیز تعاریف جدیدی ارائه دهیم. چون تعدادمان هم زیاد است، مطمئنا تنوعهای فکری باعث ایجاد مسائلی شده و این در هر جامعهای بدیهی است؛ اما انتظار نمیرود یک مسئول بخواهد خود را در این مسائل دخیل کند. مسئولان در وهله اول به فکر این هستند که نکند برایشان دردسری ایجاد شود و اصولا به دنبال مدیریت و ساماندادن به اوضاع نیستند. در اصفهان متولی فرهنگی قدرتمندی نداریم که بتوانیم به آن تکیه کنیم. در سالهای اخیر هم مدیریت فضا بهشدت سلیقهای شده است. ما نهاد فرهنگی قدرتمندی در اصفهان نداریم.