کتاب پانصد و هفتاد و هشت صفحهای «اهل اردکانم» متولد زمستان است اما میتواند بهاری برای گردشگری اردکان به ارمغان آورد. اگر اسم شهرستان اردکان را کمتر بهعنوان یک مقصد گردشگری شنیدهاید، حق دارید؛ چون کمتر دربارهاش روایتشده. اما این شهر پرجاذبه، کمکم دارد از زیر سایه مقاصد جذاب اطرافش بیرون میخزد و سری میان سرها بلند میکند. یک شاهد، انتشار کتاب راهنمای قطوری است که همه آنچه باید درباره یکی از بخشهای مهم اما ناشناخته فلات مرکزی ایران بدانید، به شما میگوید؛ آنهم با زبانی روایی و داستانی، به انضمام عکسها و نقشهها و تصویرسازیها.
«راهنمای گردشگری شهرستان اردکان» در نمایشگاه بینالمللی گردشگری به دستم رسید؛ کتاب قطوری که در جعبهای قرار دادهشده و به همراه مگنت و شکلات اردکان توزیع شد. در قدم اول نحوه ارائه اثر، توجهم را جلب کرد و در قدم دوم، طرح جلد کتاب که تصویرسازی ساده و رنگینی از بافت تاریخی شهر بود. کتاب را که برگرداندم، روی جلد شش تصویرسازی دیگر بود با شش روایت موجز؛ «یک راه و چند آیین» تصویری از آیین نخلبرداری اردکانیها بود.
«شهر خوشثمر» به مخاطب میگفت که در اردکان در پس هر کوی و برزنی، باغی نهفته است پر از برگ در تابستان و پر از برف در زمستان. «آب باد» تصویری بود حاکی از: «سازههای افقی طولانی در زیرزمین، مجرای آباند و سازههای عمودی بلند، مجرای باد و هر دو به خانههای شهر رواناند.» سه تصویر دیگر هم جالب بودند با سه عنوان «از ناشتا تا شام»، «جمع اضداد» و «سرای کاروان».
از اردکان نامرئی تا اردکان مرئی!
کتاب را ورق میزنم. اولین یادداشت، به قلم رضا ملاحسینی اردکانی است و روایتی از فرازوفرود این دهههای اردکان و تلاشهایی که برای معرفیاش به کار بستهاند. در بخشهایی از این یادداشت آمده: «اردکان بهعنوان وسیعترین شهرستان استان یزد و یکی از کانونهای اثرگذار این استان شناخته میشود.
شهر اردکان به همراه مناطق پیرامونی آن همچون خرانق، عقدا و احمدآباد دارای آثار تاریخی متعددی است… از سال 1385 به بعد، یعنی چند سال پس از ثبت ملی بافت تاریخی اردکان، در جهت احیا و بازسازی بافت تاریخی و بناهای آن از سوی اداره میراث فرهنگی و شهرداری اردکان تلاشهایی صورت گرفت… همزمان با احیا و مرمت بافت تاریخی اردکان در سال 1387، به درخواست شهرداری و اداره میراث فرهنگی اردکان، عدهای از جوانان علاقهمند شهر دورههای آموزشی را گذراندند تا در نوروز 1388، بهعنوان اولین راهنمایان بافت تاریخی اردکان فعالیت کنند.
این فعالیت جدی در حوزه میراث و گردشگری اردکان، با گذر زمان بهصورت منسجم و رسمی با عنوان “انجمن چهارسوق کویر اردکان” ادامه پیدا کرد. طی سالهای گذشته علاقهمندان و دوستداران میراث برای معرفی هرچه بهتر اردکان، چه در قالب فعالیتهای منسجم مانند “انجمن حامیان میراث کهن” و “انجمن چارسوق کویر اردکان”چه در قالب فعالیتهای پراکنده و موردی تلاشهای بسیاری انجام دادند؛ ازجمله تألیف مطالب و کتابهای مختلف، برگزاری نشستها و دورههای اردکانشناسی و…»
او سپس از رویدادهای مختلفی که در جهت شناختن و شناساندن اردکان و مناطق پیرامونیاش صورت گرفته هم یاد کرد؛ رویدادهایی مانند: «جشنواره انار عقدا»، کارگاههای آموزشی و توانمندسازی، «جشنواره سفرنگاری اردکانگرام»، اجرای طرح مطالعاتی توسعه گردشگری شهرستان اردکان و برگزاری جلسات زمینهسازی و راهاندازی تارنمای گردشگری اردکان. طبق این روایت، نشر کتاب «اهل اردکانم» در آغاز قرن جدید (نوسده) گام تازهای برای معرفی گردشگرانه اردکان به علاقهمندان است و با تلاش اهالی این شهرستان و همکاری مسئولان بهویژه دکتر محمدرضا دشتی اردکانی (نماینده مردم اردکان در دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی) به بازار نشر رسیده است.
در کتاب «اهل اردکانم» چه میخوانید؟
بخشهای اصلی کتاب عبارتاند از: زادبوم، پیشینه، کوی کویری، آبادی در بادیه، بستان بیابانستان، بهدینان، کاریز، منزلگاه، بادخن، تحفه، گذرهای گشتوگذار، از سورزار تا شیرینبار و ناشتاشام. بخشهای دیگری هم هستند با اسامی «برخی از مشاهیر و بزرگان اردکان»، «لهجه اردکانی»، «آیینهای عاشورایی در اردکان»، «تقویم رویدادهای منتخب گردشگری شهرستان اردکان»، «کتابهای پیشنهادی برای مطالعه مرتبط با اردکان»، «گردشگری معدنی و صنعتی»، «معرفی شرکت آسفالت طوس»، «راهنمای تدوین برنامه و اطلاعات سفر به اردکان»، «پینوشتها»، نمایه و منابع. در جایجای کتاب هم مطالب کوتاهی در کادرهای مختلف نوشتهشده که در دستهبندی راز، سفرنامه، «از زبان کارشناس»، باور و آیین، نقلقول، «جالب است بدانید که»، ادبیات، لوکیشن و «برگی از تاریخ» قرار میگیرند.
همان ابتدا دو صفحه به آلبوم میراث طبیعی (غار یحیی، قوچ وحشی، کویر اردکان، گل جالیز کویری و دلیجه) و میراث فرهنگی اردکان (کوچههای بافت تاریخی، دربند صدرالفضلاء، بادگیر، نمونهای فضای داخلی معماری کویری و پیر چکچک) اختصاص داده شده است.اولین نقشه، موقعیت استان یزد و شهرستان اردکان را در نقشه ایران مشخص میکند با متنی شاعرانه که اردکان را «میان فرش کویر و عرش کوه» توصیف میکند و گردشگر در نقشه میبیند که اردکان شمالیترین شهرستان استان یزد است؛ بگذارید بگویم: «سَرِ استان یزد»! نقشه دو صفحه بعدی هم برای گردشگران جذاب است؛ «نقشه ایزومتریک شهرستان اردکان و مناطق پیرامون» شامل شهرهای نائین، عقدا، احمدآباد، میبد، اردکان، یزد و خرانق.
منطقه حفاظتشده دره انجیر، باتلاق گاوخونی، پارک ملی سیاهکوه، کویر ریگ زرین، کویر مغستان، ریگ شتران و ریگستان (چغات) هم مناطق طبیعتگردی مشخص شده در نقشه هستند. همچنین نشان داده شده که اگر از این پهنه به سمت شمال غربی بروید، به اصفهان میرسید. اگر هوای جنوب به سرتان بزند، به کرمان میرسید. شمال شرقی شما را به طبس میرساند و بعد هم به چوپانان؛ اما اگر راه شمال را در پیش بگیرید، به پایتخت ایران، تهران، میرسید.هشت جاذبه اصلی مشخصشده روی نقشه هم عبارتاند از: کاروانسرای نوگنبد، کاروانسرای یغمیش، قلعه خرگوشی، غار اشکفت یزدان، زیارتگاه پارسبانو، زیارتگاه پیرهریشت، زیارتگاه چکچک و کاروانسرای انجیره.
چرا به اردکان سفر کنیم؟
اما برای هر گردشگری اولین سؤال، با «چرا» آغاز میشود. در پاسخ به این سؤال «چرا به اردکان سفر کنیم؟» در کتاب، جوابهای شاعرانهای در ده بند نوشته شده است ازجمله؛ برای شنیدن صدای پای آب؛ اردکان قرنهاست به قناتهایش زنده است. برای تجربه تماشای خاک که در هنر معماری بنای قلعه خرانق و چینههای باغهای عقدا و ساباتهای اردکان به زیباترین شکل ممکن، متبلور شده است. به هوای دیدن بادگیرها که نمای بافت این شهرستان را جذاب کردهاند. برای دیدار از پیرانگاههای بهدینان و آشنایی با اندیشه، گفتار و کردار زرتشتیان، تجربه بازدید از کاروانسراها و رباطهای پرشمار، لمس تنوع جغرافیایی و زمینریختشناسی، اقامت در خانههای بومگردی و کاروانسراهای مرمتشده شهرستان در دل بافت تاریخی، شرکت در رویدادها و آیینهای مختلف مانند جشنواره انار یا آیینهای مسلمانان و زرتشتیان، لذت چشیدن طعم ویژه انار، ارده و پسته منطقه و در آخر، گوش جان سپردن به گویش اردکانی و شنیدن زبان پارسی زرتشتی.
شبکه سفر در حوالی اردکان چگونه است؟
سؤال دیگری که برای گردشگران مطرح میشود، پتانسیلهای سفر به نقاط پیرامون یک مقصد است. مثلا اینکه مسیر سفرهای یکروزه به اطراف اردکان چطور تعریف میشود؟ در پاسخ، نقشهای میبینیم که در آن، 12 مقصد جذاب با مرکزیت اردکان مشخص شدهاند؛ میبد (با 5 کیلومتر فاصله به سمت جنوب)، عقدا (با 31 کیلومتر فاصله به سمت شمال غرب)، کویر سیاهکوه (با 35 کیلومتر فاصله به سمت شمال)، چکچک (با 41 کیلومتر فاصله به سمت شرق)، اشکذر (با 42 کیلومتر فاصله به سمت جنوب شرقی)، یزد (با 60 کیلومتر فاصله به سمت جنوب شرقی)، ندوشن (با 64 کیلومتر فاصله به سکت جنوب غربی)، خرانق (با 65 کیلومتر فاصله به سمت شرق)، نایین (با 112 کیلومتر فاصله به سمت شمال غربی) و رباط خرگوشی و تالاب گاوخونی (هرکدام با 118 و 150 کیلومتر فاصله به جنوب غرب).
وقتی گاوخونی سر از اردکان درمیآورد!
در بخش جغرافیا و تاریخ این کتاب جمله قابل تأملی درباره «تالاب گاوخونی» نوشته شده است: «هر چند باتلاق گاوخونی در تقسیمات کشوری متعلق به استان اصفهان است، وقتی بارش باران فراوان و باب میل دهقانان باشد، باتلاق تا ده برابر بزرگشده، به تقسیمات استانی بیاعتنایی میکند و به شهرستان اردکان سرک میکشد. باتلاق گاوخونی در ایام کمبارش سال پنجاه کیلومترمربع وسعت دارد؛ اما این استعداد را دارد که در صورت گشادهدستی آسمان تا پانصد کیلومترمربع رشد کند. همین باتلاق پای پرندگان مهاجر را در فصول سرد سال به شهرستان اردکان باز میکند تاجمعیت موجودات زنده شهرستان تنوع و افزایش یابد. در پاییز و زمستان در اطراف باتلاق علاوه بر پرندگان بومی منطقه میتوان فلامینگو، پلیکان، انواع غاز و آکلان را ملاقات و تماشا کرد.»
در این بخش از فاصله میان اردکان و یزد بهعنوان «برهنهترین قسمتهای دشت کویر» یادشده که دلیلش عوامل انسانی و تلاشش برای از بین بردن پوشش گیاهی و جانوری منطقه است! در ادامه به سوغات اردکان برای «فولاد مبارکه ایران» هم اشارهشده و آمده: «اردکان منبع بزرگ فلزات باارزشی چون طلا، رویف سرب، آهن، منگنز و مس است. در جایجای آن میتوان سنگآهن، فلدسپات، باریت، سیلیس، مرمریت، گچ، نمک طعام، سنگ چینی یافت. معدن سنگ چادرملو در نزدیکی ساغند بهتنهایی چهارصد میلیون تن ذخیره آهن دارد که سالانه پنج میلیون تن از آن استخراج، تبدیل به کنستانتره و بار واگنهای قطار میشود و به اصفهان میرود تا خوراک فولادمبارکه شود و این تنها یکی از چند معدن سنگآهن اردکان است.»
اگر هم بپرسید پیشینه اردکان به چه زمانی برمیگردد، پاسخهایی در کتاب «اهل اردکانم» هست؛ مثلا اینکه «شواهد باقیمانده آتشکده مدور روستای هفتادر در شمال اردکان یکی از نمونههای شکلگیری تمرکزگرایی جمعیتی در دوره قبل از اسلام اردکان به شمار میرود. وجه دیگر موضوع موقعیت راهبردی اردکان بهعنوان مفصل ارتباطی برای دسترسی به چهارگوشه فلات مرکزی است. این موضوع با توجه بهواقعشدن اردکان در محور تبادلات فرهنگی حوزههای تمدنی همچون سیلک کاشان در شمال، تپههای باستانی ابلیس، یحیی و جیرفت در جنوب، تپه حصار دامغان در شرق و حوزه تمدنی فارس در غرب این منطقه اهمیت دارد.
عینیترین و قطعیترین شواهد این مزیت راهداری و راهبردی، مسیر هزیمت و عقبنشینی یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است که در مسیر عقبنشینی از تیسفون به مروه از این محور جغرافیایی عبور کرده و حتی بخشی از نیروها و عقبه سپاه او در اطراف عقدا و حول محور غار اشکفت یزددان برای مدتی عنوان آخرین هستههای مقاومت در برابر تازیان، سنگربندی کردهاند و اعلام موجودیت داشتهاند.»
در همین بخش از محراب گلی و پرکار مسجد نخستین در آبادی زردگ هم بهعنوان قدیمیترین سازه تاریخی این شهر یاد و نوشتهشده که قدمتش «به دوره اتابکان و فرمانروایی ابومسعود بهشتی و ابویعقوب اسحق میرسد. تاریخ ساخت بقعه هم مربوط به سال 429 ه.ق است که میتواند یک مرجع تاریخی برای شکلگیری آبادی تاریخی زردگ اردکان محسوب شود.»
در صفحه 48 کتاب هم این توضیح آمده: «یزد در دوره صفوی بهعنوان یک مرکز تجارت از اهمیت بیشتری برخوردار شد و ازآنجاکه قصبه اردکان در مسیر راه قرار داشت، به اهمیت آن افزوده شد. در دوران شاهعباس و پس از انتقال پایتخت به اصفهان نیز راه شاهی اصفهان به یزد و کرمان از طریق ورزنه، سرو علیا و عقدا به اردکان مجددا احیا شد؛ بنابراین در این دوره کمکم اردکان بهعنوان نقطهای مهم بیشازپیش مطرح شد.»
طعم طعام تاریخی اردکان
«آش بیبی سهشنبه» با آرد و شکر و روغن و هل و زعفران، «آش حسین» با گوشت گوسفندی بااستخوان، نخود، لوبیاچیتی، عدس، گندم، پیاز و ارده، «آش شولی» با لپه و عدس و آرد و چغندر و برگ چغندر، «اشکنه ارده» با نان خشک و آب و ارده، «اشکنه مغز پسته» با نرمه برنج و پیاز و مغز پسته آسیاب شده و تخم گشنیز، «اُنخود» با نخود بلغورشده، مغز گردو یا پسته و مغز بادام و پیاز، «چاشنی» با لوبیا قرمز پخته، سیبزمینی آب پز، پیاز، گشنیز و زیره، «حلوای سن» با جوانه گندم و خرما و مغز گردو و تخم رازیانه همه فقط بخشی از طعمهای اردکانی هستند که در یکی از فصول کتاب به هرکدام پرداخته و نحوه پختشان هم خیلی داستانی نوشته شده است. «سیب بادمجونگ»، «سیر و سداب»، «شفته شلغم»، «گورماس ارده»، «گیپا»، «لتیروگ» و «محراکدو» هم غذاهای محلی دیگری هستند که در خانههای اردکان و مناطق پیرامونی پخته میشدهاند.
چرا «اهل اردکانم» را بخریم؟
کتاب را ورق میزنم و به سؤال مهمی که باید در این گزارش به آن پاسخ داده شود، فکر میکنم؛ چرا من بهعنوان یک فعال حوزه گردشگری باید از شما علاقهمندان دعوت کنم که کتاب را به کتابخانهتان اضافه کنید یا کتاب را بخوانید یا هدیهاش بدهید؟! پاسخ سادهاش این است که «کتاب خوبی است پر از اطلاعات جذاب و کاربردی برای اهالی سفر و ایرانگردی». در حقیقت این کتاب فقط برای گردشگران بالقوه و بالفعل اردکان منتشرنشده، بلکه هم «همه آنچه درباره اردکان باید بدانیم» است و هم چون اردکان را متصل به نواحی مهم دیگر ایران توصیف کرده، نگاه عمیقتر و درعینحال گردشگرانهای نسبت به منطقه بزرگی از فلات مرکزی ایران، به دست میدهد؛ منطقهای که کمتر شناختهشده اما پرگنجینه است.
از اینها گذشته، دیدن کتابی چنین سترگ برای یکی از مناطق کمترشهره ایران، میتواند انگیزهبخش ساکنان و مسئولان دیگر مناطق جذاب اما ناشناخته ایران باشد، برای فعالیت در جهت کشف، مرئی و خواناسازی و البته افزایش آگاهی عمومی نسبت به داشتههایشان. کتاب «اهل اردکانم» در زمستان 1401 زیر نظر آرش نورآقایی توسط نشر نوسده به قیمت ششصد هزار تومان منتشر شده است.
نام گروه پرتعدادی از نویسندگان در شناسنامه کتاب ذکرشده ازجمله محسن ادیب، زهره استادی، مجتبی گهستونی، رضا ملاحسینی اردکانی، آرش نورآقایی، پرویز شجاعی پارسا، ستایش فرجی و جعفر باپیری. در انتهای کتاب هم فهرستی از اقامتگاههای سنتی و خانههای بومگردی منطقه (از بومگردیهای خشت و ماه و خانه سلامت گرفته تا ماه و ماهی و انار عقدا و خالومیرزا) منتشر شده که میتواند راهنمای کاربردیای برای گردشگران باشد.