وقتی درباره شهرهای تاریخی کهنی مانند اصفهان و شیراز صحبت میکنیم، یک پرسش مهم برای علاقهمندان میراث فرهنگی و مسئولان حوزههای شهرسازی این است که برای «بافتهای ناکارآمد شهری» چطور میتوان «بازآفرینی شهری پایدار» را رقم زد؟
«دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور» که به ریاست مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان سپرده شده است، سلسله نشستهایی را برگزار میکند که مخاطب هدفشان، مسئولان و تصمیمگیران حوزه بازآفرینی شهری شاغل در فرمانداریها، شهرداریها و استانداریهای استانهای اصفهان، فارس، قم و یزد هستند.
در گزارش پیش رو مشروح صحبتهای دکتر نسترن نژداغی، کارشناس معاونت شهرسازی و معماری شهرداری شیراز و رئیس اسبق اداره بازآفرینی شهرداری شیراز، را که در نخستین نشست انتقال تجربه بازآفرینی شهری مطرح شده است، میخوانید.
سلسله نشستهای بازآفرینی شهری از بهمنماه 1401 آغاز شده و هر هفته پنجشنبهها برگزار میشود. گزارشی از نخستین نشست را در این صفحه منتشر کردهایم.
بازآفرینی شهری چیست؟
نسترن نژداغی نخستین سمینار آنلاین بازآفرینی شهری را با توضیح مفهوم «بازآفرینی شهری» آغاز و تصریح کرد: «بازآفرینی مجموعهای از اقدامات یکپارچه، جامع، اقتصادی و اجتماعی و کالبدی است و در این راستا همه فاکتورها را باید در کنار هم پیش ببریم.» نسترن نژداغی نخستین سمینار آنلاین بازآفرینی شهری را با توضیح مفهوم «بازآفرینی شهری» آغاز و تصریح کرد: «بازآفرینی مجموعهای از اقدامات یکپارچه، جامع، اقتصادی و اجتماعی و کالبدی است و در این راستا همه فاکتورها را باید در کنار هم پیش ببریم.»
او درباره اقدامهایی که در شیراز انجام شده است، هم توضیح داد: «در سال 85 نقشه مصوب بافت فرسوده شهر شیراز از سوی شورایعالی شهرسازی و معماری شهر شیراز ابلاغ و یک سال بعد از آن سازمان نوسازی و بهسازی بافت فرسوده در این شهر تأسیس شد. بنا به دلایلی، امروز این سازمان وجود ندارد؛ اما مقدمات بازآفرینی این سازمان در شورای اسلامی شهر شیراز فراهم شده است.»
در ادامه این سمینار آنلاین، نژداغی افزود: «با توجه به اینکه مشارکت مردم، در سالهای اخیر حلقه مفقوده برنامهریزی و مدیریت شهری بوده است، تجربه 18 سال گذشته بنده در شهرهای تهران و شیراز نشان میدهد، ضمانت بقای اقدامات ما و پایداری اجتماعی در محلههای هدف، در گرو مشارکت مردم است. طیف مشارکت از بی تفاوتی به محیط، آگاهی بخشی و در اعلاترین مرتبه مشارکت، مشارکت در اجرا، تهیه و تصویب طرحها را شامل میشود.»
او ادامه داد: «بر همین اساس، نیازمندیهای مشارکت و عوامل مؤثر بر تحقق آن شامل وجود حس مسئولیتپذیری و تعهد در مشارکتجویان، وجود محرکها و انگیزههای مادی و غیرمادی، وجود اعتماد بین مدیران و مشارکتجویان و وجود آگاهی کافی و معلومات در مشارکتجویان است.»او ادامه داد: «بر همین اساس، نیازمندیهای مشارکت و عوامل مؤثر بر تحقق آن شامل وجود حس مسئولیتپذیری و تعهد در مشارکتجویان، وجود محرکها و انگیزههای مادی و غیرمادی، وجود اعتماد بین مدیران و مشارکتجویان و وجود آگاهی کافی و معلومات در مشارکتجویان است.»
بالاترین نقش بازآفرینان شهری میانجیگری است
به روایت او، البته مسئولیتپذیری به یک پیش نیاز احتیاج دارد و آن هم این است که ما یکسری نقشهای اجتماعی را به مردم تفویض کنیم و در مدیریت شهری بخشی از رسالتها و حقوق به مردم واگذار شود و اگر این کار صورت نگیرد، نمیتوان انتظار شکلگیری مسئولیتپذیری را داشت. از سوی دیگر، ما در پهنهای از جغرافیا زندگی میکنیم که خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و … منحصر به فرد دارد. ضمن اینکه هر شهر هم نسخه متفاوت خود را دارد؛ حتی میتوان گفت هر محله هم نسخه خاص خود را دارد.
او به نکته مهمی نیز اشاره کرد و افزود: «مشارکت میتواند متأثر از آموزش باشد. ما بازآفرینان شهری بالاترین نقشی که میتوانیم در این فرایند بپذیریم، نقش میانجی است؛ بهطوریکه باید شرایط مختلف محله، خواستهها و آنچه که مردم را در این محله تشویق به انجام کاری میکند، بشناسیم.»
مسیر 9مرحلهای بازآفرینی شهری
به گفته نژداغی، اصول فرایندی بازآفرینی شهری متأثر از تئوریهای بازآفرینی بوده که به مرحله اجرا درآمده است. این مسیر 9مرحلهای شامل نگرش راهبردی، انعطافپذیری و فیدبکگرفتن دائم، ایجاد نگرش شهرنگر، مدنظرداشتن چشمانداز محله در شهر، ایجاد شبکههای همکاری، فراگیری و همهشمولی، اتصال برنامههای بالا به پایین و پایین به بالا، توزیع عادلانه منابع و پایش و ارزیابی مستمر است.
او تصریح کرد: «درواقع یک اضطرار باعث شد ما تمرکز جدی را روی بحثهای اجتماعی بگذاریم؛ چراکه طی سالهای 89 تا 92 توافق نامهها و بودجه ملی برای اجرای پروژههای محرک توسعه همچون ساخت مدارس، ورزشگاه، کتابخانه، آموزشگاه و تأمین سرانه خدماتی در محلههای هدف بازآفرینی سرازیر شد. بعد از آن به علت شرایط اقتصادی سرعت اجرای پروژههای کالبدی کاهش پیدا کرد. بنابراین فرصت خوبی برای ما که سابقه کار اجتماعی داشتیم، فراهم شد تا بتوانیم تمرکز را روی مباحث اجتماعی بگذاریم.»
وقتی بافت تاریخی شیراز به فضای بیدفاع شهری تبدیل شد
رئیس اسبق اداره بازآفرینی شهرداری شیراز در ادامه بیان کرد: «15 سال پیش، بافت تاریخی شهر شیراز بهخاطر دسترسیهای نامناسب به یک فضای بیدفاع شهری تبدیل شده بود. درحالیکه این بافت دارای کلیت یکپارچه 360هکتاری است. خطوط زمینهای شهر شیراز دارای قدمت هشتصد تا هزار ساله است. بنابراین تقدم حیات با کوچههاست. بهطوریکه هیچ گونه تغییر در عرض و نقش معبر نمیتواند اتفاق بیفتد؛ چراکه مغایرت اساسی محسوب میشود. به علت دسترسینداشتن مطلوب، به گونهای که ما در زندگی مدرن مدنظر داریم، این بافت کمی از سرزندگی تهی شده است.»
نسترن نژداغی ادامه داد: «برای ایجاد سرزندگی در بافت تاریخی، رویدادهایی مانند رویداد طاقچه کتاب هر هفته جمعه در بافت تاریخی شیراز برگزار شد.»
بازآفرینی شهری اجتماعمحور و فرهنگمبنا در بافت شیراز
به گفته نژداغی، هر کدام از محدودههای هدف بازآفرینی رویکرد متناسب با خود را میطلبد و ابزارهای ما در بازآفرینی شامل «احیا و باززندهسازی»، «بهسازی» و «نوسازی» است.
او ادامه داد: «محدودههای هدف براساس قانون 5 محله هدف بازآفرینی تدوین شده که ما به اختصار در سه دسته بافتهای تاریخی، محلههای فرسوده و میانی و محلههای اسکان غیررسمی و روستاهای استحالهشده در شهر تقسیم بندی میکنیم. در شهر شیراز روستاهای استحاله شده در شهرها از سایر موارد بیشتر است؛ بهطوریکه از هزار هکتاری که اسکان غیررسمی دارد و بافت فاقد سند است، 9 مورد روستای استحاله شده در شهر است.»
به روایت او، رویکردهای ساماندهی و توانمندسازی مسائلی است که در این بافتها معنا پیدا میکند و بهترین مکان برای توسعه درونی در بافت فرسوده است؛ چون در مرکز شهرها واقع شدهاند و دارای خدمات هستند.
نژداغی تأکید کرد: «محدوده عملکرد اداره بازآفرینی محلههای شهری شامل موارد زیر است: نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شیراز، بازآفرینی شهری پایدار در محلههای واقع شده در محدوده اسکان غیررسمی و احیا و بازآفرینی شهری پایدار در بافت تاریخی و فرهنگی شیراز.»
او همچنین افزود: «رویکرد ما در بافتهای فرسوده شهر شیراز، نوسازی و بهسازی با مشارکت مردم و مالکان بافتهای فرسوده بود. در حوزه اسکان غیررسمی با کمک مردم توانستیم بازآفرینی اجتماع محور را انجام دهیم. در بافت تاریخی نیز رویکرد بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا را اتخاذ کردیم.»
به گفته او، محدودهها و محلههای هدف بازآفرینی شهری شیراز شامل چهار مورد به این ترتیب است: «الف) بافت فرسوده و میانی با مساحت بیش از پنجهزار هکتار، ب) سکونتگاههای غیررسمی واقع در بافت فرسوده مصوب با بیش از هشت هزار هکتار، ج) بافت تاریخی با 440 هکتار، د) سکونتگاههای غیررسمی و روستاهای استحالهشده در شهر با بیش از 9 هزار هکتار.»
جشن نوسازی در محله چوبک شیراز برگزار میشود
نژداغی در سمینار به میزبانی سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان، تأکید کرد: «بهمنظور بازآفرینی در بافت فرسوده و میانی شهر شیراز، سعی کردیم با رویکرد اجتماعی موضوع ظرفیتسازی و توانمندسازی را بهعنوان پیشنیازهای تحقق نوسازی و مشارکت مردم در نظر بگیریم. در ابتدای این مسیر، دفاتر تسهیلگری بافت فرسوده در هر محله با فراخوانهایی ایجاد شد تا تهیه طرحها و چشماندازسازی با مشارکت مردم اجرایی شود.»
او همچنین خبر داد که به زودی در یکی از محلههای شیراز به نام محله چوبک جشن نوسازی برگزار خواهد شد و دلیل جشن هم نوسازی بیش از 50درصدی محله و خروجش از بافت فرسوده است.
به گفته او، ظرفیتسازی از یک سو با تهیه طرح ایجاد میشود و باید از همه ابزارها برای جلب مشارکت مردم استفاده کرد؛ بهطوریکه حتی تأسیس دفتر در محلهها هم با حضور مردم انجام شود؛ زیرا این مراحل اولین بارقههای ارتباط ما با مردم است تا آموزش به آنها از همان روز نخست شکل گیرد. از طرف دیگر، خدمات روبنایی و تأسیساتی تا زمانیکه صدور پروانه و نوسازی اتفاق بیفتد، در ذیل ظرفیت سازی تعریف میشود. در همین زمینه، انتشار ماهنامههای محلهای، مانورهای آتشنشانی، آموزشهای ایمنی در زمان بروز حوادث و… بخشی از اقداماتی است که برای ایجاد توانمندی بین مردم در محلهها اجرایی شدهاند.
در سکونتگاههای غیررسمی شیراز شاهد تجلی بازآفرینی اجتماعمحور بودیم
در بخش دیگری از نخستین نشست از سلسله نشستهای بازآفرینی شهری که به ابتکار دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه دو کشور برگزار شد، سخنران مراسم تصریح کرد: «ذیل مفهوم توانمندسازی، اعتمادسازی، آموزش مهارت به مردم و آگاهسازی بسیار مهم است که تجربه ما نشان داد در جلسههایی مانند دارالقرآنها و نشست مساجد که از سوی خود مردم برگزار میشود و دارای بزرگتر و معتمدی هستند، ما هم میتوانیم حضور پیدا کرده و موضع محله را جویا شویم و با کمک مردم اولویتبندی کنیم و دو موضوع ضروری محله را پیگیری و با کمک سازمانهای خدماترسان اجرایی کنیم.»
به روایت نژداغی، متراژ نوسازی در محلهها نشان میدهد که چه میزان اقدامات و اعتمادسازی در محلهها جواب داده است.
او همچنین افزود: «بالاترین مفهوم تجلی بازآفرینی اجتماعمحور را توانستیم در سکونتگاههای غیررسمی شهر شیراز انجام دهیم. بر همین اساس، دسترسی به اطلاعات، مشارکت مردم، پاسخگویی و شفافیت، ظرفیتسازی محلی و نهادسازی قانونی از مصادیق بارز بازآفرینی اجتماع محور است. در این حوزه اولین مرحله نهادسازی است که در همین راستا نهاد بازآفرینی در 36 اداره مختلف شهرستان و استان ایجاد شد.»
او افزود: «سالهای ابتدایی به آموزش مدیران اختصاص پیدا کرد و نهادسازی در مجموعه مدیریتی ایجاد شد تا مدیران به توانمندی مردم محلهها اعتقاد قلبی پیدا کنند تا بخشی از اختیارهای مدیریت شهری به گروههای مردمی تقویض شود. در فرایند نهادسازی خانههای محله را ایجاد کردیم که همان نقش تسهیلگری دفاتر نوسازی محلهها در بافتهای فرسوده را در سکونتگاههای غیررسمی بر عهده دارند. در خانههای محله روحیه اجتماعی بیش از حضور متخصصان برای ما اهمیت داشت. از همین رو مدیریت مسائل محله با حضور جوانانی از محله انجام میشد.»
از دیگر اقداماتی که در این سمینار بهعنوان اقدامات بازآفرینی در بافتهای فرسوده، یاد شد، میتوان به این موارد اشاره کرد: آموزش ساکنان در زمینه علوم روانشناختی، فرهنگ شهروندی، مهارتهای اقتصادی و اشتغال، چشمپوشی از پروژههای زیرساختی، کالبدی و محرک توسعه، تشکیل هیئت امنای خانههای محلهها که رکن اصلی آنها شورایاوران محلی، روحانیون و نمایندگان دستگاههای دولتی و مدیر خانه محله بودند.
در بافت تاریخی «بهسازی محیطی» مطرح میشود
نژداغی همچنین اضافه کرد: «شهر شیراز در سال 94 به خاطر اقدامات بازآفرینی که در محله سهل آباد انجام داد، جایزه ملی بازآفرینی را به دست آورد. اما در مسیر سختی هستیم؛ از سویی شرایط شهر شیراز به گونهای خاص است و اولین مرکز استان با پایه اشتغال کشاورزی است و به خاطر خشکسالی دو دهه گذشته، رشد شتابان مهاجرت به مرکز استان از خدماتی که ما در شهر فراهم میکنیم، پیشی میگیرد.»
این کارشناس در ادامه سمینار بر اهمیت ویژه بافت تاریخی شیراز تأکید کرد و افزود: «بافت تاریخی میبایست در صدر اهمیت قرار گیرد. چرا که بارزترین مصداق بازآفرینی است. از همین رو از سال 92 تا 97 زمان بسیاری را در بافت تاریخی شیراز صرف ظرفیتسازی و آموزش به مدیران کردیم تا رویکرد مداخلهها را از کالبدمحور به مداخلههای اجتماعمحور تبدیل کنیم. در همین زمینه، دفاتر تسهیلگری با شرح خدمات متفاوت از بافت فرسوده با هدف جذب گردشگر، سرمایهگذار و مرمت شکل گرفت.»
به روایت او، در این عرصه، کلیدواژههای «بازسازی» و «نوسازی» مطرح نیستند و شاید در تقلیلیافتهترین حالت بتوان «بهسازی محیطی» را به کار برد. مرمت ابنیه شهری رویکرد اصلی در بافت تاریخی است که بازآفرینی را شامل میشود.
او ادامه داد: «در قالب بازآفرینی فرهنگ مبنا رویدادمحوری را رویکرد شرح خدمات دفاتر تسهیلگری بافت تاریخی قرار دادیم و آنها موظف بودند رویدادهای فرهنگی و علمی را در بافت احیا کنند تا از طریق این رویدادها بتوانیم اقتصاد محلی را ارتقا دهیم.»
اولویتهای زیست معاصر در دستورکار بازآفرینی شهری قرار گرفت
نسترن نژداغی در پایان سمینار از توافق با سرمایهگذاران بافت تاریخی، خبر داد. بر این اساس از سرمایهگذاران خواسته شده که تا 70درصد از نیروهای خدماتی و متخصص خود را از مردم بافت تاریخی انتخاب کنند و با سازمان فنی و حرفهای هم هماهنگیهایی صورت گرفته تا در زمینه آموزش و انتقال دانش و تخصص به مردم فعالیت کنند.
او همچنین اولویتهای معاصری را که در دستور کار بازآفرینی شهری قرار میگیرند، به این صورت برشمرد: ارتقای زیرساختهای محیطی، طبیعی و ساخته شده با لحاظکردن ضرورتها و الزامهای پایداری محیطی. ارتقای کیفیت زندگی در حوزههای بهداشت، مسکن، جرائم و آموزش و حملونقل و ارتباطات؛ ایجاد رفاه اجتماعی با ارتقای ارائه خدمات پایه اجتماعی، ایجاد رونق اقتصادی با تقویت چشمانداز اقتصاد شهری، اشتغالزایی، درآمدزایی، ایجاد فرصتهای شغلی و مهارتها، تصمیمسازی و مشارکت اجتماع محلی و درگیرکردن تمام دخیلان، شیوه رهبری و مدیریت.