قدمت قند پارسی به روایت ایران‌پژوه روسی

ایرانیان از دیرباز تاکنون به چه زبان‌هایی سخن می‌گفتند؟ برای پاسخ به این پرسش می‌توان به سراغ کتاب بسیار جذابی به نام «زبان‌های ایرانی» از انتشارات سخن رفت. کتابی که برای اولین بار به زبان روسی حدود 60سال پیش منتشر شد و سپس ایران‌پژوهان، ترجمه‌های مختلفی از آن ارائه دادند. در مطلب پیش رو گزیده‌ای از این کتاب مهم در حوزه ایران‌شناسی را برایتان نقل می‌کنیم. سررشته‌اش به لنینگراد برمی‌گردد؛ یوسیف م. ارانسکی (1923-1977) در روسیه به دنیا آمد و 17 ساله بود که وارد گروه فقه‌اللغه ایرانی دانشکده خاورشناسی دانشگاه لنینگراد شد. راه جنگ جهانی دوم را به پیش گرفت؛ اما دوباره به دانشگاه بازگشت و دکترایش را در حوزه خاورشناسی گرفت و استاد تاریخ زبان‌های فارسی و تاجیکی دانشگاه تاجیکستان و انستیتوی تعلیم و تربیت تاجیکی در دوشنبه تاجیکستان شد. یکی از بی‌شمار تألیفات این ایران‌شناس صاحب‌نام، کتاب زبان‌های آسیا و آفریقا بود که به زبان روسی نوشت و سپس مترجم‌های فرانسوی و فارسی و… هم به سراغش رفتند.

تاریخ انتشار: 08:08 - شنبه 1399/07/12
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
no image

ارانسکی در مقدمه کتابش می‌نویسد: «تألیف نخستین آثار مربوط به فرهنگ‌نویسی زبان فارسی به آغاز قرون‌وسطی برمی‌گردد. در سده‌های بعد، بر اساس آثار ادبیات قدیم فارسی و تاجیکی تألیفات مهمی در زمینه فرهنگ‌نویسی در ایران و کشورهای مجاور آن انجام شد. از قرن شانزدهم میلادی شور شناختن زبان‌های ایرانی (و به‌ویژه فارسی)، وارد قلمرو علوم اروپا شد. در پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم مصادف با پیدایش زبان‌شناسی علمی، تاریخی و تاریخی-تطبیقی، کم‌کم اهمیت زبان‌های ایرانی در زبان‌شناسی اروپا آشکار شد و دانشمندان تحقیق در زبان‌های ایرانی را در کشورهای بی‌شماری به‌طور فشرده ادامه داده‌اند.»
در فصل اول این کتاب اطلاعاتی درباره خانواده زبان‌های ایرانی می‌خوانیم. به‌این‌ترتیب متوجه می‌شویم که این خانواده، شامل فارسی، تاجیکی، افغانی (پشتو)، آسی، کردی، تاتی، طالشی، بلوچی، زبان‌های پامیر (شغنی، روشانی و…) و نیز تعدادی زبان‌ها و گویش‌های دیگر است که در ایران کنونی، افغانستان، آسیای مرکزی، پاکستان و دیگر کشورهای شرقی به آن‌ها تکلم می‌شود. بعضی از زبان‌های باستانی که فقط از طریق اسناد مکتوب از آن‌ها اطلاع داریم هم به این خانواده تعلق دارند؛ مانند زبان اوستایی که زبان مجموعه کتب مقدس دین زرتشتی است. فارسی باستان یا زبان کتیبه‌های میخی دوران هخامنشی (قرون ششم تا چهارم قبل از میلاد)؛ فارسی میانه (پهلوی) یا زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی (قرن‌های سوم تا هفتم میلادی)؛ سغدی یا زبان ساکنان قدیم دره رودخانه زرافشان؛ خوارزمی یا زبان ساکنان خوارزم قدیم (در کرانه قسمت سفلای آمودریا) و چند زبان دیگر. همچنین اطلاعاتی از زبان مادی، یعنی زبان قبایل قدیم ماد (که در قرن هشتم قبل از میلاد، دولتی تشکیل دادند که مرکزش شهر همدان بود؛ دولتی که در پایان قرن هفتم قبل از میلاد، دولت مقتدر آشور را منقرض کرد) در دست است. از زبان سکایی (زبان قبایل جنگجوی سکا که در دوران باستان در سرزمین‌های میان سواحل دریای سیاه و دریای آزوف تا مرزهای چین زندگی می‌کردند) هم مواردی در دست است. از زبان‌های ایرانی کنونی، غربی‌ترین آن‌ها زبان کردی است. کردی به‌صورت جزیره‌های جداجدا تا منطقه آنکارا در ترکیه ادامه دارد. در منتهاالیه شرقی سریکلی یکی از لهجه‌های پامیر، قرار دارد که در سرزمین‌های ترکستان شرقی در نزدیکی مرزهای شوری و چین به آن گفت‌وگو می‌شود. شمالی‌ترین زبان ایرانی زبان آسی است که در دو سوی بخش مرکزی کوه‌های اصلی قفقاز به آن صحبت می‌شود. جنوبی‌ترین زبان، زبان بلوچی است که قلمرو آن تا سواحل دریای عمان کشیده می‌شود. بدین ترتیب زبان‌های ایرانی معاصر، هر چند به‌صورت غیرمتراکم، در سرزمین میان حوضه دجله در غرب و حوزه سند و ترکستان شرقی در شرق و کوه‌های قفقاز در شمال و سواحل خلیج‌فارس و دریای عمان در جنوب پراکنده‌اند. نکته قابل‌تأمل و جذاب دیگری که در این کتاب مطرح شده این است که زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی خانواده واحدی را تشکیل می‌دهند و همه از یک اصل، یک منشأ و ریشه زبانی مشترک منشعب شده‌اند. باید توجه کرد که اصولا ساخت دستوری و واژه‌های بنیادی یک زبان بی‌نهایت پایدارند و اساس یک زبان را تشکیل می‌دهند؛ البته به تدریج تحول هم پیدا می‌کنند. این منبع واحد که تمام زبان‌ها و گویش‌های ایرانی از آن مشتق شده‌اند، به‌طور قراردادی میان ایران‌پژوهان و زبان‌شناسان، به‌عنوان «ایرانی مشترک» نامیده می‌شود. البته از «ایرانی مشترک» آن‌طور که ارانسکی در کتابش می‌گوید، هیچ سند کتبی باقی نمانده است. اما در نتیجه همه این پژوهش‌ها و توافق‌ها می‌توان گفت: تمام زبان‌های ایرانی خویشاوند، قدیم و جدید، مکتوب و غیرمکتوب، با سخن‌گویان بسیار یا کم، تماما گویش‌هایی هستند که از ایرانی مشترک مشتق شده‌اند و در جریان یک تحول طولانی به صورت زبان‌های مستقل درآمده‌اند. به عبارت روشن‌تر، در آغاز یک میراث مشترک به نام ساخت دستوری و واژگان ایرانی‌مشترک وجود داشته است که همان اشتراک بنیادین میان زبان‌های ایرانی می‌نامیمش. نکته دیگر این‌که شاهد تغییرات متأخری هم هستیم. مثلا بخش قابل‌ملاحظه‌ای از واژگان فارسی، تاجیکی، پشتو، کردی و زبان‌های دیگر از زبان عربی گرفته شده است.
در بخش دیگری از این کتاب خواندنی آمده: «قبایل کهنی در پایان هزاره دوم و آغاز هزاره اول قبل از میلاد در آسیای مرکزی و سرزمین‌های مجاور زندگی می‌کردند و قدیمی‌ترین آثار ادبی زبان ایرانی یعنی اوستا را به وجود آوردند و خود را “آریا” نامیدند. پادشاهان هخامنشی (که از قرن ششم تا چهارم قبل از میلاد مسیح می‌زیستند) خود را آرسائی می‌نامیدند و از قبایل پارسی بودند.» به روایت این کتاب، انتشار و گسترش زبان‌های ایرانی در ادوار باستان انجام گرفته و هنوز هم ادامه دارد. این گسترش نه‌تنها در قلمرو ایران کنونی که در آن سوی مرزهای ایران و در آسیای مرکزی، ماوراء قفقاز، افغانستان و سایر کشورهای خاورمیانه و خاورنزدیک هم صورت گرفته است. اگر مسافر هندوستان شده باشید، مخصوصا در مثلث طلایی گردشگری هند، ردپای زبان پارسی را بسیار در بناهای تاریخی شبه‌قاره می‌بینید. آن‌طور که در کتاب زبان‌های ایرانی آمده، «شاخه زبان‌های ایرانی در داخل دسته یا خانواده وسیع‌تری جای می‌گیرد که هندواروپایی نامیده می‌شود. این خانواده، علاوه بر زبان‌های ایرانی، شامل زبان هیتی، زبان هندی و تخاری، یونانی، زبان‌های ایتالی (رومیائی)، اسلاو، بالتی، رمنی، سلتی و نیز آلبانیائی و ارمنی می‌شود. بعضی زبان‌های باستانی که سابقا در حوضه دریای مدیترانه رواج داشته‌اند نیز به هندواروپایی تعلق دارند؛ اما اطلاعات علمی ما از این زبان بسیار ناقص است.»
در این کتاب بحثی هم درباره ریشه واژه ایران وجود دارد و بر این اساس در بخش زیرنویس‌ها می‌نویسند: «کلمه Iran به‌عنوان کشور جدید خاورمیانه فقط در پایان قرن نوزدهم در نوشته‌های غربی به چشم می‌خورد و تنها در سال1953 بود که دولت ایران این کلمه را رسما به جای نام رسمی قدیمی Persia به‌عنوان نام رسمی کشور خود پذیرفت.» در بخش دیگر کتاب نکته جالب دیگری نوشته شده: «از تمام زبان‌های متعلق به خانواده زبان‌های هندواروپائی، زبان‌های هندی بیشتر از همه به زبان‌های ایرانی نزدیک‌اند و با این زبان‌ها شاخه هندوایرانی (آریائی) از زبان‌های هندواروپـائــی را تــشکـیـل می‌دهند.» موضوع دیگری که در آن کتاب به آن پرداخته شده، «دوره‌های زبان‌های ایرانی» است که معتقدند نقطه آغاز تقسیم‌بندی تاریخ زبان‌های ایرانی شروع جدایی آن‌ها از کل زبان‌های آریائی (هندو ایرانی) محسوب می‌شود. این تاریخ که آن را مقارن آغاز هزاره دوم پیش از میلاد می‌دانند، آغاز تحول و گسترش زبان‌های ایرانی به‌عنوان یک گروه زبانی خاص است.» به‌این‌ترتیب خوب است بدانید که تاریخ زبان‌های ایرانی را به سه دوره اصلی تقسیم می‌کنند؛ دوره ایران باستان (آغاز هزاره دوم ق.م، یعنی دوره جدایی زبان‌های ایرانی از جامعه آریائی تا قرن‌های چهارم و سوم ق.م)، دوره ایرانی میانه (قرون چهارم و سون ق.م تا قرن‌های هشتم و نهم)، دوره ایران اسلامی (از قرن‌های هشتم و نهم میلادی شروع می‌شود) که از این دوره سوم ادبیات مکتوب قوی برایمان به یادگار مانده به ویژه به فارسی دری (کلاسیک) و زبان‌ها و گویش‌های متعدد معاصر. کتاب 210 صفحه‌ای «زبان‌های ایرانی» نوشته یوسیف م. ارانسکی با ترجمه دکتر علی‌اشرف صادقی، از انتشارات سخن در سال1378 و در تهران منتشر شده است. اسامی پنج فصل کتاب عبارت‌اند از: «اطلاعاتی درباره خانواده زبان‌های ایرانی» «زبان‌های ایرانی باستان»، «زبان‌های ایرانی میانه»، «زبان‌های ایرانی نو» و «کلیاتی راجع به طبقه‌بندی تاریخی و گویش شناختی زبان‌های ایرانی». کتاب حاوی اطلاعات بسیار تخصصی در حوزه زبان‌های ایرانی است؛ ولی اطلاعات بسیار جذابی هم برای مخاطب عام علاقه‌مند به این حوزه دارد.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    نسترن ایران‌پور

برچسب‌های خبر