دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، اولین سخنران این مراسم مجازی بود. او در ابتدای سخنان خود گفت: فقدان استاد فیرحی ضربه بزرگی به جامعه علوم سیاسی ایران میزند و قابل وصف نیست. دکتر فیرحی تنها عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران نبود و به کل جامعه علوم اجتماعی و سیاسی ایران و جامعه دانشمندان ایران تعلق داشت. او افزود: جامعه علوم سیاسی ایران چهرههای بزرگی را از دست داده، نهتنها چهرههایی که از دنیا رفته اند و میتوانستند منشأ خدمات باشند، بلکه چهرههایی که به دلیل محرومیتهای سیاسی و… که برایشان به وجود آمده در تمام این سالها دانشجویان از وجودشان محروم شده اند. احمدی با اشاره به پژوهشهای دکتر فیرحی در علوم سیاسی گفت: او فرزند علوم سیاسی بود. استاد فیرحی در زمینه فقه و اندیشه سیاسی در اسلام به نوعی شالودهشکن بود و برای دانشجویان و علاقهمندان دریچههای جدیدی در علوم سیاسی ایجاد کرد. او در حال به تکامل رساندن اندیشههای سیاسی در اسلام بود و رفتن ایشان ضربه سختی به این حوزه وارد میکند.
بازخوانی متون سیاسی کلاسیک در اندیشههای استاد فیرحی
در ادامه نشست، دکتر منصور میراحمدی، استاد علوم سیاسی، ضمن گرامیداشت یاد استاد فیرحی گفت: دغدغه استاد فیرحی در حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران در دوره معاصر را میتوان در دغدغه اصالت و معاصرت معنا کرد. او از سویی دغدغه اصالت داشت و به همین دلیل به میراث اسلامیاهمیت ویژهای داد و از آغاز پژوهش خود در این حوزه بر متون اصلی اندیشههای سیاسی اسلامی تأکید داشت. میراحمدی افزود: بازخوانی متون سیاسی کلاسیک یکی از مهمترین محورهای اندیشهای دکتر فیرحی بود. این دغدغهمندیها باعث نشد که او در دوران گذشته و در جستوجوی اصالت باقی بماند، بلکه دغدغه معاصرت موجب میشد در اقتضائات زمانه جدید و پرسشهای جدیدی که یک پژوهشگر با آن مواجه است قرار بگیرد و رفت و برگشتی میان متون کلاسیک با دیدگاهی انتقادی داشته باشد. میراحمدی در ادامه تأکید کرد: جریان فکری که استاد فیرحی ایجاد کرد، متمایز از دیگران بود. او از سویی با تأکید بر معاصرت تلاش کرد که فاصله خود را به لحاظ اندیشه ای با جریانی که معاصرت را نمیبیند و در گذشته میماند، حفظ کند و با تأکید بر اصالت از جریانی که از گذشته فاصله میگیرد و بهطور کلی اعتبار گذشته را زیر سوال میبرد، عبور و راه سومیرا در حوزه اندیشه سیاسی طی کند. مسیری که استاد فیرحی در اندیشه سیاسی هموار کرد، میراث خوبی در اختیار ما قرار داده تا در همین مسیر قرار بگیریم و راه او را ادامه دهیم.
مدارا با منتقدان سرسخت
مراسم یادبود مجازی استاد فیرحی با سخنان شجاع احمدوند، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه پیدا کرد. احمدوند ضمن عرض تسلیت به خانواده استاد فیرحی گفت: کاش حاصل سه دهه پژوهش استاد فیرحی در حوزه علوم سیاسی را با حضور خود او جشن میگرفتیم و میتوانستیم از خدمات ارزشمندش در علوم اجتماعی قدردانی کنیم. استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه افزود: استاد فیرحی کار خود را از طلبگی در حوزه علمیه زنجان آغاز کرد و بعد از آن به قم رفت. وقتی وارد دانشگاه تهران شد در رشته اندیشه سیاسی مشغول به تحصیل شد. از یک جایی به بعد او تصمیم گرفت به لباس روحانیت ملبس شود. احمدوند ادامه داد: وقتی از استاد فیرحی پرسیدم که چقدر ملبسشدن در آن شرایط ضروری است، او در جواب من گفت که هرکاری را با قلبش انجام میدهد و برای هدفی که دنبال میکند، ملبسشدن بخشی از آن هدف است. این استاد دانشگاه در ادامه به انقلابی که دکتر فیرحی در حوزه اندیشه سیاسی اسلام ایجاد کرد، اشاره و تأکید کرد: این انقلاب شاید تنها از یک فرد ملبس، فرهیخته و باسوادی که دانش دانشگاهی را به غایت داشت برمیآمد و این نشان میدهد که ایشان چقدر در آن زمان تصمیم درستی اتخاذ کردهاند. احمدوند افزود: هر اندازه که استاد فیرحی در حوزه اندیشه سیاسی عمیقتر مطالعه میکرد، مورد انتقادهای تند و تیز قرار میگرفت؛ به طوریکه دانشجویان از او میخواستند که به نقدها پاسخهای کوبنده بدهد، اما او معتقد بود که منتقدان سرسخت از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکنند و قصدی برای تخریب او ندارند.
مقابله با استبداد دینی در اندیشه استاد فیرحی
دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، از سخنرانان دیگر این بزرگداشت مجازی بود. کاشی سخنان خود در گرامیداشت جایگاه استاد فیرحی را به بیان ابعاد فرهنگی از شخصیت استاد فیرحی اختصاص داد و گفت: ایشان بهعنوان یک روحانی علاقهمند به اسلام بهشدت با استبداد دینی مخالف بود. از دیدگاه فیرحی اگر دین نتواند توسعه ایجاد کند یا اگر دین نتواند عدالت و دولت کارآمد ایجاد کند، قابل بخشش است؛ اما اینکه دین عامل استبداد سیاسی شود، قابل پذیرش نیست. کاشی افزود: تجربه استبداد، اولین چیزی که از انسان سلب میکند احساس کرامت است. ملتی که احساس کرامت نکند و احساس تحقیر کند با انسانیت فاصله میگیرد. استاد فیرحی به این مفاهیم عمیقا باور داشت. این استاد دانشگاه دوران فکری استاد فیرحی را به سه دوره تقسیم کرد و گفت: دوره اول، دوره پایاننامه ایشان با موضوع قدرت، دانش و مشروعیت است که در آن اشاره میکند بعد از صدر اسلام و استقرار خلفای بنی امیه و بنی عباس ما با استبداد دینی مواجه هستیم و آنچه به این صورتبندیهای استبدادی قوام میبخشد، نظامهای دانشی است که تثبیتکننده این استبداد دینی است. او افزود: دوره دوم پژوهشهای ایشان، تلاش برای رهاشدن فقه از بند صورتبندیهای استبدادی بود. او سعی میکرد میان فقه و مفاهیمیمانند حاکمیت مردم، دمکراسی و حزب گرایی پیوند ایجاد کند. او تصریح کرد: دوره سوم حیات فکری استاد فیرحی به صدر اسلام و تلاش برای بازخوانی زندگی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) معطوف شد. فیرحی سعی کرد اثبات کند که استبداد دینی با مفاهیم مدنظر پـــیـــامبـــر(ص) و ائمهمعصومین(ع) همخوانی ندارد. من ازایشان آموختم که اگر ارزشهای دینی در جامعه ایران تضعیف میشود باید علت آن را در خوانش غلط از مفاهیم دین و استبداد دینی جستوجو کرد.
استادی که متواضع و متعادل بود
بـــرنــامـــه با سخنرانی محمدکاظم سجادپور، از استادان علوم سیاسی، ادامه پیدا کرد. سجادپور سه ویژگی شامل دانش، بینش و منش استاد فیرحی را مطرح کرد و گفت: او یک دانشمند و در تحولات اندیشه سیاسی سرآمد بود. دانش او ترکیبی از مذهب و دانشگاه بود که در استادان علوم اجتماعی کمتر چنین پدیدهای را میتوان سراغ گرفت. ویژگی دوم او، بینش متعالیاش بود. فیرحی بینشی عمیق درباره مسائل ایران و مسائل حوزه مذهب و سیاست داشت. او به شدت به توازن و تعادل معتقد بود. افراطگرایی جایی در تفکرات استاد فیرحی نداشت. منش و رفتار او همواره با تواضع همراه بود.
صلح ورزی و صلحطلبی یادگار دکتر فیرحی
دکتر مجتبی مقصودی، استاد علوم سیاسی، دیگر سخنران این مراسم بود. مقصودی جامع الاطراف بودن را از ویژگیهای برجسته استاد فیرحی عنوان کرد و گفت: او عاشق علوم انسانی بود و از صمیم قلب کار میکرد و به همین دلیل محبوبیت داشت. استاد فیرحی در زمینه جامعهشناسی سیاسی، مطالعات صلح و اندیشههای سیاسی در اسلام و فقه سیاسی بهصورت متمرکز فعالیت داشت. این استاد دانشگاه افزود: درست است که دکتر فیرحی در کسوت روحانیت بود، اما به شدت دغدغه ایران داشت و به تکثر و تنوع اعتقاد راسخ داشت. قرائت او از اسلام و مذهب شیعه، قرائتی دمکراتیک بود. نیاز زمانه از دیدگاه فیرحی صلح در جامعه بود. او در لباس روحانیت به دنبال طرد اندیشههای مخالف نبود. فیرحی همواره از قدرت دوری میکرد و بهدنبال آسیبشناسیهای سیاست در ایران بود. میتوان گفت او جزئی از نظام مستقر بود؛ ولی در عین حال پروژه تحولخواهی در عرصه سیاستورزی و اخلاقی شدن و پاسخگوشدن اهل سیاست و سیاستورزان دینی را پیگیری میکرد. او افزود: استاد فیرحی دغدغه صلح داشت و از میان آیات قرآن همواره به دنبال آیاتی بود که صلحطلبی را ترویج میکند. او به صلح اصالت بخشید و مهمترین پروژه مطالعاتی او را میتوان صلحطلبی و گسترش صلح در جامعه ایران عنوان کرد و از همین جهت بود که صلح ابتدایی، صلح آیندهساز و صلح آوانگارد را مطرح کرد. میراث صلحورزی و صلحاندیشی از او به یادگار مانده است.
ایمان راسخ دلیل جسارت استاد فیرحی بود
دکتر کیومرث اشتریان، سخنران دیگر مراسم بود. او به شخصیت معنوی و اخلاقی استاد فیرحی اشاره کرد و گفت: هدف این تعریفها و تمجیدها مقدسکردن افراد نیست؛ اما واقعیتی که درباره استاد فیرحی وجود دارد این است که اعتماد به نفس بالایی داشت. این خصیصه از معنویت بالای ایشان نشئت میگرفت و من را به یاد شهید بهشتی میانداخت. شهید بهشتی هم، چون شخصیتی قوی در ایمان داشت جسور بود. استاد فیرحی در حوزه دین و مذهب به دلیل ایمان راسخی که داشت جسارت به خرج میداد. امثال فیرحی را باید به جوانان شناساند.
فیرحی دین را در خدمت صاحبان قدرت نمیدانست
دکتر سیدعلی میرموسوی، استاد عــلـــوم ســیــاســـی دانــشــگاه مــفــید قم، سخنران دیگر مراسم بود. میرموسوی درگذشت استاد فیرحی را ضایعهای جبرانناپذیر برای جامعه علوم انسانی ایران توصیف کرد که شاید سالها طول بکشد جای خالی او در عرصه علمی کشور پر شود. او سخنانش را با نقلقولی از شهید دکتر بهشتی ادامه داد و افزود: بهشتی معتقد بود که ما در اسلام روحانی نداریم؛ آنچه در اسلام داریم، عالم متعهد مسئول است. به اعتقاد من این جمله تا حدودی شخصیت استاد فیرحی را برای ما ترسیم میکند. او شخصیتی چندبعدی داشت: از سویی، عالم متعهد مسئول و از سوی دیگر، اندیشمندی نواندیش و نیکآئین بود. استاد فیرحی با اینکه در کسوت روحانی بود، نزد همه دانشجویان محبوب بود. او دانشمندی خستگیناپذیر و پژوهشگری پرتلاش بود. این استاد دانشگاه افزود: استاد فیرحی از بعد اندیشه سیاسی، اندیشمندی صاحب پروژه بود. پروژه ایشان کاملا مرتبط با مسائل اجتماع بود. او در زمانهای به اندیشیدن پرداخت که پیوند دین و سیاست موجب شد نوعی استفاده و بهرهبرداری ابزاری از دین شکل بگیرد. پروژه فیرحی این بود که مانع سوءاستفاده از دین شود. او به دنبال تفسیری بود که دین در خدمت صاحبان قدرت نباشد و تفسیری از دین که ارزشهای آزادی، دمکراسی و حقوق بشر را در خود جای دهد. در زمانهای که دین با اقتدارگرایی پیوند پیدا کرده و نوعی اقتدارگرایی دینی چهره رسمیدین شده است، دکتر فیرحی میخواست نشان دهد که دین با ارزشهای دمکراتیک بسیار سازگار است و دولت پیامبر(ص) دولتی مبتنی بر قراردادها و بر پایه رضایت مردم بود. او تلاش کرد که نشان دهد ما میتوانیم با توجه به دیدگاه فقهای مشروطهخواه،تفسیری سازگار با دولت مدرن ارائه کنیم.
فیرحی دغدغه گذار به دمکراسی را داشت
دکتر علیاصغر قاسمی، رئیس خانه اندیشمندان علوم سیاسی نیز به جمع سخنرانان برنامه پیوست. قاسمی، استاد فیرحی را انسانی بزرگ عنوان کرد و گفت: او در میان دانشگاهیان اعتبار حوزه و حوزویان را حفظ کرد و در عین حال که چهرهای آکادمیک بود، اما با مردم هم رابطه بسیار خوبی داشت. او در اندیشهورزی جسور، اما مدارا کننده بود. فیرحی با جریانهای فکری و سیاسی جامعه تعامل داشت؛ اما انسانی مستقل بود. این استاد دانشگاه افزود: فیرحی دغدغه گذار به دمکراسی را داشت و دیدگاهی بنیادی را همواره دنبال میکرد و آن جامعه مدنی بود. او معتقد بود که اگر جامعه مدنی ضعیف باشد مردم در قبال دولت کمر خم میکنند و نمیتوانند مقاومت کنند. دولت قوی حقیقتها را وارونه جلوه میدهد. فیرحی ذهن نقادی داشت؛ اما نقدپذیر هم بود.