به گزارش اصفهان زیبا؛ شاه بیت حرفهایش تنها یک جمله است: «مساله مواد مخدر باید اجتماعی شود و همه دستگاهها و همچنین خانوادهها هم باید پا به میدان بگذارند. نباید در این باره فقط از پلیس انتظار داشت.»
سرهنگ احمد نیکبخت که رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر استان اصفهان است میگوید که عدم پشتوانه و طرد مصرفکنندگان مواد مخدر پس از ترک و رهایی از کمپهای ماده 15 و 16 باعث میشود تا چرخه جمعآوری و ساماندهی به وضعیت معتادان متجاهر همیشه یک پایش لنگ بزند و به سرانجام نرسد.
موضوع اساسی که در بسیاری از مواقع موجب وابستگی دوباره این افراد به مواد مخدر میشود و مسیر پُر فراز و نشیب ترک و رهایی از آن را دشوارتر از قبل میکند. او لابلای حرفهایش به جولان انواع تبلیغات فضای مجازی و تاثیرش بر افراد اشاره میکند؛ آنجا که میگوید این تبلیغات مکرر که جوانان و نوجوانان را نشانه گرفته، مصرف گُل و ریتالین و شیشه را به طور مداوم ترویج میدهد و آنها را به دام مواد میکشاند و همین هم کار پلیس را به مراتب سختتر میکند.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر استان که با روی گشاده و حوصله بسیار در یکی از روزهای پاییزی در اتاق کار خود میزبان «اصفهان زیبا» میشود، با سعه صدر به تک تک سوالات پاسخ دهد.
او اما قاطعانه از عملکرد پلیس مبارزه با مواد مخدر دفاع میکند و معتقد است پلیس در این حوزه کار خود را به درستی انجام داده است. پای آمار و ارقام که به میان میآید، اما او احتیاط میکند و دست به عصا راه میرود؛ به طوری که ترجیح میدهد از ارائه هر گونه آماری خودداری کند.
آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگوی تفصیلی ما با این پلیس با سابقه است؛ گفت و گویی که البته مورد بازبینی مجدد قرار گرفته و برخی از سوالها و جوابها نیز بنا به صلاح دید وی حذف شده است!
اولین سوالم را در رابطه با آمار مصرفکنندگان مواد مخدر در کشور آغاز میکنم. جناب سرهنگ! چندین سال است که آمار چهارمیلیون و 400 هزار نفری مصرفکنندگان مواد مخدر در گزارشهای رسمی عنوان میشود؛ بدون اینکه تغییری در این آمار شاهد باشیم؛ درحالیکه مشاهدات میدانی و همچنین سخنان بسیاری از مسئولان و کارشناسانی که در حوزه اعتیاد متولی هستند یا فعالیت میکنند، دال بر افزایش تعداد مصرفکنندگان مواد مخدر در سالهای اخیر است. چرا با وجود افزایش تعداد معتادان و مصرفکنندگان، این آمار همچنان ثابت باقی مانده است؟
در حوزه مصرف مواد مخدر، همواره یک آمار پنهان وجود دارد و یک آمار آشکار. زیرا برخی از افراد مواد مخدر را به صورت تفننی و گاه به گاه مصرف میکنند. براساس قانون ماده 15 و 16، اما سر و کار پلیس با معتادان متجاهر است؛ معتادانی که در خیابان زندگی و مواد را هم آنجا مصرف میکنند.
از سوی دیگر ممکن است برخی از مصرف کنندگان به استانهای دیگر منتقل شوند یا دوره حبسشان پایان یابد؛ اما آنچه مبنای آمار رسمی قرار میگیرد همان تعداد معتادان متجاهر است که اتفاقا در سالهای اخیر نیز تعدادشان افزایش یافته.
آمار معتادان متجاهر در داخل استان چگونه به دست میآید؟
توجه داشته باشید که کمپ ماده 16 (باغ فدک) هنوز آماده نشده است و در این زمینه با کمبود مواجه هستیم. اما بیشترین آمار معتادان متجاهری که در استان، مشاهده میکنیم بومی نیستند و از استانهای دیگر به اصفهان آمدهاند.
از نظر شما مراکز ماده 16 و سایر برخوردهای قهری که نسبت به معتادان متجاهر صورت میگیرد، موجب ساماندهی و ترک و کاهش تعداد این افراد میشود؛ چرا که بسیاری از کارشناسان و همچنین درمانگران اعتیاد معتقد هستند، بسیاری از این معتادان حتی چندین بار پس از بستری در کمپ و ترک دوباره به سمت مصرف میروند و این چرخه جمعآوری و ترک و… همچنان ادامه دارد!
زمانی میتوانیم بگوییم، جمعآوری و انتقال معتادان به مراکز ماده 15 و 16 تاثیر گذار است که فرد معتاد، پس از ترخیص از این کمپها پشتوانه داشته باشد و از حمایتهای مطلوب جامعه برخوردار شود؛ متاسفانه این درحالی است که بسیاری از معتادان پس از ترک از خانواده و همچنین جامعه طرد میشوند و دیگر در آن جایگاهی ندارند.
اگر شرایطی فراهم شود که این مصرفکنندگان بتوانند، حرفهای بیاموزند و پس از ترک نیز از آن استفاده کنند، مسلما اتفاقات بسیار خوبی برایشان رقم میخورد و میتوانستند گلیم خود را از آب در آورند.
حرفهآموزی که شما از آن سخن میگویید در زندان ها صورت میگیرد؛ به طوری که حتی بسیاری از زندانیان در دوران حبس خود میتوانند درآمد نسبتا خوبی را به دست آورند. اما پس از حبس، مهارتها و توانمندیهای آنها کمتر به چشم میخورد و به ندرت میتوانند از آن استفاده کنند. این سیکل معیوب چرا همواره ادامه دارد؟
همانطور که اشاره کردم، همه اینها به خاطر این است که معتادان پس از ترک، پشتوانهای در جامعه ندارند و به حال خود رها میشوند؛ پس دوباره به سمت و سوی مصرف باز میگردند؛ البته اقدامات خوبی در استانداری درحال انجام است و قرار شده تا از ظرفیت خیرین استان به منظور حمایت از این افراد استفاده شود؛ مثلا اینکه آنها بتوانند پس از ترک در جایی مشغول به کار شوند و از مهارتهای خود استفاده کنند.
این اقدام بسیار خوبی است؛ البته در صورتی که اجرایی شود و به طور مستمر ادامه یابد. اما مساله اینجاست که همه معتادان امکان استفاده از این ظرفیت را نخواهند داشت؛ پس تکلیف آنها چیست؟ آیا باید همچنان به حال خود رها شوند و مولد آسیبهای اجتماعی دیگر در جامعه باشند؟
پلیس اقدامات خود را انجام می دهد؛ اما در این فرآیند بسیار پیچیده، خانواده و جامعه نقش بسیار مهمی دارند؛ به طوری که حمایت آنها موجب اثربخش بودن این پروسه میشود. مساله، اما این است که گاها همراهیهای لازم چه ازسوی خانوادهها و چه از سمت جامعه وجود ندارد؛ مثلا پلیس کارتن خواب معتادی را دستگیر و او را به مرکز ماده 16 منتقل میکند.
دولت هم حدود چهارماه هزینه ، صرف ترک اعتیاد این فرد میکند تا شرایطی فراهم شود و آن فرد بتواند به زندگی عادی بازگردد؛ اما جامعه معمولا قادر به پذیرش آن نیست.
مساله اینجاست که خیلی از این افراد، اصلا خانواده ندارند یا اینکه خانواده های خودشان هم درگیر اعتیاد یا سایر آسیبهای اجتماعی هستند!
بهتر است بگوییم جامعه آنها را نمیپذیرد؛ درحالیکه باید این فرهنگ در بین مردم جا بیفتد که فردی به دلایلی دچار اعتیاد شده، ولی حالا توانسته آن را ترک کند و تصمیم دارد که به زندگی عادی باز گردد. این فرد نیاز به حمایت دارد؛ ولی جامعه آن را طرد میکند. مثلا بعضی از این افراد خانواده دارند، اما پذیرفتن آن را کسر شان میدانند و معتقدند او آبرویی برای آنها باقی نگذاشته است. این اقدام اشتباه است.
همه باید کمک کند تا فردی که موفق شده، مصرف مواد را کنار بگذارد، بتواند در جامعه حضور یابد و شاغل شود. توجه داشته باشید که پلیس، بخشی از این ماجراست و وظیفه برخورد را دارد. پلیس آمادگی دارد که تمام کمپها را پر کند. اما در پاسخ به سوال شما که میگویید آیا این افراد پس از ترک دوباره به چرخه اعتیاد باز میگردند، یا نه، باید بگویم بله، خیلی از مصرفکنندگان پس از ترک دوباره به مواد وابستگی پیدا میکنند.
خیلی از همین معتادان متجاهر که از آنها صحبت میکنید، گوشه خیابان را به گرمخانهها و سرپناههایی که برای نگهداری آنها ایجاد شده، ترجیح میدهند. به نظر شما دلیل این عدم اعتماد چیست؟
پلیس آمادگی دارد ظرف مدت 48 ساعت همه این معتادان را از جامعه جمع کند، ولی اول باید ظرفیت ایجاد و چرخه جمعآوری اصلاح شود. احتمالا با ایجاده ماده 16 در باغ فدک، وضعیت بهتر خواهد شد.
توجه داشته باشید که معتاد متجاهری که در گوشه خیابان یا لابلای شمشادها و کنج پلها در حال مصرف مواد است، از این کارش لذت بسیار زیادی را میبرد و برای همین احساس خوشایند است که چندان میلی به بهبود شرایط خود ندارد؛ حتی ممکن است شرایط بسیار مطلوبی برای او فراهم شود، اما او حاضر به رها کردن وضعیت خود نیست.
درواقع او در آن احساس لذت و خوشی فرو رفته است؛ درحالیکه این یک احساس کاذب است. در این چرخه، پزشک و روانشناس و … همه باید بر روی خانوادهها کار و آنها را متقاعد کنند که مصرفکنندهای که ترک کرده نیازمند حمایت است.
در این داستان، جامعه فقط از پلیس انتظار دارد و پلیس هم صرفا وظیفه برخورد را دارد. اینطور نیست که دست و بال پلیس بسته باشد و امکان جمعآوری معتادان متجاهر را نداشته باشد؛ اما باید توجه داشت که پس از جمعآوری چه اتفاقات دیگری رخ میدهد. یک جایی از این چرخه معیوب است و میلنگد.
در حال حاضر چه تعداد مصرف کننده مواد در اصفهان وجود دارد؟
اکنون تبلیغات بیشمار در فضای مجازی و جولان آنها به شدت مشکلساز شده است؛ فضایی که مثلا مدام به زنان القا میکند در آرایشگاههای زنانه اگر تصمیم به لاغری دارید، باید قرص مصرف کنید؛ قرصی که محتویات آن را شیشه تشکیل داده است. یا به جوانان القا میشود که اگر دانشجو یا دانشآموز هستند و میخواهند انرژیشان را افزایش دهند و ساعات زیادی را بیدار بمانند، شیشه یا ریتالین مصرف کنند.
شاید جوانان ابتدا به صورت تفننی به مصرف این مواد روی آورند؛ اما پس از مدتی به دام اعتیاد گرفتار خواهند شد. متاسفانه همه اینها القا گرفته از فضای مجازی است و جامعه هم به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفته است.
به سوال قبلی پاسخ ندادید! در استان اصفهان چه تعداد مصرف کننده وجود دارد؟
حدود یک درصد از جمعیت استان اصفهان را مصرف کنندگان مواد مخدر تشکیل می دهند.
چه تعداد از مصرفکنندگان مواد در اصفهان زنان هستند؟ در سالهای اخیر گفته میشود که اعتیاد به سمت زنانه شدن درحال حرکت است، آیا این مساله در اصفهان هم صدق میکند ؟
9 درصد از مصرفکنندگان مواد در استان زنان هستند.
در چند سال اخیر، شاهد مصرف ماده مخدر گل توسط نوجوانان و جوانان در فضاهای عمومی مثل پارکها و پیادهراهها و… هستیم. آیا این افراد هم در زمره مصرفکنندگان قرار میگیرند یا در آمار شما جایی دارند؟ به هر حال آنها هم در ملاء عام مشغول مصرف مواد هستند!
بله، اینها هم هستند، اما همانطور که اشاره کردم بیشترین توجه پلیس به معتادان متجاهر است.
اصلا پلیس چه زمانی با این نوجوانان و جوانان که به صورت گروهی نیز به مصرف مواد مشغول هستند، برخورد میکند؟ نوع برخورد پلیس با آنها چه تفاوتی با معتادان متجاهر دارد؟
پلیس طرح های پاکسازی انجام میدهد؛ مثلا ممکن است روزی اقدام به پاکسازی چهارباغ کند و روز دیگر جایی دگر.
به نظر شما این پاکسازی ها جواب می دهد؟ خوب به فرض اینکه شما امروز به قول خودتان چهارباغ را پاکسازی کردید؛ مسلما مصرف کنندگان فردا روز پاتوق دیگری را برای خود انتخاب می کنند یا اصلا دوباره به همان جای اولیه خود باز می گردند؛ بدون اینکه ابایی هم از این مساله داشته باشند!
پلیس به دنبال این است که محیط را برای این افراد ناامن کند.
ولی این ناامنی را در برخی از مناطق حاشیهای شهر نمی بینیم؛ اتفاقا برخی از همسایگان این افراد (به ویژه آنها که خرید و فروش مواد در ملاء عام انجام میدهند) از عملکرد پلیس در این رابطه گلایههای بسیاری داشتند. آنها به ما می گفتند که این قاچاقچیان و پاتوقها و رفتوآمدهایشان محله را برایشان ناامن کرده؛ به حدی که حتی جرات ترددهای روزمره را هم ندارند. آنها می گویند تماسهایشان با پلیس فایدهای نداشته و حتی در مواقعی هم که این خانهها پلمپ شده، چندین ساعت بعد دوباره از سوی خود این افراد، پلمپ شکسته شده است!
مساله مواد مخدر باید اجتماعی شود و سامان یافتن آن نیازمند این است که همه دست به دست هم بدهند. توان پلیس هم تا حدی است؛ پلیس به راحتی میتواند این پاتوقها را پاکسازی کند. پلیس برخورد کننده نیست بلکه ضابط است و از مقامهای قضایی دستور میگیرد. اما اینکه سرانجام آن افراد چه می شود را نمی دانیم. پلیس فقط کار خود را انجام میدهد.
شما می گویید پلیس در این مناطق کار خود را به درستی انجام داده است؟
پاکسازی دارد انجام میشود و کارهای زیادی هم دارد در این باره صورت میگیرد. میخواهم بگویم پلیس کار خود را انجام میدهد، حالا اینکه چرا این بگیر و ببندها جواب نمیدهد، دیگر تقصیر پلیس نیست!
یعنی خود پلیس در حوزه پیشگیری اقدام خاصی انجام نمی دهد؟
هجمه فرهنگی که از طریق مواد وارد جامعه می شود، زیاد است. مواد مخدر آسیب های دیگری هم به دنبال خود دارد؛ مثلا گفته میشود، وقتی مصرف یا خرید و فروش مواد در جامعه زیاد شود، سرقت هم افزایش مییابد.
اختلافات خانوادگی و طلاق و دیگر نا به هنجاریهای اجتماعی هم افزایش مییابد. برای همین هم است که حوزه مواد مخدر جای کار بسیار زیادی دارد و اهمیت بسیاری به آن داده میشود. از طرف دیگر سود
مواد مخدر هم بسیار زیاد است؛ برای همین است که فروشندگان حتی ماموران را با تیر میزنند. مواد مخدر آورده بسیار خوبی دارد؛ علیرغم اینکه پلیس کارهای بسیار خوبی برای مبارزه و پیشگیری در این حوزه انجام داده است، اما هجمههای فرهنگی در این داستان نقش اساسی را بازی میکنند.
پلیس محلهای را پاکسازی میکنند؛ اما دوباره عدهای دیگر به آنجا میآیند و دوباره مشغول به مصرف میشوند. فروشندگان مواد مخدر به این راحتیها کنار نمیآیند؛ حتی به قیمت درگیری با ماموران و زندان رفتن. برخی از قاچاقچیان نیز از بیرون از زندان از فروشندهها حمایت میکنند.
چقدر طول میکشد که مصرفکنندگان تفننی مواد به معتاد حرفهای تبدیل شوند؟ اصلا چند درصد از این مصرفکنندگان به مصرف کننده حرفهای تبدیل میشوند؟
مواد مخدر سستی زاست و باعث میشود تا افراد آرام آرام به سمت مصرف شدید آن سوق پیدا کنند و تبدیل به معتاد حرفهای شوند.
این پروسه چقدر طول می کشد؟
این موضوع به مسائل مختلفی اعم از خود فرد و خانواده و نوع مشکلات و ماده مصرفی و… بستگی دارد؛ ممکن است یک نفر تنها پس از سه ماه مصرف، وابستگی شدید پیدا کند؛ درحالیکه یک فرد دیگر در طول ده سال مصرف معتاد حرفه ای شود.
برخی از مواد مخدر تنها با دو بار مصرف فرد را به خود وابسته میکنند. در کل، اما بیشتر افراد مصرف کننده عاقبت در دام اعتیاد گرفتار میشوند. ذات مواد به گونهای است که خیلی زود، روی اراده افراد تاثیر می گذارد.
موضوعی که در باور عمومی این روزها جا افتاده این است که ماده مخدر گل، اعتیادآور نیست؛ مادهای که اتفاقا گفته میشود در بین جوانان محبوبیت بسیار زیادی هم پیدا کرده است و طرفداران زیادی هم دارد. آیا مصرف گل، اعتیادآور است؟
گل یکی از مشتقات حشیش است. دلیل شیوع مصرف گل و این باور که این ماده اعتیادآور نیست، تبلیغات فراوان در فضای مجازی است؛ درحالیکه گل، تاثیر مستقیمی بر اعصاب و روان افراد دارد.
خوشیهای کاذب پس از مصرف این ماده باعث میشود تا افراد پس از یکبار مصرف، تمایل به مصرف مجدد آن هم داشته باشند. در قانون کشور، مصرفکننده مواد مخدر به عنوان بیمار شناخته میشود؛ یعنی پلیس اجازه دستگیری کسی که صرفا مصرفکننده است را براساس قانون ندارد. این فرد بیمار است و به جای دستگیری باید درمان شود.
حتی اگر در ملاء عام و به قول شما معتاد متجاهر باشد؟
به هرحال آنها هم مصرف کننده هستند؛ البته ممکن است پلیس بنا به شرایطی با این مصرفکنندگان برخورد کند. پلیس اما به طور قاطع با فروشندگان و عرضه کنندگان یا افرادی که اقدام به نگهداری مواد مخدر کنند، برخورد میکند.
آمار مصرفکنندگان مواد مخدر در استان اصفهان نسبت به سایر استانها یا میانگین کشوری چگونه است؟
اصفهان، شهری فرهنگی است و به همین دلیل هم آمار مصرفکنندگان مواد در آن نسبت به سایر استانها از وضعیت بهتری برخوردار است. همانطور که اشاره کردم، بسیاری از معتادان متجاهر غیربومی و از استانهای دیگر هستند. خیلی از زنان معتاد نیز اقدام به تکدی گری میکنند و از این طریق هزینه مواد مخدرشان را به دست می آورند.
اینکه مردم به فرد متکدی که اعتیاد شدید دارد و کارتن خواب است، کمک کنند از نظر شما اقدامی مطلوب است؟
خیر، پلیس هم معتقد است به این افراد نباید کمک کرد. ولی باید به حوزه مواد مخدر از ابعاد مختلف نگاه کرد. باید توجه داشت که در برخی از موارد مداخله پلیس ممکن است اوضاع را تازه بدتر کند.
همه اینها مانند دانههای یک زنجیر به هم متصل هستند و پیچیدگیهای خاص خود را دارند. چرخه تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر در هیچ زمانی و در هیچ مکانی در دنیا قطع نخواهد شد؛ چرا که مواد مخدر قویترین سیستم توزیع را دارد و از حاشیه سود بسیار بالایی برخوردار است. ممکن است در زمانی یک ماده مخدر کمیاب شود؛ اما محال است که مواد نایاب شود.
مواد همیشه به طرق مختلف وارد کشور می شود. حالا شما فکر کنید تمامی مرزها بسته شوند. پس از آن مواد مخدر صنعتی شیوع پیدا خوهند کرد و تعداد آشپزخانهها افزایش مییابد و افراد به سمت و سوی شغل کاذبی به نام تولید مواد مخدر صنعتی روی میآورند. حالا اگر فردی تا پیش از این تریاک مصرف میکرد و خمار میشد، به جای آن هروئین مصرف میکند و مثلا سر میبرد. حوزه مواد مخدر بسیار عجیب و پیچیده است.
سن مصرف کنندگان در اصفهان به چند سال رسیده است؟
19 تا 20 سال.
درحال حاضر محبوب ترین ماده مصرفی در بین جوانان چیست؟
گل.
قبلا گفته میشد تریاک ماده غالب است. اما اخیرا از تغییر رویه و گرایش مصرف کننده ها به مصرف مواد صنعتی سخن گفته می شود. دلیل این تغییر رویکرد چیست؟
تبلیغات بسیار زیاد در حوزه فضای مجازی باعث شده است تا جوانان و نوجوانان به ماده مخدر گل سوق پیدا کنند. در این باره نیازمند اقدامات فرهنگی هستیم. اکنون آموزشهایی در مدارس انجام میشود برای آشنایی آنها با مواد مخدر و پیامدهایی که به همراه دارد.
شما میگویید ماده مخدر غالب در بین جوانان و نوجوانان گل است. ماده مصرفی معتادان حرفهای یا متجاهر چیست؟
آنها هم بیشتر سورچه مصرف می کنند.
با روی کار آمدن طالبان، ممنوعیت کشت تریاک صادر شد. آیا این مساله در تغییر الگوی مصرف در ایران نیز تاثیری داشته است؟
آماری که به دست ما رسیده، نشان میدهد کشفیات مواد صنعتی بین 40 تا 45 درصد افزایش یافته است که به دلیل همین ممنوعیت است. اما ماده مخدر همیشه جایگزین خود را پیدا میکند. اگر امروز جلوی کشت خشاش گرفته شود، مواد صنعتی جایگزین آن می شوند. به هرحال مصرف کننده هر طور که شده باید مصرفش را انجام دهد.
آیا این مساله(ممنوعیت کشت خشاش) بر گرانی مواد مخدر نیز تاثیر داشته است؛ چرا که گفته می شود در سالهای اخیر نرخ مواد به شدت افزایش داشته است؟
همانطور که اشاره شد طالبان، امسال کشت خشاش در افغانستان را ممنوع کرد و اجازه آن را نداد. مسلما این موضوع بر کمبود و افزایش قیمت مواد نسبت به سال های گذشته تاثیر گذاشته است؛ به طوری که مواد مخدر بین 3 تا 6 برابر با افزایش قیمت مواجه شده.
گران ترین ماده مخدر چیست؟
شیشه؛ به دلیل اینکه تقاضا هم برای این ماده مخدر به مراتب بیشتر از باقی مواد است.
اخیرا شنیده میشود که ردپای مواد به داخل مدارس نیز کشیده شده و برخی از دانشآموزان هم اقدام به جا به جایی آن می کنند. آیا شما در این باره گزارشی دریافت کردهاید یا مداخلهای داشتهاید؟ اصلا نحوه برخورد پلیس با آنها چیست؟
این موضوع را باید از آموزش و پرورش سوال کنید.
یعنی تا به الان گزارشی در رابطه با مصرف یا خرید و فروش مواد مخدر در مدارس از سوی آموزش و پرورش دریافت نکردهاید و مداخله ای انجام نداده اید؟
خیر، اگر اولیای مدرسه این مساله را اعلام کنند، پلیس هم با آنها برخورد می کنند. هنوز در داخل مدارس، گزارشی در این باره نداشته ایم؛ آنچه به ما اعلام شده است خرید و فروش در اطراف و حاشیه مدارس بوده است که پاکسازیهای لازم انجام میشود.
بسیاری از کارشناسان و درمانگران اعتیاد معتقد هستند در حوزه پیشگیری مواد مخدر اقدامات انجام شده کافی نبوده و نتوانسته نتایج مطلوبی را به همراه آورد. به نظر شما در این زمینه چه باید کرد؟
چرخهای کنونی معیوب است و یک پایش می لنگد. وقتی این کار نتیجه میدهد که معتادان پس از ترک دوباره به جامعه بازگردند و پذیرش شوند. دولت هزینه های بسیاری برای یک فرد معتاد می کند و سعی دارد که او را به جامعه بازگرداند؛ اما جایی در جامعه برای فرد مصرف کننده، پس از ترک وجود ندارد و او نمی تواند به زندگی عادی خود باز گردد.
خود پلیس در حوزه پیشگیری چه اقداماتی انجام داده است؛ ما وقتی حرف های پلیس را می شنویم، جز آمار کشفیات و دستاوردهایی که به آن اشاره میکنند یا انداختن توپ در دستگاه های دیگر چیز جدیدی در آن پیدا نمی کنیم؛ درحالیکه انتظار جامعه کاهش کشفیات است و نه افزایش روز افزون آن!
پلیس در مبحث مبارزه با مواد مخدر در دو بعد، کار می کند؛ یکی بحث پیشگیری و دیگری برخورد با مجرمان. پلیس در حوزه پیشگیری اکنون اقداماتی مثل برگزاری نمایشگاه و حضور در مدارس به منظور آشنایی دانش آموزان با مواد و پیامدهای آن انجام می دهد.
آیا کار کارشناسی انجام شده است که این بازدیدها و آموزشهایی که به دانشآموزان ارائه میشود تا چه میزان در روی برگردانی آنها از مواد مخدر تاثیر داشته است؟ اصلا اگر تاثیر داشته است چرا ما روز به روز با افزایش تعداد مصرف کنندگان جوان و نوجوان در جامعه روبه رو هستیم؟
اکنون پلیس تیمی متشکل از چند نفر تشکیل داده است که صرفا در حوزه آموزش فعالیت می کنند. این کارشناسان به مدارس می روند و برای دانش آموزان یا خانواده های آنها کلاس برگزار می کند. اتفاقا تقاضا هم در این زمینه زیاد است. در اصفهان داریم از این ظرفیت استفاده می کنیم تا دانش آموزان را محافظت کنیم.
ولی متاسفانه هجمه زیاد است؛ چون درآمدهای ناشی از خرید و فروش مواد خوب است. پلیس جایی کم نگذاشته است و از همه توان خود استفاده کرده. اما همه ارگانها باید به میدان بیایند و دست به دست هم دهند.
پس لنگ کار کجاست؟ اگر پلیس دارد به خوبی کارش را انجام می دهد، چرا خرید و فروش مواد همچنان بالاست و حتی خرید و فروش مواد به صورت اینترنتی هم انجام میشود؟
بالاخره بعضی از جاها ممکن است کار بلنگد که به خاطر تغییر رویکردها در حوزه مواد مخدر است؛ مثلا یک زمانی پای مواد از فضای واقعی به فضای مجازی کشیده می شود و همین هم کار ما را سخت تر میکند.قبلا در پلیس مبارزه با مواد مخدر پلیس فتا وجود نداشت ؛ اما الان داریم آن را راه اندازی می کنیم تا بتوانیم برخوردهای قاطعانه ای انجام دهیم.
علاوه بر فضای مجازی و همانطور که خودتا ن اشاره کردید در در برخی از آرایشگاه های زنانه در برخی از کافه ها هم مواد یا مشروبات الکلی به راحتی خرید و فروش می شود. در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است؟
امسال پلیس بیشترین توجه خود را بر روی عطاری ها گذاشته است؛ به خاطر عرضه قرص های لاغری که حاوی مواد هستند.این عطاری ها پلمپ شده اند.
فروش این قرص ها به صورت آگاهانه است یا خود عطاری ها هم این موضوع را می دانند؟
بله آنها به صورت آگاهانه این کار را انجام میدهند؛ چرا که این کار درآمد بسیار خوبی را به همراه دارد. امسال با آنها برخورد و با مغازه و فروشگاه متخلفان پلمپ شده است. بیشترین تبلیغ آنها هم به خاطر لاغری است. بعضی هایشان هم متادون را به فروش می رسانند.
موادی که به اصفهان وارد می شود، بیشتر از چه مبادی و از کدام استان هاست؟
کشور ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر قرار گرفته است و به خاطر همین هم مواد در کشور رسوب می کند. مشکل اصلی همین است و اصفهان نیز از این قائده مستثنی نیست.