به گزارش اصفهان زیبا؛ وضعيت روان و جسم ما دو مقوله به هم وابسته است، هر تغيير در شرايط روحي و جسمي ميتواند بر روان ما به شکل متقابل مؤثر باشد. اين در مورد همه بيماريها صدق ميکند، به ويژه در مورد فشارخون بالا تأثیر منفی بر جای میگذارد. در این زمینه دکتر محمدرضا شعربافچی، روانپزشک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و عضو انجمن علمی دوستان قلب توضیح میدهد:
روان و فشارخون بالا
زماني که دچار پرخاشگري، عصبانيت، اضطراب و بيقراري ميشويم، سيستم قلب و عروق ما برانگيختهتر عمل ميکند، افزايش ضربان قلب و افزايش فشارخون اتفاق ميافتد. ممکن است منجر به آسيب ناگهاني به قلب ما شود، حتي ممکن است باعث سکته قلبي شود.
در واقع اضطراب و نگراني و استرس طولاني مدت ميتواند باعث فشارخون مزمن شود و آسيب جدي براي قلب ايجاد کند.
گاهي افراد بدون اينکه اضطراب و افسردگي و بيقراريشان درمان شود، فشارخونشان با درمانهاي استاندارد قلبي عروقي پايين نميآيد.
به دنبال افسردگي و اضطراب، شخص دچار اختلال ميشود و ممکن است در مصرف دارو به اندازه کافي نظم نداشته باشد و در کل از سبک زندگي ناسالم برخوردار باشد.
بهتر است بدانید رژيم غذايي پرچرب و پرنمک باعث آسيب قلبي عروقي ميشود. چون در این صورت، انگيزه و توان رواني کافي براي رعايت يک رژيم غذایی مناسب نداریم و به سراغ سيگار، مصرف مواد يا امثال آنها ميرویم که همه اينها باعث افزايش فشارخون يا ايجاد مشکلات قلبي و وضعيت ناسالم جسمي ميشود.
در عین حال، با این رویه باعث مقاومت در درمان فشارخون میشود. علاوه بر این، موجب درمان نامنظم و عدم پيگيري مناسب درمان در ما خواهد شد.
اپيدميولوژي بيماريهاي رواني و تأثیر آن بر قلب
در مجموع، وضعيت روان ما در ارتباط کامل با وضعيت جسماني مان قرار دارد.
يعني اينکه هر اتفاق از نظر رواني براي ما بيفتد چه آشکار باشد مثل يک دوره افسردگي شديد يا اضطراب شديد يا اتفاق کمتر آشکار مثل دلمشغوليها، ناراحتيها يا افکار و تمايلات کمتر آشکار که روان ما را درگير کند، ميتواند روي عملکرد تمام قسمتهاي بدن مؤثر باشد. از طرف دیگر، عاملی برای تعریق کف دستها يا افزايش ضربان قلب میشود.
تجربه همگانی
همه ما، زمانهايي چنين تجربهاي داريم مثلاً در موقعيت خاصي به شدت ترسيده باشيم و با این وضعیت بدون آنکه متوجه شویم، تأثیر مخربی بر خود و بدنمان خواهیم گذاشت.
بررسیها نشان داده است، اضطراب باعث ايجاد فرايندي در بدن ميشود که با آزادسازي هورمونها، باعث فعاليت بيشتر قلب خواهد شد.
در این صورت براي فرار يا مقابله با آن عامل که ما را تهديد ميکند باعث تپش قلب، تعريق يا افزايش فشارخون ميشود که البته اين واکنشها خيلي طبيعي است و همه ما آن را تجربه ميکنيم.
يعني ما تپش قلب، نگراني، اضطراب، تعريق کف دست و بالا و پايين شدن فشارخون را در زمينه اختلال اضطرابي يا اختلال افسردگي داشتهایم که این حالتها ميتواند باعث شود بتوانيم از چنگال يک خطر فرار کنيم و آماده مقابله باشيم ولي در درازمدت باعث تضعيف سيستم قلبی و عروقی ما خواهد شد.
دستگاه گوارشی نیز باعث افزايش فشارخون يا تشدید ضربان قلب میشود و عملاً منجر به سکته قلبي خواهد شد.
باید هشیار باشید که استرسِ زياد ميتواند در کسي که زمينه بيماري قلبي دارد باعث سکته شود و در درازمدت هم اين وضعيت رواني ميتواند نارسايي قلبی ایجاد کند.(از طريق تأثیر هورمونها در بدن و بر عضله قلب باعث نارسايي قلبی ميشود.)
از طرفي، ممکن است برعکس عمل کند به طوری که بيماري قلبي باعث افسردگي يا اضطراب در ما میشود.
باید بدانیم اگر دچار سکته قلبي ميشویم، در فعالیتهای روزانه ناتوان خواهیم شد و در پی آن اختلال يا افسردگي گریبانگیرمان میشود.
در این بین، اگر دچار اختلال در دريچه قلب شویم، ممکن است، حملات اضطرابي را بيشتر از بقيه تجربه کنیم. اگر هم به افسردگي دچار شویم، و در پی آن سکته قلبي کنیم، احتمال بهبودي کمتر و احتمال مرگ بيشتر خواهد بود.
روشهاي پيشگيري و درمان
وضعيت روان ما حتي در شرايطي که اختلال واضح نداريم، ميتواند روي سيستم قلب و عروق تأثیر بگذارد.
اگر تيپ شخصيتي عصبي داریم، طبیعتاً خيلي راحت با هر مسئلهای در زندگی عصبي ميشویم، پرخاشگري ميکنیم و به دنبال آن در درازمدت مبتلا به فشارخون بالا میشویم. بنابراین همیشه به خاطر بسپارید که عادتهاي رفتاري اعتياد به سيگار، دخانيات، قليان به سيستم قلبي و عروقي آسيب ميزند.
برعکس عادات غذايي و سبک زندگي سالم ميتواند تأثیر بسیار خوبی در زندگی ما و حتی اطرافیان داشته باشد.
در ضمن فراموش نکنید که قدم اول برای درمان، پيشگيري است.