به گزارش اصفهان زیبا؛ بنیان شخصیتی آیتالله ناصری را باید در کلیدواژه «اخلاق» ببینیم. آنچه در ایشان بارزتر و متجلیتر است، نسبت کامل میان «علم» و «عمل» است. آنچه مردم در شخصیت آیتالله ناصری بهصورت مشهود میدیدند، آن بود که عملشان همان است که در بیان توصیههای ایشان میشنوند.
بهعنوان شاهد شما همیشه جنسی از تواضع را در منابر ایشان میبینید که بسیار ویژه و خاص بود و شاید با تصور بسیاری از مردم از روحانیت متفاوت بود؛ بهعنوانمثال، کاربرد تعابیری مانند «ناصری بده» ازایندست بود؛ مخصوصا آنکه این کلمات با حالتی از باور برای عموم بیان میشد یا حالت استغفار و توبه در بیانشان داشتند و انگار خود خطاکار بودند؛ اینها همه کاملا با آن توصیههای اخلاقی همخوانی دارد. این تناسب عمل در روزگار امروز بسیار مهم است. مردم در ایشان سلوکی را میدیدند که در منبر هم چیزی غیرازآن نمیشنیدند.
نکته بسیار شاخص دیگر که در میان مردم و بهخصوص کسانی که با آیتالله بیشتر در ارتباط بودند، این بود که ایشان با عالم ماورا در ارتباط بودند. در همینجاست که در میان آشنایان ایشان بحث امکان ارتباط با عوالم دیگر، مکاشفه، ارتباط با اجنه، برطرفکردن طلسمها و امثال اینها مطرح میشود.
این مباحث قصههایی خلق میکند که این قصهها حتی در زمان حیات ایشان هم وجود داشت و بهسرعت نشر میشد. پیشبینی میشود در زمان بعد از حیات ایشان هم اینگونه نقلها بیشتر گفته و شنیده شود.
ارتباط با عالم غیب و امر ماورا که ازجمله تواناییهای این عالم بزرگوار بود، از مباحث بسیار مهمی است که جایگاه این عالم ربانی را در میان اجتماع پررونقتر نیز میکرد؛ برای مثال، شاهد بودیم که شخصی گمشدهای داشت یا مشکل لاینحلی برایش پیش آمده بود، خاضعانه نزد ایشان میرفت و انتظار داشت که با نظر ایشان این مشکل حل شود.
پس اگر بخواهیم علت محبوبیت اجتماعی مرحوم آیتالله ناصری را بررسی کنیم، باید در درجه اول اشارهای به جایگاه و عظمت اخلاقی شخصیت ایشان داشته باشیم.
امروز در جامعه ما اخلاق، بال بازتری نسبت به فقه و حکمت دارد و با بروز خصایل اخلاقی است که مردم با گرایشهای مختلف بیشتر میتوانند با آن ارتباط بگیرند. در اینجا باید از واژه «لطافت» استفاده کنیم.
آیتالله ناصری فقیه بودند؛ اما فقه بهتنهایی با نگاه چارچوبی و ساختارمند، نمیتواند چنین چتر وسیعی را پوشش دهد؛ فلسفه نیز چارچوبهای مشخصی داشته و بیشتر به نخبگان اشاره دارد؛ اما اخلاق امروزه حالات گستردهتری از انسان را پوشش میدهد.
بعد از اشاره به اخلاق که ستون این شخصیت را تشکیل میداد، باید به ارتباط با عوالم معنوی و ماورای طبیعت هم بهعنوان برجستگیهای شخصیتی آن مرحوم در میان مردم اشاره کنیم و البته نوع نگاه خاص و برجسته ایشان به امام زمان(عج) را نیز بهعنوان یک نقطه قوت مهم و تمایز لحاظ کنیم.
تأکید بر وجود حضرت صاحبالزمان(عج) در گفتارها بهصورت مکرر، نام آیتالله ناصری را پیش میبرد. دقت داشته باشید که امام زمان(عج) در بیان ایشان امامی انسی بود و ایشان بهصورت تشکیلاتی، کلاسیک و آموزشی روی مبحث مهدویت صحبت نمیکردند؛ اگر هم میکردند، مخاطب عموم از آن بیاطلاع بودند؛ اما با همین یابنالحسن، یابنالحسنگفتنها و بدون داشتن دستگاه و نهاد خاصی توانستند حرکت مؤثر و مشهودی را در جامعه پدید آورند.
درنهایت نیز باید به نقش ادبیات رجا و امیدوارکننده و پرمحبت در کلام ایشان اشاره کنیم. به نظر میرسد در سالهای گذشته جامعه ایرانی با این نوع ادبیات ارتباط بهتری گرفته است تا ادبیاتی که بر مبنای توبیخ و ترس از آخرت و خوف از اعمال باشد.
کلام پرعاطفه و چهره با لبخند آیتالله ناصری در سخنرانی و استقبال گسترده همین تصویر از تلویزیون، نشاندهنده اقبال عمومی به بیانی از دین است که بر جاذبه و جمال تأکید دارد.