اما در ماههای اخیر نهتنها نوسانات بورس عادی و منطقی نیست، بلکه این بازار به میدان نبرد تبدیل شده است؛ نبردی که از سیاست نشأت میگیرد، اما خروجی آن اقتصاد را نشانه گرفته است. با شروع ریزش سنگین بورس نمایندههای دولت و سازمان بورس به اشکال مختلف، سعی در بهبود شرایط و آرامسازی جو ترس و هیجان فروش در بازار داشتند. گاهی از تزریق منابع قابل توجه نقدینگی به بورس خبر میدادند و گاهی محدوده حمایتی در برابر ریزش شاخصکل اعلام میکردند. با این حال روند ریزشی بورس نه تنها متوقف نشد، بلکه تا این لحظه ادامه داشته است. با ادامه روند نزولی بورس، مجلس هم دستبهکار شد و جلسات متعددی به منظور حمایت از سهامداران خرد برگزار کردو البته این جلسات همچنان هم ادامه دارد. جلسات هماندیشی با فعالان بازار و پیشنهادهای کمیسیون اقتصادی مجلس به سازمان بورس و اوراق بهادار از جمله اقدامات مجلس در جهت حمایت از سهامداران بود. در جدیدترین نمونه هم میتوان به انتقادات صریح محمدباقر قالیباف از مدیریت دولت در بازار سرمایه اشاره کرد که هم زمان با استعفای همنام خود در سازمان بورس، نقل محافل بورسی شد. البته پیش از این نیز نمایندگان مجلس خواستار توقف دخالت دولت در بورس شده بودند. برای مثال خردادماه امسال بود که علیاصغر عنابستانی، نماینده مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی گفت: «دولت برای جبران کسری بودجه خود در بورس دخالت میکند که این مسئله نباید اتفاق بیفتد.» نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس نیز با شرکت در یک برنامه تلویزیونی رئیسجمهور را به دخالت مستقیم در بورس متهم کرد و گفت: هفته گذشته نامه طبقهبندیشدهای به آقای روحانی دادیم و اسناد دخالت شخص ایشان و اعضای دفترشان و اعمالنظر دستوری در بورس را به ایشان دادیم. امیرحسین قاضیزادههاشمی در قامت نایبرئیس مجلس شورای اسلامی هم چند روز پیش طی یک نامه به رئیس قوه قضائیه از تخلفات صورتگرفته در بورس پرده برداشت و به نقش برخی شرکتهای دولتی در این زمینه اشاره کرد.اما پاستورنشینان نیز در این زمینه ساکت ننشستهاند. اوایل مهرماه امسال بود که رئیسدفتر رئیس جمهور زمانی که ریزش بورس شدت گرفته بود، اذعان کرد: «دولت در بورس دخالت نمیکند؛ اما وظیفه دارد از سرمایههای خرد صیانت و مراقبت کند.» صحبتهای واعظی درباره دخالتنکردن دولت در بورس در شرایطی عنوان شد که خود ِ او یک ماه قبلتر و در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو صداوسیما، بازه یکمیلیون و 600 تا یکمیلیون و 700 هزار واحد را به عنوان محدوده حمایتی بورس اعلام کرد و صحبت او باعث شد سهامدارانی که قصد خروج موقت از بورس را داشتند، پشیمان شوند.
اکنون بار دیگر بحث دخالتها در بورس داغ شده است وصحبتهای روز گذشته رئیس دفتر رئیسجمهور را نیز میتوان پاسخی به انتقادات بهارستاننشینان در این زمینه دانست. محمود واعظی با اشاره به اینکه دخالتها در بورس باید کم شود، گفت: «ما به عنوان دولت اعتقاد داریم که باید نقش حمایتی داشته باشیم و تصمیمگیری را برعهده شورای عالی بورس بگذاریم. از مجلس هم میخواهیم آنقدر در بورس دخالت نکنند. شاهد بودید که جلسه میگذارند و مصاحبه میکنند و به محض اینکه بورس مثبت میشود، میگویند دولت نتوانست و ما مشکل بورس را حل کردیم. بعد که بورس منفی میشود، میگویند ما از اول تذکر داده بودیم؛ خب شما دخالت نکنید. مجلس مأموریت خودش را دارد.»
اکنون بورس به میدان نبرد تبدیل شده است. در این چند ماه که روند بورس نزولی بود و سرمایه سهامداران آب رفت، کسی مسئولیت آن را نپذیرفت و اغلب به این جمله بسنده کردند که «نوسان جزء ذات بازار است»؛ اما از همین الان بر سر اینکه رشد احتمالی بورس به نام کدام قوه، کدام جناح، کدام گروه و کدام وزارتخانه تمام شود، دعواست. در واقع توپ تقصیر ریزش بورس، مدام بین سازمان و نهادها پاس داده میشود؛ اما همه به دنبال آن هستند که بازگشت بورس به روند منطقی را به نام خود ثبت کنند تا بلکه در کارنامه دوران مسئولیتشان، نقطه قوتی به ثبت برسد. اما نباید فراموش کرد که هیچکدام از اهالی بازار این میزان از دخالت در بورس را نمیپذیرند. حتی قالیبافاصل هم در نامه استعفای خود «اقدامات سیاسی و ورود غیرحرفهای و بیش از حد اشخاص و مسئولان به مباحث بازار سرمایه» را یکی از دلیل کنارهگیری خود از سمت ریاست سازمان بورس اعلام کرد. ساختار بازار سرمایه مشخص است و بالاترین رکن تصمیمگیری در آن هم همان شورای عالی بورس است که باتوجه به ترکیب این شورا، بهینهترین تصمیمها را میتواند اتخاذ کند. نیمی از دهماه سپریشده از سال جاری به رشد رؤیایی بورس و نیمی دیگر به ریزش سنگین آن گذشت، شاید زمان آن رسیده که بازار سرمایه به حال خود رها شود تا بتواند مسیر درست و منطقی خود را بازیابد.