بسیاری از بناهایی که امروز وجودشان در شهرها ضروری به نظر میرسد کاربریهای تازهای هستند که شاید کمتر از صدسال از عمرشان بگذرد؛ همانطور که بسیاری از انواع بناها هستند که روزگاری جایگاهی مهم در شهر داشتهاند و امروز ساخت دوبارهشان توجیه عملکردی، اقتصادی و اجتماعی ندارد. برخی از کاربریها هم هستند که نه لزوم ایجادشان، بلکه محل قرار گرفتنشان در شهر دستخوش تغییر میشود و «کارخانه» یکی از آنهاست.
کارخانه یکی از عملکردهای رشدیافته پس از انقلاب صنعتی است که اطراف یا داخل شهر، بسته به اینکه مرزهای هر شهر را چطور تعریف کنیم، قرار میگرفته است. با توجه به نوع فعالیت کارخانهها که اغلب با آلودگیهای صوتی و محیطی همراه است این مکانها بهطورمعمول دور از محلات مسکونی جانمایی میشدهاند. روزگاری که پای کارخانهها به اصفهان باز شد، آنها را در جنوب زایندهرود، بر زمینهای تخریبشدۀ باغهای چهارباغ بالا برپا کردند. در آن زمان هنوز اصفهان به سمت جنوب گسترش نیافته بود و بدین ترتیب کارخانههای ریسباف، شهرضا، شهناز، زایندهرود، وطن و… بهمرور در محدودهای از سیوسهپل تا چهارراه نظر فعلی و از آنجا تا خیابان هفتدست قرار گرفتند. از یک طرف، جانمایی کارخانهها آنها را دور از بافت محلات مسکونی شهر قرار داده بود و از طرف دیگر، این نحوۀ جانمایی مزایایی چون ارتباط نسبتاً آسان با شهر از طریق سیوسهپل و استفاده از آب زایندهرود بهعنوان منبع را در پی داشت. کارخانهها نیازهایی مثل برق شهر، مواد اولیۀ صنعت نساجی و پوشاک و مانند آن را تأمین میکردند. نزدیکی آنها به سیوسهپل و خیابان چهارباغ ارتباط کارخانه با عرصههای فعال شهر را تقویت میکرد و باعث میشد محصولاتشان بیشتر شناخته و استفاده و جایگاهشان نزد مردم تثبیت شود.
شهر اصفهان در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی به سمت جنوب زایندهرود گسترش یافت. محلات مسکونی جدید ساخته و مظاهر جدید زندگی شهری به اینسوی رود نیز کشیده شد. عملکرد کارخانهها هم بهمرور رو به افول گذشت، تاآنجاکه یکی پس از دیگری تعطیل یا بهجای دیگری منتقل شدند. ساختار شهر تغییر و کارخانهها را بهمرور در خود حل کرد. زمینهای کارخانهها تفکیک، فروخته یا واگذار گردید یا مثل زمین کارخانۀ ریسباف برای مدت نامعلومی رها شد تا بالاخره مشخص شود در کشمکش بین سازمانهای مختلف، نصیب کدام بخش دولتی یا خصوصی میشود. امروز اگر ساکن اصفهان باشید و بلوار آیینهخانه را از سیوسهپل به سمت پل خواجو قدم بزنید، شاید ندانید که مجتمعهای مسکونی که روبهروی پارک قد علم کردهاند روزگاری محل کارخانههای اصفهان بودهاند. محدودهای که روزگاری حاشیهای نسبتاً نزدیک برای رشد مراکز صنعتی در اصفهان بود و ارتباطی پیوسته با عرصۀ تجاری چهارباغ داشت، امروز از بخشهای مرکزی شهر است. بخشی که محل عرصههای تجاری و فرهنگی است، مجتمعهای مسکونی جدید در آن ساخته میشود، قیمت زمینهایش مدام رو به افزایش است و دعوا بر سر تصاحبشان بالا میگیرد.
اصفهان بزرگشده، رشد کرده و خودش را به شکلی جدید بازآفرینی کرده است. حضور کارخانهها در دل محدودههای مرکزی توجیه اقتصادی، کارکردی و زیستمحیطی ندارد و زمینهایشان به فعالیتهای دیگری اختصاص داده شده است. هرچه هست به نظر میرسد این ساختار جدید با نیازهای امروزی هماهنگتر است. اگر بتوان ردپایی از معماری صنعتی اصفهان را بهصورت نمادین حفظ کرد و به شهروندان نشان داد، امری که احتمالاً با مرمت کارخانۀ ریسباف و حفظ بخشی از آن بهعنوان موزه محقق میشود، حاصل کار نمونۀ موفقی از تغییر چهرۀ شهر امروزی خواهد بود، تغییری که بدون حذف و پاک کردن گذشته سعی در انطباق خود با وضعیت امروزی دارد.